کلمه جو
صفحه اصلی

marseilles


پارچه ی کلفت و پنبه ای با نقش برجسته

انگلیسی به فارسی

پارچه‌ی کلفت و پنبهای با نقش برجسته


مارسل


انگلیسی به انگلیسی

• seaport city in france
thick cotton fabric with raised designs (used in making bedspreads and drapes)

دیکشنری تخصصی

[نساجی] پارچه پنبه ای دولا با دو بافت تافته ( مورد مصرف آن در رو تختی، لحاف و لائی )

جملات نمونه

1. Marseilles was of great strategic importance .
[ترجمه ترگمان]مارسی دارای اهمیت استراتژیک بزرگی بود
[ترجمه گوگل]مارسی اهمیت استراتژیک زیادی داشت

2. The flight time from Heathrow to Marseilles is less than two hours.
[ترجمه ترگمان]زمان پرواز از Heathrow به مارسی کم تر از دو ساعت است
[ترجمه گوگل]زمان پرواز از Heathrow به Marseilles کمتر از دو ساعت است

3. Halfon was born in Marseilles, but shortly thereafter his family moved to an island off Tunisia.
[ترجمه ترگمان]Halfon در مارسی به دنیا آمد اما اندکی پس از آن خانواده او به جزیره ای در تونس مهاجرت کردند
[ترجمه گوگل]هالفون در مارسی متولد شد، اما در مدت کوتاهی پس از آن خانواده اش به جزیره ای از تونس نقل مکان کرد

4. Richeaume is in the hills inland from Marseilles and is farmed organically.
[ترجمه ترگمان]Richeaume در تپه های اطراف مارسی قرار دارد و به صورت ارگانیک پرورش می یابد
[ترجمه گوگل]Richeaume در تپه های داخلی از مارسی است و از لحاظ ارگانیک تولید می شود

5. They returned to Marseilles and were baptised by Maximinus who became the first bishop of Aix.
[ترجمه ترگمان]آن ها به مارسی بازگشت و غسل تعمید دادند و غسل تعمید دادند
[ترجمه گوگل]آنها به مارسی بازگشتند و توسط Maximinus تعمید یافتند که اولین اسقف ایکس بود

6. They must be helped along the funnel to Marseilles, M'mselle.
[ترجمه ترگمان]آن ها باید در طول قیف به مارسی، مسی و mselle کمک کنند
[ترجمه گوگل]آنها باید در کنار قیف به مارسی، M'mselle کمک کنند

7. A large percentage of Marseilles fresh fish supplies is brought from the North Sea and Channel ports.
[ترجمه ترگمان]درصد زیادی از ذخایر ماهی تازه مارسی از بنادر دریای شمال و بنادر دریای شمال آورده شده است
[ترجمه گوگل]درصد زیادی از ذخایر تازه ماهی مارسی از بندرهای دریای شمال و کانال آورده شده است

8. On May a student demonstration in Marseilles was attended by a large number of workers.
[ترجمه ترگمان]در ماه مه، تظاهرات دانشجویی در مارسی توسط تعداد زیادی از کارگران برگزار شد
[ترجمه گوگل]در ماه مه، تظاهرات دانشجویی در مارسی توسط تعداد زیادی از کارگران شرکت کرد

9. I like the hustle and bustle of Marseilles.
[ترجمه ترگمان]من از زور و عجله مارسی خوشم می آید
[ترجمه گوگل]من عجله و شلوغی از مارسی را دوست دارم

10. My digestion has been poor since we left Marseilles.
[ترجمه ترگمان]از موقعی که از مارسی رفتیم، هضم و گوارش من فقیر بوده است
[ترجمه گوگل]هضم من از زمانی که ما مارسی را ترک کردیم، فقیر بود

11. We caught the boat at Marseilles.
[ترجمه ترگمان]قایق را در مارسی گرفتیم
[ترجمه گوگل]ما قایق را در مارسی گرفتیم

12. Everything in Marseilles and about Marseilles had stared at the fervid sun.
[ترجمه ترگمان]همه چیز در مارسی و مارسی به آفتاب سوزان و سوزان خیره شده بود
[ترجمه گوگل]همه چیز در مارسی و در مورد مارسی به خورشید شایسته نگاه کرد

13. Marseilles has proved to be a better racial melting pot than Lyons.
[ترجمه ترگمان]معلوم شد که مارسی از لحاظ نژادی بهتر از لیون است
[ترجمه گوگل]مارسی نشان داد که گلدان ذوب ریخته گری بهتر از لیون است

14. Marseilles is the locale of the novel.
[ترجمه ترگمان]مارسی محل داستان است
[ترجمه گوگل]مارسل محل زبان این رمان است

پیشنهاد کاربران

بندر مارسی، فرانسه


کلمات دیگر: