کلمه جو
صفحه اصلی

loose end


معنی : باقی مانده، ته مانده، انتهای تاریانخ، سر ازاد نخ، چیز استفاده نشده، انتهای شل هر چیزی
معانی دیگر : انتهای تاریان، سر ازاد ن، بیکار افتاده، عاطل

انگلیسی به فارسی

انتهای تار یانخ، سر آزاد نخ، چیز استفاده نشده،بیکار افتاده، عاطل، انتهای شل هر چیزی، باقیمانده، ته مانده


پایان آزاد، انتهای تاریانخ، سر ازاد نخ، چیز استفاده نشده، انتهای شل هر چیزی، ته مانده، باقی مانده


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
عبارات: at loose ends
(1) تعریف: a detail not yet settled or resolved.

(2) تعریف: a piece or part not attached or used.

• a loose end is a part of a story, situation, or crime that has not been explained.
if you are at a loose end, you have nothing to do and are bored.
if you tie up the loose ends on a deal or arrangement, you complete it by attending to all the small details that you need to attend to.

دیکشنری تخصصی

[نساجی] تار شل بافته

مترادف و متضاد

باقی مانده (اسم)
rest, surplus, residue, fragment, debris, odds and ends, residuum, remainder, remnant, dregs, leavings, loose end, survivor

ته مانده (اسم)
silt, scrap, leavings, riffraff, loose end

انتهای تاریانخ (اسم)
loose end

سر ازاد نخ (اسم)
loose end

چیز استفاده نشده (اسم)
loose end

انتهای شل هر چیزی (اسم)
loose end

unresolved problem


Synonyms: job half-done, noncompletion, work undone


جملات نمونه

1. I was at a loose end so I decided to go see an old movie.
[ترجمه حسن نادری] در آخر وقتی بیکار شدم، تصمیم گرفتم برم و یک فیلم قدیمی ببینم.
[ترجمه ترگمان]من آخرش آزاد بودم و تصمیم گرفتم برم یه فیلم قدیمی ببینم
[ترجمه گوگل]من در پایان خوش بودم، بنابراین تصمیم گرفتم فیلم قدیمی ببینم

2. Come and see us if you're at a loose end.
[ترجمه حمید سانی] اگه بیکاری ( کاری نداری ) خب بیا یه سری بمابزن
[ترجمه ترگمان]اگر در پایان آزاد باشی، بیا و ما را ببین
[ترجمه گوگل]بیا و ما را ببین، اگر شما در پایان آزاد هستید

3. If you find yourself at a loose end, you could always clean the bathroom.
[ترجمه ترگمان]اگر سر آخر خودت را پیدا کنی، همیشه می توانی حمام را تمیز کنی
[ترجمه گوگل]اگر شما خود را در انتهای آزاد قرار دهید، می توانید همیشه حمام را تمیز کنید

4. I felt rather at a loose end at the end of the term so I decided to take a trip to London.
[ترجمه ترگمان]در پایان این مدت احساس راحتی کردم، بنابراین تصمیم گرفتم سفری به لندن داشته باشم
[ترجمه گوگل]من در پایان دوره احساس راحتی کردم و تصمیم گرفتم به لندن سفر کنم

5. The loose end was not splintered and cracked, but neatly finished.
[ترجمه ترگمان]انتهای آن هنوز شکسته و ترک خورده نبود، اما با دقت تمام آن را تمام کرده بود
[ترجمه گوگل]پایان شل قطع نشده و ترک خورده است، اما به آرامی به پایان رسید

6. They are all currently at a loose end, and loose ends are so easily snipped off.
[ترجمه ترگمان]آن ها در حال حاضر در یک انتهای آزاد قرار دارند و انتهای آزاد آن به راحتی با قیچی قطع می شود
[ترجمه گوگل]همه آنها در حال حاضر در انتهای شل هستند و انتهای شل به راحتی برداشته می شوند

7. He's at a loose end and I'd be enormously proud to introduce you.
[ترجمه ترگمان]او در یک پایان آزاد است و من خیلی افتخار می کنم که شما را به شما معرفی کنم
[ترجمه گوگل]او به پایان رسیده است و می توانم به شما بسیار افتخار کنم

8. But the underlying idea of being at a loose end, or out of the practical swim, is a different matter altogether.
[ترجمه ترگمان]اما ایده اساسی بودن در یک پایان آزاد، یا خارج از شنا عملی، کاملا متفاوت است
[ترجمه گوگل]اما ایده اصلی بودن در پایان آزاد یا خارج شدن از شنا کردن عملی، موضوع دیگری است که در مجموع وجود دارد

9. They'd be at a loose end when it was over, which would be the time to approach them.
[ترجمه ترگمان]وقتی به پایان رسید، آن ها در یک پایان آزاد بودند، که وقت آن بود که به آن ها نزدیک شوند
[ترجمه گوگل]آنها زمانی که پایان مییابند، در پایان خوشحالی خواهند بود، که زمان آن است که به آنها نزدیک شود

10. A loose end, Kirov reminded himself as he came close to the man.
[ترجمه ترگمان]همچنان که به مرد نزدیک می شد، به خود یادآوری کرد: یک پایان آزاد
[ترجمه گوگل]انتهای محکم، کیرف خود را به یاد آورد که به مرد نزدیک شد

11. He was at a loose end.
[ترجمه ترگمان]اون در یک پایان آزاد بود
[ترجمه گوگل]او در پایان آزاد بود

12. They left the matter at a loose end.
[ترجمه ترگمان]موضوع را به پایان رساندند
[ترجمه گوگل]آنها موضوع را به پایان رساندند

13. Demand has the market, and I at a loose end, then the plan does hour work.
[ترجمه ترگمان]تقاضا بازار را دارد، و من در یک پایان آزاد هستم، پس این برنامه یک ساعت کار می کند
[ترجمه گوگل]تقاضا بازار است، و من در پایان آزاد، پس از آن برنامه کار ساعت است

14. Please catch up the loose end of the rope.
[ترجمه ترگمان]لطفا انتهای طناب را بگیرید
[ترجمه گوگل]لطفا پایان انتهای طناب را بگیر

15. Hackers do not have at a loose end more.
[ترجمه حمید سانی] هکرها دیگه رد ( یا سرنخی ) بجا نمیگذارند
[ترجمه ترگمان]hackers دیگر به آخر نرسیده است
[ترجمه گوگل]هکرها در پایان آزادانهتری ندارند

پیشنهاد کاربران

نیمه تمام
نصفه کاره


کلمات دیگر: