کلمه جو
صفحه اصلی

miss


معنی : دوشیزه، خطا، اشتباه کردن، خطا کردن، گم کردن، نداشتن، فاقد بودن، از دست دادن، احساس فقدان چیزی را کردن
معانی دیگر : مخفف: mississippi، (به هدف) نزدن یا نخوردن، خطا رفتن، درک نکردن، نرسیدن، ملاقات نکردن، به دست نیاوردن، نایل نشدن، انجام ندادن، نشنیدن، (فرصت را) از دست دادن، تاسیدن، قسر در رفتن، غایب بودن، نرفتن، (انگلیس - عامیانه) نکردن، نبودن چیزی را احساس کردن، دلتنگ کسی یا جایی شدن، کسر داشتن، (قدیمی - با: of یا in) دریافت نکردن، ناکامیابی (در به هدف زدن یا دیدن یا شنیدن یا فهمیدن و غیره)، رجوع شود به: misfire، (m بزرگ - عنوان پیش از اسم اول یا نام خانوادگی) دوشیزه، (m بزرگ - عنوان بدون اسم) دوشیزه، دختر خانم، خانم، (m بزرگ - مسابقات ملکه زیبایی) دختر، دختر برگزیده، دختر نمونه، دختر شایسته، زن شوهر نکرده، (جامه) اندازه ی دخترانه، دخترانه، vi از دست دادن

انگلیسی به فارسی

(فرصت، شانس) از دست دادن، محروم شدن از


ندیدن، نشنیدن، متوجه نشدن، نفهمیدن، نگرفتن، توجه نکردن


(کلاس، قطار) نرسیدن به، از دست دادن


دختر خانم


(مسابقات ملکه زیبایی) دختر، دختر برگزیده، دخترنمونه، دختر شایسته


(هدف) نخوردن به، اصابت نکردن به


نبودن چیزی را احساس کردن


دلتنگ کسی یا جایی شدن


از دست دادن، دوشیزه، خطا، گم کردن، خطا کردن، نداشتن، اشتباه کردن، فاقد بودن، احساس فقدان چیزی را کردن


انگلیسی به انگلیسی

• title for an unmarried woman, mademoiselle
failure to hit something; lack; omission, misfire; failure; evasion, avoidance
fail to strike (a target); be late, fail to be present; feel absence, long for; omit; avoid
you use miss in front of the name of a girl or unmarried woman.
if you miss something, you fail to notice it.
if you miss something, you fail to hit it.
a miss is a failure to hit something.
if you miss someone, you feel sad because they are no longer with you. if you miss something, you feel sad because you no longer have it or are no longer experiencing it.
if you miss a chance or opportunity, you fail to take advantage of it.
if you miss a bus, plane, or train, you arrive too late to catch it.
if you miss something such as a meeting, you do not go to it.
if you give something a miss, you decide not to do it or not to go to it; an informal expression.
see also hit and miss, hit or miss, missing, near miss.
if you miss out something or someone, you do not include them.
if you miss out on something interesting or useful, you do not become involved in it or do not have it, when other people do.

دیکشنری تخصصی

[نساجی] حلقه نبافت در کشباف - حلقه ساکن که نخ بدون تشکیل حلقه در کشبافت قرار می گیرد

مترادف و متضاد

دوشیزه (اسم)
gill, miss, damsel, maiden, girl, demoiselle, mademoiselle, signorina

خطا (اسم)
slip, error, mistake, transgression, lapse, fault, miss, sin, blunder, miscue, misfeasance

اشتباه کردن (فعل)
slip, mistake, miscarry, fluff, miss, fumble, blunder, gaffe, hallucinate, slip up, miscue

خطا کردن (فعل)
mistake, overshoot, miss, sin, make an error, bungle, goof, err

گم کردن (فعل)
bewilder, tine, lose, misplace, miss, mislay

نداشتن (فعل)
lack, want, miss

فاقد بودن (فعل)
lack, want, miss

از دست دادن (فعل)
tine, lose, miss, unhand

احساس فقدان چیزی را کردن (فعل)
miss

failure


Synonyms: absence, blunder, default, defect, error, fault, loss, mishap, mistake, omission, oversight, slip, want


Antonyms: success, triumph, win


fail, make a mistake


Synonyms: be late for, blow, blunder, botch, disregard, drop, drop the ball, err, fall flat on face, fall short, flub, forget, fumble, ignore, juggle, let go, let slip, lose, miscarry, misfire, mislay, misplace, muff, neglect, omit, overlook, overshoot, pass over, pass up, skip, slight, slip, trip, trip up, undershoot


Antonyms: do well, get, succeed


want; feel a loss


Synonyms: crave, desire, long, need, pine, wish, yearn


Antonyms: don’t want


جملات نمونه

1. miss fire
1- (سلاح آتشین) گیر در آتش شدن گلوله،گیر کردن اسلحه،در نرفتن 2- با ناکامی مواجه شدن،شکست خوردن

2. miss one's guess
در پیش بینی یا تخمین اشتباه کردن

3. miss the boat
(عامیانه) از فرصت استفاده نکردن،فرصت را از دست دادن

4. miss the mark
1- ناکامیاب شدن یا بودن،موفق نشدن 2- دقیق نبودن،به هدف نزدن

5. don't miss the next opportunity!
فرصت بعدی را از دست نده !

6. i miss kashan
دلم برای کاشان تنگ شده

7. i miss my folks
دلم برای خویشاوندانم تنگ شده است.

8. to miss a deadline
سرموعد انجام ندادن

9. to miss the boat
فرصت را از دست دادن

10. to miss the force of something said
معنی راستین چیزی را که گفته شده است درک نکردن

11. you miss my sense
(شکسپیر) منظورم را نمی فهمی.

12. a miss is as good as a mile
آب که از سر گذشت چه یک وجب چه صد وجب

13. not miss a trick
از هیچ ترفندی فروگذار نکردن،به همه ی حیله ها متوسل شدن

14. hit and miss (hit or miss)
الکی،بی حساب و کتاب،الله بختی

15. take a miss
1- (در اصل) اشتباه کردن،عوضی گرفتن 2- درست درک نکردن،سو تفاهم پیدا کردن

16. to give something a miss
کاری را نکردن

17. her indecision caused her to miss the train
دودلی او موجب شد که ترن را از دست بدهد.

18. flag me a taxi quickly or i'll miss my train
زود یک تاکسی برایم صدا بزن و الا به قطار نخواهم رسید.

19. the less you go,the more they will miss you
هرچه کمتر بروی،دلشان بیشتر برایت تنگ خواهد شد.

20. he is so observant that he does not miss the tiniest details
او آنقدر دقیق است که کوچکترین جزئیات را هم نادیده نمی گیرد.

21. i must be trotting along now or i'll miss the train
حالا بایستی تند بروم و الا به ترن نخواهم رسید.

22. she hit the target five times without a single miss
او پنج بار بدون حتی یک خطا تیر را به هدف زد.

23. he didn't hit the tree, but it was a near miss
او به درخت برخورد نکرد،اما چیزی نمانده بود (که به درخت برخورد کند).

24. An inch in a miss is as good as an ell.
[ترجمه ترگمان]یک اینچ در یک خانم به خوبی پشت پنجره است
[ترجمه گوگل]یک اینچ در یک دست، همانند یک ایل است

25. A miss is as good as a mile.
[ترجمه ترگمان]یک خانم هم به اندازه یک مایل خوب است
[ترجمه گوگل]مزه به اندازه یک مایل است

26. Next day, Miss Stone decided to sew up the rip.
[ترجمه ترگمان]روز بعد، میس استون تصمیم گرفت the رو بخیه بزنه
[ترجمه گوگل]روز بعد، خانم سنگ تصمیم گرفت تا دوش بگیرد

27. The worst way to miss someone is to be sitting right beside them knowing you can't have them.
[ترجمه ترگمان]بدترین راه برای از دست دادن یک نفر، درست کنار آن ها نشسته و می داند که تو نمی توانی آن ها را داشته باشی
[ترجمه گوگل]بدترین راه برای از دست دادن یک فرد، نشستن در کنار آنها است، دانستن اینکه نمی توانید آنها را داشته باشید

28. miss you so much already and I haven't even left yet!
[ترجمه هانی جان.] دلم برات خیلی تنگ شد و من نمیتونم ببینمت
[ترجمه ترگمان]دلم برات تنگ شده بود و هنوز نرفته بودم
[ترجمه گوگل]خیلی زود از دست شما خیلی ممنونم و حتی هنوز هم ندیدم!

29. I shall miss you very much.
[ترجمه ترگمان]خیلی دلم برایت تنگ می شود
[ترجمه گوگل]من خیلی دلم برات تنگ شده

30. At that precise moment, Miss Pulteney came into the office.
[ترجمه ترگمان]در همان لحظه، دوشیزه پالت نی استریت به دفتر آمد
[ترجمه گوگل]در آن لحظات دقیق، خانم Pulteney وارد دفتر شد

I missed you at the party.

در مهمانی جایت خالی بود.


I suddenly missed my wallet!

ناگهان احساس کردم که کیف پولم نیست!


Don't miss the next opportunity!

فرصت بعدی را از دست نده!


Miss Mary

دوشیزه ماری


Is your father home, Miss?

دختر خانم، پدرتان منزل تشریف دارند؟


Miss England

دختر نمونه‌ی انگلستان


The bullet missed the target.

گلوله به هدف نخورد.


The arrow missed my head by two inches.

پیکان از دو اینچی سرم رد شد.


They shot at me but missed.

به من تیر انداختند؛ ولی به خطا رفت.


I missed his meaning.

منظورش را درک نکردم.


I missed the train.

به ترن نرسیدم.


I miss Iran.

دلم برای ایران تنگ شده است.


پیشنهاد کاربران

دلتنگ


ازدست دادن

دلتنگی


برای خانم های مجرد به کارمیرود، دوشیزه، بانو

به معنی نفهمیدن دلتنگ شدن و دوشیزه هستش

( miss ( n یعنی اصابت نکردن، نخوردن

i miss you=دلم برات تنگ شده

The car missed meby inches.
ماشین میلی متری ازم رد شد و بهم برخورد نکرد

دل تنگ شدن

When you miss someone you feel sad because that person is not with you anymore

برای خانم هایی که مطمئنیم مجردند
و همچنین برای ملکه های زیبایی بکار میره

دلتنگی _از دست دادن_برای خانم های مجرد به کار میرود


این کلمه دو معنی دارد یکی از دست دادن یکی دلتنگی ولی معنی کلمه بستگی به نوع کلمه تو جمله دارد

I miss youمعنی من دلتنگ تو شدم
اما missبرای دختری که ازدواج نکرده است به کار میرود دوشیزه بستگی دارد در کدام جمله به کار گرفته شده است در هر جمله معنی خاصی میدهد.

واژه ی miss بع معنی از دست رفتن هم هست

Miss برای خانم های مجرد به کار میرود که معنای دوشیزه میگیرد

گم کردن از دست دادن

برای خانم های مجرد می آید.
یا میتونیم بگیم برای دوشیزه ها

دوشیزه، زنی که مجرد است، زن ناکام

to not go somewhere or do something, especially when you want to but cannot:

کسب نکردن

not see, hear, understand or catch something

خطا کردن

نمی دونم معنی اش به درستی چی میشه

خطا، اشتباه

برا خانم های مجرد استفاده میشود

بعضی مواقع معنی پیدا کردن
بعضی مواقع معنی دلتنگ شدن
بعضی مواقع معنی زن مجرد می دهد.

در بعضی مواقع فکر کردن میشه

Miss به معنای از دست دادن می باشد برای مثال در جمله ی missed an english class به معنای از دست دادن کلاس زبان یا نرفتن به کلاس زبان برای یک جلسه در گذشته به دلیل وجود ed در کلمه می باشد

missبه معنی دلتنگ شدن در جملهWe miss you very much

دلتنگی کردن ( برای ) ، دل کسی برای کسی تنگ شدن

[وسیله جابجایی]
جا ماندن ( از )

[جا و مکان]
گذشتن ( از ) ، رد کردن ، رد شدن

[تماس تلفن]
از دست دادن ، از دست رفتن ، پاسخ ندادن ، جواب ندادن

برای خانم های مجرد به کار میرود

ازدست دادن یا از دست رفتن

دلتنگ شدن یا به معنی خانم ازدواج نکرده.
😭😭💔💔👩💁💃
Not see, hear, understand or catch something.

Not see, hear, understand or carch somethinh


دلتنگی، غایب بودن

ازدست دادن یا دوشیزه یادخترازدواج نکرده

برای دخترانی که قطعا مجرد اند و ما مطمعن هستیم که مجرد اند به کار میرود
( البته این روزا تشخیص این که طرف مجرده یا نه خیلی سخت شده )
جالبه برای ملکه های زیبایی هم از لین استفاده میشه!

You've missed three sessions so far:
در این جمله miss به معنی غیبت کردن هست.

دوشیزه، دختری ک ازدواج نکرده

Im gonna miss
دلم برات تنگ شده

دوشیزه
دلتنگی
از دست دادن ( miss out )
گم کردن
سوء تفاهم ( misunderstand )
اشتباه املاء ( misspell )
فرصت را از دست دادن

جا ماندن:
. I always miss the bus
من همیشه از اتوبوس جا میمونم.

دلتنگ شدن:
. I sometimes miss my friend
گاهی اوقات دلم برا دوستم تنگ میشه.

Miss به معنی خانم مجرد

we missed the first ten minutes of the movie
ما ده دقیقه ی اول فیلم رو از دست دادیم ↘️

I don't want to miss watching that movie
من نمیخواهم تماشا کردن آن فیلم را از دست بدهم *️⃣

تنگنا

از دست دادن ( v )

میس ورب یعنی از دست دادن

دل تنگ شدن یا نگران شدن. . . منتظر👍 هاتون هستم. . . ممنونم.

Miss the coast
گذشتن از ساحل


کلمات دیگر: