کلمه جو
صفحه اصلی

monopsony


(اقتصاد - وجود فقط یک خریدار برای کالا یا خدمت بخصوص) تک خریداری

انگلیسی به فارسی

(اقتصاد - وجود فقط یک خریدار برای کالا یا خدمت بخصوص) تک خریداری


monopsony


انگلیسی به انگلیسی

• condition in which there is one consumer who has a monopoly which enables him to dictate prices and salary

جملات نمونه

1. Two extremes are monopsony i . e . the perfect competition.
[ترجمه ترگمان]دو مرحله نهایی من monopsony E رقابت بی نقصی بود
[ترجمه گوگل]دو افراطی منوپسون من است e رقابت کامل

2. Monopsony power gives them the ability to pay a price that is less than marginal value.
[ترجمه ترگمان]قدرت monopsony به آن ها توانایی پرداخت قیمتی را می دهد که کم تر از مقدار حاشیه ای است
[ترجمه گوگل]قدرت Monopsony به آنها توانایی پرداخت هزینه ای را می دهد که کمتر از ارزش حاشیهای است

3. The less elastic the supply, the greater the monopsony power.
[ترجمه ترگمان]هر چه تامین انرژی کمتری داشته باشد، قدرت monopsony بیشتر است
[ترجمه گوگل]انعطاف پذیری کمتر، بیشتر قدرت monopsony است

4. Bilateral monopoly is rare, however, markets with a small number of sellers with monopoly power selling to a market with few buyers with monopsony power is more common.
[ترجمه ترگمان]انحصار دو جانبه نادر است، با این حال، بازارها با تعداد کمی از فروشندگان با قدرت انحصاری فروش به بازار با تعداد کمی از خریداران با قدرت monopsony رایج تر است
[ترجمه گوگل]انحصار دو جانبه نادر است، با این حال، بازارهای با تعداد کمی از فروشندگان با قدرت انحصاری فروش به بازار با چند خریداران با monopsony قدرت رایج است

5. In addition, as for the infant industry argument, the actual political pressures tend to produce tariff structures that do not in fact take advantage of any monopoly or monopsony positions.
[ترجمه ترگمان]به علاوه، همانطور که برای بحث صنعت نوزادان، فشارهای سیاسی واقعی تمایل به تولید ساختارهای تعرفه دارند که در واقع از هیچ امتیاز انحصاری یا انحصار طلبی برخوردار نیستند
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، در مورد استدلال صنایع اطفال، فشارهای واقعی سیاسی تمایل دارند ساختارهای تعرفه ای را ایجاد کنند که در واقع از موقعیت های انحصاری و مونوپسون استفاده نمی کنند

6. This product has Been innovated and is suitaBle for multi - purpose . Monopsony no longer exists.
[ترجمه ترگمان]این محصول ابداع شده است و برای چند هدف طراحی شده است monopsony دیگر وجود ندارد
[ترجمه گوگل]این محصول نوآوری شده است و suitaBle برای چند منظوره است مونوپسونیا دیگر وجود ندارد

7. Market power can be in two forms : monopoly power and monopsony power.
[ترجمه ترگمان]قدرت بازار می تواند به دو شکل باشد: قدرت انحصاری و قدرت monopsony
[ترجمه گوگل]قدرت بازار می تواند در دو شکل باشد: قدرت انحصاری و قدرت مونوپسون

پیشنهاد کاربران

انحصارگر خرید

خرید و فروش یک سویه. وقتی تنها یک خریدار وجود داشته باشد این معامله دارای اقتصاد monopsony میباشد.

monopsony ( اقتصاد )
واژه مصوب: انحصار خرید
تعریف: وضعیتی که در آن یک خریدار بزرگ، کم وبیش کل بازار را در اختیار خود دارد


کلمات دیگر: