عقب هرچیز، پشت، از عقب به اتومبیل دیگر زدن
rear end
عقب هرچیز، پشت، از عقب به اتومبیل دیگر زدن
انگلیسی به فارسی
عقب هرچیز، پشت
(عامیانه) کفل، ماتحت
پایان عقب
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: the part of something furthest to the back, such as an animal's buttocks or the rearmost part of a vehicle.
• مشابه: buttock, rear
• مشابه: buttock, rear
فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
حالات: rear-ends, rear-ending, rear-ended
حالات: rear-ends, rear-ending, rear-ended
• : تعریف: to collide with (the rear of another vehicle).
دیکشنری تخصصی
[عمران و معماری] برخورد جلو به عقب - تصادف جلو به عقب - تصادم جلو به عقب
مترادف و متضاد
hind part
Synonyms: back side, behind, breech, hind end, posterior, stern, tail end
جملات نمونه
1. He spends all day sitting on his rear end in front of a computer.
[ترجمه ترگمان]او تمام روز را پشت کامپیوتر نشسته است
[ترجمه گوگل]او تمام روز در جلوی کامپیوتر خود نشسته است
[ترجمه گوگل]او تمام روز در جلوی کامپیوتر خود نشسته است
2. He got a part as the rear end of a pantomime horse.
[ترجمه ترگمان]در انتهای عقبی یک اسب pantomime نقش بسته بود
[ترجمه گوگل]او یک قسمت از قسمت عقب یک اسب پانتومیم بود
[ترجمه گوگل]او یک قسمت از قسمت عقب یک اسب پانتومیم بود
3. The rear end of the console can be detached in order to transform the two individual rear seats into a bench accommodating three.
[ترجمه ترگمان]انتهای عقبی کنسول را می توان به منظور تبدیل دو صندلی عقب دار به یک نیمکت ۳، جدا کرد
[ترجمه گوگل]انتهای عقب کنسول می تواند جدا شود تا صندلی های عقب یک صندلی را به سه نیمکت متصل کند
[ترجمه گوگل]انتهای عقب کنسول می تواند جدا شود تا صندلی های عقب یک صندلی را به سه نیمکت متصل کند
4. Get up off your rear end!
[ترجمه ترگمان]از ته your بلند شو!
[ترجمه گوگل]بلند شدن از انتهای عقب
[ترجمه گوگل]بلند شدن از انتهای عقب
5. The rear end is now all that remains above the surface.
[ترجمه ترگمان]انتهای عقبی در حال حاضر تنها چیزی است که در بالای سطح باقی می ماند
[ترجمه گوگل]در انتها، پایان عقب در بالای سطح است
[ترجمه گوگل]در انتها، پایان عقب در بالای سطح است
6. With virtually no rear mudguard, everything around the rear end gets covered in grime in minutes.
[ترجمه ترگمان]با عملا هیچ mudguard پشت سر هم وجود ندارد، همه چیز در انتهای پشت سر تا چند دقیقه دیگر کثیف می شود
[ترجمه گوگل]با تقریبا هیچ گل گارد عقب، همه چیز در اطراف عقب در عرض چند دقیقه در گرما پوشیده شده است
[ترجمه گوگل]با تقریبا هیچ گل گارد عقب، همه چیز در اطراف عقب در عرض چند دقیقه در گرما پوشیده شده است
7. Or make some patronising remark about her cute rear end and how he would be delighted to give her a lift over?
[ترجمه ترگمان]یا شاید هم یک اظهار قدرشناسی درباره پایان cute و اینکه چگونه از این که او را به بالا بردن خوشحال خواهد کرد؟
[ترجمه گوگل]یا برخی از سخنان پرطرفدار در مورد پایان ناز ناز او و اینکه چگونه او خوشحال خواهد شد به او بلند کردن؟
[ترجمه گوگل]یا برخی از سخنان پرطرفدار در مورد پایان ناز ناز او و اینکه چگونه او خوشحال خواهد شد به او بلند کردن؟
8. A car smashed into her rear end as she dithered over which direction to take.
[ترجمه ترگمان]در حالی که سرش را خم می کرد، اتومبیل در پشت سرش خرد شد
[ترجمه گوگل]یک ماشین به سمت عقب عقب افتاد و او را به سمت مسیر حرکت کرد
[ترجمه گوگل]یک ماشین به سمت عقب عقب افتاد و او را به سمت مسیر حرکت کرد
9. He wiggled his rear end in emphasis, and we both laughed at his joke.
[ترجمه ترگمان]سرش را تکان داد و ما هر دو به شوخی او خندیدیم
[ترجمه گوگل]او در انتهای انتهای عقب خود را تکان داد و ما هر دو در شوخی خود خندیدیم
[ترجمه گوگل]او در انتهای انتهای عقب خود را تکان داد و ما هر دو در شوخی خود خندیدیم
10. Its short, sloping rear end looks droopy and, in a letdown for practicality, a small trunk lid makes loading large items difficult or impossible even though the trunk itself is huge.
[ترجمه ترگمان]انتهای عقبی آن پایین است و در یک ناامیدکننده برای عملی بودن، یک در صندوق کوچک چمدان بزرگ را سخت و یا غیر ممکن می کند اگر چه خود تنه بزرگ است
[ترجمه گوگل]عقب کوتاه و شیب دار به نظر می رسد دقت و در یک رکورد برای عملی، یک درب کمربند کوچک باعث می شود بارهای بزرگ را سخت و یا غیر ممکن است حتی اگر تنه خود را بزرگ است
[ترجمه گوگل]عقب کوتاه و شیب دار به نظر می رسد دقت و در یک رکورد برای عملی، یک درب کمربند کوچک باعث می شود بارهای بزرگ را سخت و یا غیر ممکن است حتی اگر تنه خود را بزرگ است
11. In the rear end at least one second slot (2 opens which extends towards the front end without reaching the same, and which separates two rearward-facing laminae (2
[ترجمه ترگمان]در انتهای عقبی، حداقل یک شیار (۲)باز می شود که به سمت انتهای جلویی امتداد می یابد بدون اینکه به همان حالت برسد، و دو فاصله رو به عقب را از هم جدا می کند (۲)
[ترجمه گوگل]در انتهای عقب، حداقل یک اسلات دوم (2 باز می شود که به سمت جلو به سمت جلو حرکت می کند و به دو طرف نمی رسد و دو لاین دو طرف عقب (2
[ترجمه گوگل]در انتهای عقب، حداقل یک اسلات دوم (2 باز می شود که به سمت جلو به سمت جلو حرکت می کند و به دو طرف نمی رسد و دو لاین دو طرف عقب (2
12. The rear end of our car was smashed.
[ترجمه ترگمان]انتهای ماشین ما خرد شده بود
[ترجمه گوگل]انتهای عقب ماشین ما شکسته شد
[ترجمه گوگل]انتهای عقب ماشین ما شکسته شد
13. My rear end alone contains a fatal dose of cholesterol!
[ترجمه ترگمان]انتهای عقبی من، شامل یه دوز کشنده کلسترول هم میشه
[ترجمه گوگل]پای عقب من به تنهایی حاوی دوز مرگبار کلسترول است!
[ترجمه گوگل]پای عقب من به تنهایی حاوی دوز مرگبار کلسترول است!
14. Write your rear end off tomorrow to populate the new site.
[ترجمه ترگمان]فردا برای جمع آوری وب سایت جدید، انتهای عقبی خود را بنویسید
[ترجمه گوگل]انتهای عقب خود را به فردا بسپارید تا سایت جدید را پر کند
[ترجمه گوگل]انتهای عقب خود را به فردا بسپارید تا سایت جدید را پر کند
15. The regulating bolt is arranged at the rear end of the fixed plate.
[ترجمه ترگمان]پیچ تنظیم در انتهای عقبی صفحه ثابت قرار داده می شود
[ترجمه گوگل]پیچ تنظیم کننده در انتهای عقب صفحۀ ثابت مرتب شده است
[ترجمه گوگل]پیچ تنظیم کننده در انتهای عقب صفحۀ ثابت مرتب شده است
پیشنهاد کاربران
وقتی یک ماشین از پشت به ماشین شما میزنه میتونید بگید:
We were rear ended
We were rear ended
کلمات دیگر: