کلمه جو
صفحه اصلی

passenger car


واگن مسافری، اتومبیل سواری

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] خودروی سواری

جملات نمونه

1. An increase in passenger car exports was offset by a 20 percent fall in commercial vehicle exports.
[ترجمه ترگمان]افزایش صادرات خودروی مسافربری با کاهش ۲۰ درصدی صادرات وسایل نقلیه تجاری جبران شد
[ترجمه گوگل]افزایش صادرات اتومبیل های مسافری با کاهش 20 درصدی در صادرات وسایل نقلیه تجاری جبران شد

2. All passenger cars must withstand the standard 363 tonne buffing load without deforming.
[ترجمه ترگمان]همه خودروهای سواری بدون تغییر شکل، باید مقدار load تن بار را تحمل کنند
[ترجمه گوگل]تمام اتومبیل های مسافری باید بار استاندارد با بار 363 تن را بدون تغییر شکل دهند

3. It has become the world's most popular passenger car diesel since it was introduced just over 10 years ago.
[ترجمه ترگمان]این کشور از زمانی که بیش از ۱۰ سال پیش به این کشور معرفی شد، محبوب ترین خودروی مسافربری دنیا شده است
[ترجمه گوگل]این خودرو به عنوان محبوب ترین دیزل خودروی دیزل جهان شناخته شده است که فقط بیش از 10 سال پیش معرفی شده است

4. Today, it would be lucky if its top-selling passenger car managed 300,000 units.
[ترجمه ترگمان]امروزه، اگر خودروی مسافربری با فروش بالای ۳۰۰،۰۰۰ واحد موفق به فروش ۳۰۰،۰۰۰ واحد شود، خوش شانس خواهد بود
[ترجمه گوگل]امروز، اگر ماشین فروش خودروی سوپروایزر آن 300،000 واحد را مدیریت کند، خوش شانس خواهد بود

5. Background: Arizona law limited train lengths to fourteen passenger cars or seventy freight cars in the asserted interests of safety.
[ترجمه ترگمان]پیشینه: قانون آریزونا، طول قطار محدود به چهارده واگن مسافربری یا هفتاد و پنج واگن باری را در راستای حفظ امنیت ملی محدود می سازد
[ترجمه گوگل]سابقه قانون آریزونا محدودیت قطار قطار تا چهارده اتومبیل مسافری و یا هفتاد بار حمل و نقل در منافع اظهار داشت منافع ایمنی

6. Wuhan Dongfeng Passenger Car Plant 2 construction of the project long appeared in Dongfeng plans.
[ترجمه ترگمان]شرکت مسافربری مسافربری Wuhan Dongfeng ۲ ساخت این پروژه مدت ها در طرح های Dongfeng ظاهر شد
[ترجمه گوگل]پروژه ساخت و ساز خودرو مسافری ووهان دونگ فنگ 2 ساخت پروژه طولانی در برنامه های دانگ فنگ ظاهر شد

7. Does at present the passenger car of our country quantity state how?
[ترجمه ترگمان]آیا در حال حاضر، ماشین مسافری ما در کشور ما چگونه است؟
[ترجمه گوگل]آیا در حال حاضر ماشین سواری کشور کشور ما چگونه است؟

8. Mazda 6 passenger car adopted the advanced automotive technology, and its emission reached Euro 3 standard.
[ترجمه ترگمان]خودروی مسافربری ۶ passenger تکنولوژی پیشرفته خودرو را تصویب کرد و انتشار آن به استاندارد یورو ۳ رسید
[ترجمه گوگل]مزدا 6 خودروی مسافربری تکنولوژی پیشرفته خودرو را به تصویب رساند و انتشار آن به استاندارد یورو 3 رسید

9. Most oil companies take there standard passenger car oil and increase the Zinc content, and call it Racing oil.
[ترجمه ترگمان]بیشتر شرکت های نفتی در آنجا روغن ماشین مسافربری استاندارد را می گیرند و مقدار روی روی را افزایش می دهند و آن را شرکت نفت می نامند
[ترجمه گوگل]اکثر شرکت های نفتی روغن استاندارد خودرو مسافری را به دست می آورند و محتوای روی را افزایش می دهند و آن را مسابقه نفت می نامند

10. In light of the investigation of a passenger car hot box accident, the relation between the machining quality of passenger car rolling bearing retainer and hot box is analysed and discussed.
[ترجمه ترگمان]در پرتو تحقیقات مربوط به تصادف یک خودرو در خودرو، رابطه بین کیفیت ماشینکاری خودروهای سواری حمل و نقل و جعبه داغ مورد بررسی قرار گرفته و مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]با توجه به تحقیق در مورد حادثه جعبه ی جعبه ی اتومبیل سواری، ارتباط بین کیفیت ماشینکاری نگهدارنده نورد غلتکی و جعبه ی داغ مورد بررسی و بررسی قرار گرفته است

11. Flanging die design in passenger car manufacturing was emphasized Flanging theory of seamless tube was introduced.
[ترجمه ترگمان]طراحی مرگ Flanging در تولید خودروهای سواری مورد تاکید قرار گرفت و بر این اساس تاکید شد که نظریه لوله ای بدون درز ایجاد شده است
[ترجمه گوگل]طراحی تزئینی فلزی در تولید ماشین های مسافری مورد تاکید قرار گرفت تئوری لوله ای بدون درز معرفی شد

12. Reducing vehicle internal noise and improving passenger car environment have become the very urgent matter.
[ترجمه ترگمان]کاهش سر و صدای داخلی وسیله نقلیه و بهبود فضای اتوموبیل مسافران، موضوع بسیار مهمی است
[ترجمه گوگل]کاهش سر و صدای داخلی خودرو و بهبود محیط خودرویی مجاور، موضوع بسیار فوری بوده است

13. Carriage gain of passenger car, cab is meager, competition is more fierce.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از خودروی مسافربری، تاکسی ضعیف است و رقابت شدیدتر است
[ترجمه گوگل]افزایش حمل و نقل از ماشین سواری، کابین نادر است، رقابت شدیدتر است

14. The hunting stability of the passenger car with CRB is also studied in this thesis.
[ترجمه ترگمان]پایداری شکار خودروی مسافربری با CRB نیز در این پایان نامه مورد مطالعه قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]ثبات شکار اتومبیل سواری با CRB نیز در این پایان نامه بررسی شده است

15. It is used to test the performance of passenger car top loading air conditioner by using air enthalpy method.
[ترجمه ترگمان]این روش برای تست عملکرد تهویه هوای مسافر با استفاده از روش آنتالپی هوا به کار می رود
[ترجمه گوگل]این دستگاه برای تست عملکرد سیستم تهویه مطبوع بار اتومبیل سواری با استفاده از روش آنتالپی هوا استفاده می شود

پیشنهاد کاربران

passenger car ( حمل‏ونقل درون شهری - جاده ای )
واژه مصوب: سواری
تعریف: وسیلۀ نقلیۀ موتوری، غیر از موتورسیکلت، با گنجایش حداکثر ده نفر، برای جابه‏جایی مسافر


کلمات دیگر: