مخفف: (انجیل) متی، matte فلز شناسی فلز یا مس پرداخت نشده وناخالص، تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
matt
مخفف: (انجیل) متی، matte فلز شناسی فلز یا مس پرداخت نشده وناخالص، تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
انگلیسی به فارسی
( matte )(فلز شناسی) فلز یا مس پرداخت نشده وناخالص، تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
مات، فلز یا مس پرداخت نشده وناخالص، تکمیل یا پرداخت مات و بی جلا
انگلیسی به انگلیسی
• male first name (short form of matthew)
straw matting, small carpet; thicket, tangle, knot
a matt surface is dull rather than shiny.
straw matting, small carpet; thicket, tangle, knot
a matt surface is dull rather than shiny.
دیکشنری تخصصی
[نساجی] مات - کدر - بافت پاناما
جملات نمونه
1. Teenager Matt Brown is being hailed a hero for saving a young child from drowning.
[ترجمه ترگمان]نوجوان (مت براون)در حال ستایش از یک قهرمان برای نجات کودکی از غرق شدن است
[ترجمه گوگل]نوجوان مت براو به عنوان یک قهرمان برای صرفه جویی در یک کودک جوان از غرق شدن تقدیر می شود
[ترجمه گوگل]نوجوان مت براو به عنوان یک قهرمان برای صرفه جویی در یک کودک جوان از غرق شدن تقدیر می شود
2. When his wife left him, Matt plumbed the very depths of despair.
[ترجمه ترگمان]وقتی همسرش او را ترک کرد، مت در اوج ناامیدی بود
[ترجمه گوگل]هنگامی که همسرش او را ترک کرد، مت را بسیار عمیق ناامید کرد
[ترجمه گوگل]هنگامی که همسرش او را ترک کرد، مت را بسیار عمیق ناامید کرد
3. Should I drop a hint to Matt?
[ترجمه ترگمان]باید یه راهنمایی به \"مت\" بکنم؟
[ترجمه گوگل]آیا من باید اشاره به Matt را ترک کنم؟
[ترجمه گوگل]آیا من باید اشاره به Matt را ترک کنم؟
4. Matt undressed and got into bed.
[ترجمه ترگمان]مت لباسش را درآورد و به رختخواب رفت
[ترجمه گوگل]مت به لباس و رختخواب رفت
[ترجمه گوگل]مت به لباس و رختخواب رفت
5. Prints are available on matt or glossy paper.
[ترجمه ترگمان]Prints در کاغذ glossy یا paper موجود هستند
[ترجمه گوگل]چاپ بر روی کاغذ مات یا براق موجود است
[ترجمه گوگل]چاپ بر روی کاغذ مات یا براق موجود است
6. Far behind us, puffing and blowing, came Matt.
[ترجمه ترگمان]مت به پشت سر ما آمد و نفس نفس زنان گفت: مت، پشت سر ما
[ترجمه گوگل]ما پشت سر ما، پف کردن و دمیدن، Matt آمد
[ترجمه گوگل]ما پشت سر ما، پف کردن و دمیدن، Matt آمد
7. Matt was out drinking last night and he's a bit green about the gills this morning!
[ترجمه ترگمان]مت دیشب در حال نوشیدن بود و امروز صبح کمی در مورد آبشش رنگش سبز شده بود!
[ترجمه گوگل]مات نوشیدنی شب گذشته بود و در مورد صخره ها کمی زرق و برق دار است
[ترجمه گوگل]مات نوشیدنی شب گذشته بود و در مورد صخره ها کمی زرق و برق دار است
8. The decision to appoint Matt was almost unanimous.
[ترجمه ترگمان]تصمیم گرفتن مت تقریبا به اتفاق آرا بود
[ترجمه گوگل]تصمیم مت متین تقریبا یکسانی بود
[ترجمه گوگل]تصمیم مت متین تقریبا یکسانی بود
9. Will this paint give a gloss or a matt finish?
[ترجمه ترگمان]این رنگ میتونه برق یا یه مت رو تموم کنه؟
[ترجمه گوگل]آیا این رنگ به براق یا مات پایان می دهد؟
[ترجمه گوگل]آیا این رنگ به براق یا مات پایان می دهد؟
10. Matt stared at her in confusion.
[ترجمه ترگمان]مت با سردرگمی به او خیره شد
[ترجمه گوگل]Matt خجالت زده به او نگاه کرد
[ترجمه گوگل]Matt خجالت زده به او نگاه کرد
11. They, that's to say Matt and John, were arguing about what to do.
[ترجمه ترگمان]آن ها، یعنی مت و جان، در این باره بحث می کردند که چه کار باید بکنند
[ترجمه گوگل]آنها، که می گویند مت و جان، در مورد آنچه انجام می دهند، بحث می کردند
[ترجمه گوگل]آنها، که می گویند مت و جان، در مورد آنچه انجام می دهند، بحث می کردند
12. I think Matt must be soft on Tammy - he keeps sending her flowers and cards.
[ترجمه ترگمان]فکر کنم \"مت\" باید روی \"تامی\" نرم باشه اون همیشه گل و کارت ها رو میفرسته
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم مت باید در Tammy نرم - او نگه می دارد ارسال گل و کارت خود را
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم مت باید در Tammy نرم - او نگه می دارد ارسال گل و کارت خود را
13. Matt emptied the loose change from his pockets.
[ترجمه ترگمان]مت پول ها را از جیبش خالی کرد
[ترجمه گوگل]مات از تغییرات جسورانه خود را از جیب خود جدا کرد
[ترجمه گوگل]مات از تغییرات جسورانه خود را از جیب خود جدا کرد
14. You'll like Matt. He's a real comedian.
[ترجمه ترگمان] از مت خوشت میاد اون یه کمدین واقعی - ه
[ترجمه گوگل]شما Matt را دوست دارید او یک کمدین واقعی است
[ترجمه گوگل]شما Matt را دوست دارید او یک کمدین واقعی است
15. Matt got me a room there for a week or so when I first came here.
[ترجمه ترگمان]مت یه هفته اونجا بود و من اولین بار اومدم اینجا
[ترجمه گوگل]مات چند ساعت بعد وقتی من برای اولین بار اینجا آمدم یک اتاق آنجا را در آنجا جا گذاشتم
[ترجمه گوگل]مات چند ساعت بعد وقتی من برای اولین بار اینجا آمدم یک اتاق آنجا را در آنجا جا گذاشتم
کلمات دیگر: