کلمه جو
صفحه اصلی

sand pit


گود ماسه برداری، کان شن

انگلیسی به انگلیسی

• large deep pit from which sand is dug; sandbox (british usage)
a sandpit is a shallow hole or box in the ground with sand in it where small children can play.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] معدن ماسه - معدن ماسه ای
[زمین شناسی] معدن ماسه

جملات نمونه

1. There was a sandpit, a seesaw and a swing in the playground.
[ترجمه ترگمان]There بود، آلاکلنگ و یک تاب در زمین بازی
[ترجمه گوگل]یک ساندویچ، یک تله و یک نوسان در زمین بازی وجود دارد

2. Hey! The children are playing in the sandpit at the river side.
[ترجمه ترگمان]! هی بچه ها در the در کنار رودخانه بازی می کنند
[ترجمه گوگل]هی کودکان در سورتمه در سمت رودخانه بازی می کنند

3. Annie improvised a sandpit for the children to play in.
[ترجمه ترگمان]آنی یک sandpit برای بچه ها ساخت تا در آن بازی کنند
[ترجمه گوگل]آنی ساندویچ را برای کودکان بازی کرد

4. Don't forget . . . If you leave a sandpit or pool out for a while, the grass underneath will die.
[ترجمه ترگمان]فراموش نکن، اگه یه مدتی یه sandpit یا استخر بیرون بذاری، علف ها از بین خواهند مرد
[ترجمه گوگل]فراموش نکنید اگر یک مدفوع یا استخر را برای مدت زمان کوتاهی ترک کنید، چمن زیر در حال مرگ است

5. Because she had no garden, she improvised a sandpit for the children to play in.
[ترجمه ترگمان]چون هیچ باغی نداشت، و برای بچه ها بازی می کرد که در آن بازی کنند
[ترجمه گوگل]از آنجا که هیچ باغی نداشت، او یک اسب پیت برای کودکان بازی کرد

6. It looked like a sandpit with some colored dirt mixed in.
[ترجمه ترگمان]شبیه a بود که با مقداری خاک سرخ مخلوط شده بود
[ترجمه گوگل]شبیه یک ساندویچ با رنگ خاکستری مخلوط شده بود

7. Always cover a sandpit or the local cats will use it as a toilet.
[ترجمه ترگمان]همیشه یک گربه را بپوشانید یا گربه های محلی از آن به عنوان دستشویی استفاده کنند
[ترجمه گوگل]همیشه ساندویچ را پوشش دهید یا گربه های محلی از آن به عنوان توالت استفاده کنند

8. In the sandpit lay the immense Sarlacc, a vile creature that would digest its prey over thousands of years.
[ترجمه ترگمان]در the، the عظیم، موجود پستی بود که هزاران سال prey را هضم می کرد
[ترجمه گوگل]در شن و ماسه سرلکک عظیم، یک موجود بدبخت که می تواند شکار خود را بیش از هزاران سال هضم کند

9. Ronaldo then moved to the sandpit to work on muscle strengthening exercises along with Paolo Maldini.
[ترجمه ترگمان]رونالدو سپس به the رفت تا بر روی تمرینات تقویتی ماهیچه همراه با پایولو Maldini کار کند
[ترجمه گوگل]رونالدو سپس به همراه شیاطین پالو مالدینی به ساندویچ رفت تا تمرینات تقویت عضلات را انجام دهد

10. Sitting in a sandpit, Life is a short trip, The music's for the sad men.
[ترجمه ترگمان]نشستن در یک فیلم کوتاه، زندگی یک سفر کوتاه است، موسیقی برای مردان غمگین است
[ترجمه گوگل]نشستن در یک شن و ماسه، زندگی یک سفر کوتاه است، موسیقی برای مردان غمگین است

11. We were just like boys in a sandpit.
[ترجمه ترگمان] ما درست مثل پسرها توی \"sandpit\" بودیم
[ترجمه گوگل]ما درست مثل پسران در یک شن و ماسه بودیم

12. Can you say sandpit for GOD.
[ترجمه ترگمان]میتونی بگی \"sandpit\" برای خدا
[ترجمه گوگل]آیا می توانید برای خدا خداحافظی کنید؟

13. The children were playing in the sandpit.
[ترجمه ترگمان]بچه ها بازی می کردند
[ترجمه گوگل]کودکان در شن و ماسه بازی می کردند

پیشنهاد کاربران

استخر شن ( برای کودکان )


کلمات دیگر: