کلمه جو
صفحه اصلی

frisbee


(نام بازرگانی)، فریزبی، دیسک، (اسباب بازی) بشقاب پرنده

انگلیسی به فارسی

فریزبی


(نام بازرگانی) بازی با فریزبی


(نام بازرگانی) فریزبی، دیسک، (اسباب بازی) بشقاب پرنده


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: trademark for a thin, saucer-shaped plastic disk that is thrown and sails through the air in simple outdoor games.

• plastic disk which is tossed back and forth between players for recreation
a frisbee is a light plastic disc that one person throws to another as part of a game; frisbee is a trademark.

جملات نمونه

1. The kids were throwing and catching a frisbee down on the beach.
[ترجمه ترگمان]بچه ها داشتن یه فریزبی رو توی ساحل گرفتن و گرفتن
[ترجمه گوگل]بچه ها پرتاب کردن و گرفتن فریزبی در ساحل بودند

2. Let's make a trade - my frisbee for your baseball.
[ترجمه ترگمان]بیا یه معامله تجاری برای بیس بال - م بکنیم
[ترجمه گوگل]بیایید یک تجارت بسازیم - فریزبی من برای بیسبال شما

3. Friday: Running/jogging followed by frisbee, badminton and tennis.
[ترجمه ترگمان]جمعه: دویدن \/ پیاده روی همراه با frisbee، بدمینتون و تنیس
[ترجمه گوگل]جمعه: در حال اجرا / دویدن پس از فریزبی، بدمینتون و تنیس

4. The boys were throwing and catching a frisbee on the beach.
[ترجمه Zz] پسران درحال پریدن و پرتاب کردن فریزبی در ساحل هستند
[ترجمه ترگمان]بچه ها داشتند پرتاب می کردند و یک فریزبی روی ساحل صید می کردند
[ترجمه گوگل]پسران پرتاب شد و فریزبی را در ساحل گرفتند

5. She hurls a bashed pizza box, like a Frisbee, into the dumpster.
[ترجمه ترگمان]، اون جعبه پیتزا رو پرتاب کرد مثل فریزبی، توی سطل آشغال
[ترجمه گوگل]او یک جعبه پیتزا شبیه به یک فریزبی را به فریزر میفرستد

6. What game are you playing with the Frisbee?
[ترجمه ترگمان]داری با \"فریزبی\" بازی می کنی؟
[ترجمه گوگل]شما با بازی Frisbee چه بازی می کنید؟

7. Can Tom play Frisbee? Yes, he can ( play Frisbee ).
[ترجمه ترگمان]تام \"میتونه\" فریزبی \"بازی کنه؟\" آره، اون میتونه
[ترجمه گوگل]آیا می توانم تام فریزبی بازی کنم؟ بله، او می تواند (بازی Frisbee)

8. Ultimate Frisbee is an American-born sport conceptualized in 196by Joel Silver, a Lafayette College graduate who aimed to create the ultimate game experience.
[ترجمه ترگمان]Frisbee، یک ورزش متولد آمریکا است که در سال ۱۹۶ توسط جویل سیلور، یک فارغ التحصیل کالج لافایت که هدف آن ایجاد تجربه نهایی بازی است، می باشد
[ترجمه گوگل]Ultimate Frisbee یک ورزش آمریکایی متولد شده است که در 1964 توسط جوئل سیلور، یکی از فارغالتحصیلان کالج لافایت، که هدف از ایجاد تجربه نهایی بازی است، مفهوم شده است

9. The Mall is a better place to play Frisbee with a dog.
[ترجمه ترگمان]این مال جایی بهتر برای بازی Frisbee با یک سگ است
[ترجمه گوگل]Mall یک مکان بهتر برای بازی Frisbee با یک سگ است

10. Frisbee catching has even become a popular sport for dogs.
[ترجمه ترگمان]بازی رولت حتی تبدیل به یک ورزش محبوب برای سگ ها شده است
[ترجمه گوگل]حقه بازی حتی برای سگ ها یک ورزش محبوب است

11. Ultimate Frisbee combines the traditional game of disc toss with the tackling techniques of football and the goalie position in soccer.
[ترجمه ترگمان]Frisbee بازی سنتی دیسک را با تکنیک های برخورد فوتبال و جایگاه دروازه بان در فوتبال ترکیب می کند
[ترجمه گوگل]نهایی Frisbee ترکیبی از بازی سنتی از پرتاب دیسک با تکنیک های مقابله با فوتبال و موقعیت دروازه بان در فوتبال است

12. The ideal temperature for an Ultimate Frisbee game is between 70 and 80 degrees. At these temperatures, players remain comfortable.
[ترجمه ترگمان]دمای ایده آل برای بازی Frisbee نهایی بین ۷۰ تا ۸۰ درجه است در این دما، بازیکنان احساس راحتی می کنند
[ترجمه گوگل]دمای ایده آل برای بازی نهایی Frisbee بین 70 تا 80 درجه است در این دما، بازیکنان راحت باقی می مانند

13. Get a partner and go have a freestyle Frisbee jam session.
[ترجمه ترگمان]یک شریک به همراه داشته باشید و در جلسه مربای freestyle آزاد شوید
[ترجمه گوگل]یک شریک و یک جلسه فریزبی فریزبی آزاد داشته باشید

14. Message forum covering various topics in ultimate frisbee. Also has regional sections.
[ترجمه ترگمان]فروم پیام موضوعات مختلفی را در frisbee نهایی پوشش می دهد همچنین بخش های منطقه ای نیز دارد
[ترجمه گوگل]انجمن پیام شامل موضوعات مختلف در frisbee نهایی است همچنین دارای بخش های منطقه ای است

15. You should go dig out the Frisbee.
[ترجمه ترگمان] تو باید بری \"فریزبی\" رو بکنی
[ترجمه گوگل]شما باید فریزبی را بکشید

پیشنهاد کاربران

دیسک پرنده _ بشقاب پرنده

بشقاب پرنده - دیسک - اسباب بازی است دونفره که ان را به سوی هم پرت میکنیم


بشقاب پرنده - اسباب بازی که یک نفر ان را پرتاب میکند و ( معمولا دونفره نه همیشه )

بشقاب پرنده ، نوعی اسباب بازی برای بازی

بشقاب پََرنده

اسباب بازی که پرتاب میکنند

نگار جان یک نفر انرا پرتاب کرده و دیگری �یا طرف مقابل� آن را می گیرد

بازی دونفره ای به نام بشقاب پرنده که همانند توب است

۱. دیسک های سبک با مکانیزم و قابلیت حرکی و چرخش در هوا
۲. ورزش فریزبی
۳. سرچ کنید عکساش میاد. اینجوری نمیفهمید

بشقاب پرنده - دیسک پرنده


پشقاب پرنده

frisbee به معنی = بشقاب پرنده - دیسک پرنده
دیسک های سبک با مکانیزم و قابیت حرکی و چرخش در هوا است .
یه نوع بازی ۲ نفره است .


frisbee به معنی = دیسک پرنده - بشقاب پرنده .
دیسک های سبک با مکانیزم و قابیت حرکتی و چرخش در هوا است .
یه نوع بازی ۲ نفره یا چند نفره است .

💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙


کلمات دیگر: