طلب کردن، خواستن، نیاز داشتن
ask for
طلب کردن، خواستن، نیاز داشتن
انگلیسی به فارسی
بپرسید
افزایش احتمال چیزی با پافشاری کردن بر آن، دعوت کردن
انگلیسی به انگلیسی
• request; search for, look for
مترادف و متضاد
Request
Increase the likelihood of something by persisting; to invite
جملات نمونه
1. Mr Spero was reluctant to ask for help.
[ترجمه ترگمان]آقای spero تمایلی به درخواست کمک نداشت
[ترجمه گوگل]آقای اسپرو تمایلی به درخواست کمک نداد
[ترجمه گوگل]آقای اسپرو تمایلی به درخواست کمک نداد
2. I felt degraded by having to ask for money.
[ترجمه ترگمان]از اینکه مجبور بودم از شما پول بخواهم، خوار و خفیف شدم
[ترجمه گوگل]من احساس کردم که نیاز به پول دارم
[ترجمه گوگل]من احساس کردم که نیاز به پول دارم
3. we always ask for man to innocent as child, but able as father.
[ترجمه ترگمان]ما همیشه از یک مرد میخوایم که به عنوان بچه بی گناه باشه اما به عنوان پدر
[ترجمه گوگل]ما همیشه از انسان می خواهیم که به عنوان فرزند بی گناه باشد، اما قادر به عنوان پدر است
[ترجمه گوگل]ما همیشه از انسان می خواهیم که به عنوان فرزند بی گناه باشد، اما قادر به عنوان پدر است
4. She needed to confess her sins and ask for forgiveness.
[ترجمه ترگمان]باید گناهان خود را اعتراف می کرد و طلب بخشش می کرد
[ترجمه گوگل]او مجبور شد اعترافات گناهانش را بپوشد و برای بخشندگی بخواهد
[ترجمه گوگل]او مجبور شد اعترافات گناهانش را بپوشد و برای بخشندگی بخواهد
5. I would never ask for any favours from her.
[ترجمه ترگمان]من هرگز از او هیچ لطفی نخواهم کرد
[ترجمه گوگل]من هرگز از او نپرسیدم
[ترجمه گوگل]من هرگز از او نپرسیدم
6. They wouldn't ask for help unless it were a matter of life and death.
[ترجمه ترگمان]اگر مساله مرگ و زندگی بود، آن ها به من کمک نمی کردند
[ترجمه گوگل]آنها نمی خواهند از کمک بخواهند مگر اینکه موضوع زندگی و مرگ باشد
[ترجمه گوگل]آنها نمی خواهند از کمک بخواهند مگر اینکه موضوع زندگی و مرگ باشد
7. We always ask for man to innocent as child, but able as father.
[ترجمه ترگمان]ما همیشه از مردی تقاضا می کنیم که مثل بچه بی گناه باشد، اما به عنوان پدر
[ترجمه گوگل]ما همیشه از انسان می خواهیم که به عنوان فرزند بی گناه باشد، اما قادر به عنوان پدر است
[ترجمه گوگل]ما همیشه از انسان می خواهیم که به عنوان فرزند بی گناه باشد، اما قادر به عنوان پدر است
8. I feel constrained to write and ask for your forgiveness.
[ترجمه ترگمان]احساس می کنم مجبور می شوم نامه بنویسم و از شما پوزش بخواهم
[ترجمه گوگل]من احساس محدودیت برای نوشتن و درخواست بخشش خود را
[ترجمه گوگل]من احساس محدودیت برای نوشتن و درخواست بخشش خود را
9. A beggar came up to us and ask for money.
[ترجمه ترگمان]یک گدا نزد ما آمد و تقاضای پول کرد
[ترجمه گوگل]یک گدا به ما می آید و از پول میپرسد
[ترجمه گوگل]یک گدا به ما می آید و از پول میپرسد
10. Continue to ask for feedback on your work.
[ترجمه ترگمان]از درخواست بازخورد در کارتان ادامه دهید
[ترجمه گوگل]ادامه دهید که برای بازخورد در مورد کار خود بپرسید
[ترجمه گوگل]ادامه دهید که برای بازخورد در مورد کار خود بپرسید
11. They daren't ask for any more money.
[ترجمه ترگمان]جرات پرسیدن بیشتر از این را ندارند
[ترجمه گوگل]آنها پول بیشتری برایشان نمیپسندند
[ترجمه گوگل]آنها پول بیشتری برایشان نمیپسندند
12. Might I ask for a photograph of your little daughter?
[ترجمه ترگمان]میشه ازت یه عکس از دختر کوچولوت بگیرم؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانم یک عکس از دختر کوچکم بپرسم؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانم یک عکس از دختر کوچکم بپرسم؟
13. She had been too proud to ask for help.
[ترجمه مرضیه] او بیش از حد مغرور شده بود که درخواست کمک کند
[ترجمه ترگمان]مغرورتر از آن بود که تقاضای کمک کند[ترجمه گوگل]او بیش از حد افتخار کرده بود که برای کمک بخواهد
14. We ask for a level playing field when we compete with foreign companies.
[ترجمه ترگمان]ما در حال رقابت با شرکت های خارجی هستیم
[ترجمه گوگل]وقتی با شرکت های خارجی رقابت می کنیم، از یک زمین بازی یکنواخت می خواهیم
[ترجمه گوگل]وقتی با شرکت های خارجی رقابت می کنیم، از یک زمین بازی یکنواخت می خواهیم
15. Is it too much to ask for a little quiet?
[ترجمه ترگمان]خیلی زیاده که بخوام یکم آروم حرف بزنم؟
[ترجمه گوگل]آیا برای خواندن یک آرامش خیلی زیاد است؟
[ترجمه گوگل]آیا برای خواندن یک آرامش خیلی زیاد است؟
پیشنهاد کاربران
به دنبال چیزی گشتن
پرسیدن
درخواست کردن
کلمات دیگر: