کلمه جو
صفحه اصلی

mardy

انگلیسی به فارسی

مرده


پیشنهاد کاربران

لوس، ننر، کسی که زود ناراحت میشه و بهش بر میخوره، تیتیش مامانی، کسی که زود میترسه و خودشو لوس می کنه و نق میزنه.

suddenly, simon decided he didn't want the cake. he was being mardy tonight.



کلمات دیگر: