1. Why then did they seal off an area of Tottenham more than one mile across?
[ترجمه ترگمان]چرا آن ها یک منطقه از تاتنهام را بیش از یک مایل در طرف دیگر مسدود کردند؟
[ترجمه گوگل]چرا پس از آن، منطقه ای از تاتنهام بیش از یک مایل در اطراف مهر و موم کرد؟
2. He ordered the water district Tuesday to seal off the wells.
[ترجمه ترگمان]او روز سه شنبه دستور داد تا منطقه آب چاه را ببندد
[ترجمه گوگل]او روز سه شنبه به منطقه آب دستور داد که چاه ها را تمیز کنند
3. They include: Seal off all exits, flood house with a foot of water every hour.
[ترجمه ترگمان]آن ها عبارتند از: تمام خروجی، خانه سیل زده با یک فوت آب در هر ساعت
[ترجمه گوگل]آنها شامل مهر کردن تمام خروجی ها، خانه سیل با یک پا از آب هر ساعت است
4. They agreed that they must seal off this inner courtyard and all within it, and sift through the trapped folk.
[ترجمه ترگمان]به این نتیجه رسیدند که باید این حیاط داخلی و همه جا را محفوظ داشته باشند، و در میان مردم زندانی را الک کنند
[ترجمه گوگل]آنها توافق کردند که باید این حیاط داخلی و همه درون آن را از بین ببرند و از میان مردم غصب شده غرق شوند
5. Reconstruction of such defects should seal off the cranial cavity from the upper respiratory tract and provide structural support.
[ترجمه ترگمان]بازسازی چنین نقایصی باید گودال جمجمه را از دستگاه تنفسی فوقانی منحرف کرده و از حمایت ساختاری برخوردار باشد
[ترجمه گوگل]بازسازی چنین نقایصی باید حفره جمجمه را از دستگاه تنفسی فوقانی خلع سلاح کند و حمایت ساختاری داشته باشد
6. Improved injector nozzles seal off better to keep the process leak - free and the molding operation dry.
[ترجمه ترگمان]nozzles injector بهبود یافته بهتر است تا فرآیند نشت را ادامه داده و عملیات ریخته گری را خشک نگه دارد
[ترجمه گوگل]نازل های انژکتور بهبود یافته بهتر است برای حفظ روند نشت آزاد و عملیات قالب گیری خشک شود
7. The government Thursday ordered soldiers to seal off the area to pressure the protest to end.
[ترجمه ترگمان]دولت پنج شنبه به سربازان دستور داد تا منطقه را برای فشار دادن به این اعتراض مسدود کنند
[ترجمه گوگل]دولت روز پنج شنبه دستور داد که سربازان منطقه را تمدید کنند تا اعتراض خود را به پایان برسانند
8. The main function of Linclion pump is to seal off the lubricator .
[ترجمه ترگمان]وظیفه اصلی پمپ Linclion، بستن the است
[ترجمه گوگل]عملکرد اصلی پمپ Linclion این است که روانکاتور را خم کنید
9. The enemy made a desperate attempt to seal off the gap through which we had burst.
[ترجمه ترگمان]دشمن تلاش نومیدانه ای می خواست شکافی را که از آن فوران کرده بودیم از بین ببرد
[ترجمه گوگل]دشمن یک تلاش ناامید کننده برای خنثی کردن شکاف که از طریق آن ما را پشت سر گذاشته است
10. The city should seal off those tunnels.
[ترجمه ترگمان] شهر باید اون تونل ها رو مسدود کنه
[ترجمه گوگل]شهر باید این تونل ها را از بین ببرد
11. Seal off the city from all outside contact to stop the spread of the plague.
[ترجمه ترگمان]شهر را از همه تماس خارجی دور کنید تا گسترش طاعون را متوقف کنید
[ترجمه گوگل]برای جلوگیری از گسترش طاعون، شهر را از همه تماس های خارجی جدا کنید
12. Large numbers of soldiers and police were brought in to seal off the entire area.
[ترجمه ترگمان]تعداد زیادی سرباز و پلیس برای مسدود کردن کل منطقه آورده شدند
[ترجمه گوگل]تعداد زیادی از سربازان و پلیس ها به منظور محاصره کل منطقه وارد شدند
13. Desperate, the local villagers turned to a folk magic practioner who instructed them to seal off the tunnel with large boulders and never open the mine again.
[ترجمه ترگمان]Desperate محلی به جادوگری تبدیل شدند که به آن ها دستور داده بودند تونل را با تخته سنگ های بزرگ نشان دهند و هرگز دوباره آن معدن را باز نکنند
[ترجمه گوگل]ناامید، روستاییان محلی به یک جادوگر مردمی تبدیل شده اند که به آنها دستور داد تا تونل را با تخته سنگهای بزرگ مهر و موم کنند و هرگز مینا را باز نکنند
14. All input ports on the manifold have internal check valves to seal off the input signal(s) if a transducer is removed from the manifold.
[ترجمه ترگمان]تمامی درگاه های ورودی بر روی منیفولد، دریچه های کنترل داخلی دارند تا سیگنال ورودی (s)را ببندند، اگر یک مبدل از منیفولد برداشته شود
[ترجمه گوگل]تمام ورودی های ورودی در مینی فویل دارای دریچه های کنترل داخلی هستند تا سیگنال ورودی (ها) را خاموش کنند اگر یک مبدل از منیفولد حذف شود