آبی سیر، سرمه ای، کبود
navy blue
آبی سیر، سرمه ای، کبود
انگلیسی به فارسی
آبی سیر، سرمهای
آبی رنگی
انگلیسی به انگلیسی
• dark blue
دیکشنری تخصصی
[نساجی] سرمه ای - آبی سیر
جملات نمونه
1. She picked out a navy blue dress.
[ترجمه ترگمان] اون یه لباس آبی دریایی انتخاب کرده
[ترجمه گوگل]او یک لباس آبی دریایی را انتخاب کرد
[ترجمه گوگل]او یک لباس آبی دریایی را انتخاب کرد
2. You're looking very nautical in your navy blue sweater.
[ترجمه ترگمان] تو مثل یه لباس آبی به رنگ آبی - ت داری نگاه می کنی
[ترجمه گوگل]شما به دنبال ژاکت آبی نیروی دریایی خود هستید
[ترجمه گوگل]شما به دنبال ژاکت آبی نیروی دریایی خود هستید
3. I was dressed in a smart navy blue suit.
[ترجمه ترگمان]من کت و شلوار سرمه ای با لباس آبی پوشیده بودم
[ترجمه گوگل]من در کت و شلوار آبی فضایی هوشمند لباس پوشیدم
[ترجمه گوگل]من در کت و شلوار آبی فضایی هوشمند لباس پوشیدم
4. She was dressed in navy blue.
[ترجمه آناهیتا] آن ( زن ) پیراهنی سرمه ای پوشیده بود
[ترجمه ترگمان] اون لباس آبی پوشیده بود[ترجمه گوگل]او در آبی دریایی لباس پوشید
5. He was wearing a navy blue suit and a striped shirt.
[ترجمه ترگمان]کت و شلوار آبی به تن داشت و پیراهن راه راه به تن داشت
[ترجمه گوگل]او کت و شلوار آبی رنگ و پیراهن راه راه داشت
[ترجمه گوگل]او کت و شلوار آبی رنگ و پیراهن راه راه داشت
6. He was wearing black or navy blue shorts.
[ترجمه آناهیتا] اون ( مرد ) شلوارکی مشکی یا سرمه ای پوشیده بود .
[ترجمه ترگمان]او شورت آبی یا سرمه ای پوشیده بود[ترجمه گوگل]او شلوار آبی سیاه و یا آبی پوشانده بود
7. She was wearing a navy blue duffel coat with a tartan-lined hood, black stockings and pointed shoes with very high heels.
[ترجمه ترگمان]او کت و شلوار سرمه ای رنگی پوشیده بود که جوراب پشمی و کفش مشکی پوشیده بود و کفش پاشنه بلند و کفش پاشنه بلند با پاشنه بلندی پوشیده بود
[ترجمه گوگل]او لباس کتانی خام آبی فانتزی با کلاه تارتان، جوراب های سیاه و کفش های اشاره با پاشنه های بسیار بالا پوشید
[ترجمه گوگل]او لباس کتانی خام آبی فانتزی با کلاه تارتان، جوراب های سیاه و کفش های اشاره با پاشنه های بسیار بالا پوشید
8. Two workers casually dressed in navy blue shorts and singlets were already in the process of unloading the unwieldy hospital bed.
[ترجمه ترگمان]دو کارگر ساده با شورت آبی و شلوار آبی به تن داشتند و در حال پیاده کردن روی تخت سنگین بیمارستان بودند
[ترجمه گوگل]دو کارگر به طور معمول در شلوار آبی نیروی دریایی لباس پوشیدند و لباس مجلسی هم اکنون در فرایند تخلیه تخت بیمارستان غول پیکر بودند
[ترجمه گوگل]دو کارگر به طور معمول در شلوار آبی نیروی دریایی لباس پوشیدند و لباس مجلسی هم اکنون در فرایند تخلیه تخت بیمارستان غول پیکر بودند
9. He wears navy blue short pants and a little navy blue jacket with bright gold buttons.
[ترجمه ترگمان]شلوار کوتاه آبی رنگی به تن دارد و یک کت آبی کوچک آبی با تکمه های طلایی درخشان دارد
[ترجمه گوگل]او شلوار کوتاه کوتاه آبی و کت آبی کمی آبی با دکمه های طلایی روشن می پوشد
[ترجمه گوگل]او شلوار کوتاه کوتاه آبی و کت آبی کمی آبی با دکمه های طلایی روشن می پوشد
10. They open the thick navy blue quilted door and when I walk in I am somewhat amazed at what I see.
[ترجمه ترگمان]در را باز می کنند و وقتی وارد می شوم، تا حدی از چیزی که می بینم تعجب می کنم
[ترجمه گوگل]آنها درب ضخیم آبی رنگ آبی را باز می کنند و زمانی که من راه می روم، من تا حدودی در آنچه که می بینم شگفت زده شده ام
[ترجمه گوگل]آنها درب ضخیم آبی رنگ آبی را باز می کنند و زمانی که من راه می روم، من تا حدودی در آنچه که می بینم شگفت زده شده ام
11. Among the tips: Wear a conservative, navy blue suit, a white blouse, low heels and no flashy jewelry.
[ترجمه ترگمان]در میان نکات: لباس آبی، لباس آبی، بلوز سفید، کفش های پاشنه بلند و بدون زرق و برق داشته باشید
[ترجمه گوگل]در میان راهنمایی: کت و شلوار محافظ آبی، آبی، بلوز سفید، پاشنه کم و بدون جواهرات پر زرق و برق داشته باشید
[ترجمه گوگل]در میان راهنمایی: کت و شلوار محافظ آبی، آبی، بلوز سفید، پاشنه کم و بدون جواهرات پر زرق و برق داشته باشید
12. Weigh the alternatives. Wear navy blue.
[ترجمه ترگمان]راه های جایگزین را سبک و سنگین کنید لباس آبی به تن کنید
[ترجمه گوگل]جایگزین کنید پوشیدن آبی مایل به آبی
[ترجمه گوگل]جایگزین کنید پوشیدن آبی مایل به آبی
13. The seat of her navy blue school uniform was shiny and wrinkled.
[ترجمه ترگمان]صندلی اونیفورم آبی نیروی دریایی او براق و چروکیده بود
[ترجمه گوگل]صندلی مدرسه آبی مدرسه آبی رنگش براق و چروکیده بود
[ترجمه گوگل]صندلی مدرسه آبی مدرسه آبی رنگش براق و چروکیده بود
14. The cast is resting in a navy blue cotton sling.
[ترجمه ترگمان]این گروه در حال استراحت در یک نوار کتانی آبی دریایی است
[ترجمه گوگل]بازیگران در یک ستون پنبه ای آبی سکونت دارند
[ترجمه گوگل]بازیگران در یک ستون پنبه ای آبی سکونت دارند
پیشنهاد کاربران
سرمه ای
آبی تیره، سرمه ای
ترجمه کتاب پری سه:
Very dark blue
^^
ترجمه کتاب پری سه:
Very dark blue
^^
کبود
کلمات دیگر: