1. The difference is that women collude in their subjection.
[ترجمه ترگمان]تفاوت این است که زنان به تبعیت از آن ها همدست می شوند
[ترجمه گوگل]تفاوت این است که زنان در تحت فشار قرار دادن خود با هم مخالفند
2. Sometimes producers collude and consumers get ripped off.
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات تولید کنندگان با هم تبانی می کنند و مصرف کنندگان از هم جدا می شوند
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات تولید کنندگان مخالفت می کنند و مصرف کنندگان از هم جدا می شوند
3. Corrupt border-officials collude with importers of dubious goods wanting to grease their way into the country.
[ترجمه ترگمان]مقامات فاسد مرزی با وارد کنندگان کالاهای مشکوک سر و کار دارند که می خواهند وارد کشور شوند
[ترجمه گوگل]مقامات مرزی مرتکب شده با وارد کنندگان کالاهای مشکوک که قصد ورود به کشور را دارند، مخالفت می کنند
4. We need survivorship because corporation and gangdom collude and slay worker.
[ترجمه ترگمان]ما به بقا نیاز داریم زیرا شرکت و gangdom هم با هم تبانی می کنند و او را می کشند
[ترجمه گوگل]ما به دنبال بازماندگی هستیم زیرا شرکت ها و گروه های مخالف همکاری می کنند و کار را به قتل می رسانند
5. An agent and a third party collude to cause damage are jointly and severally liable therefore.
[ترجمه ترگمان]بنابراین یک نماینده و یک گروه سوم به دلیل آسیب به صورت مشترک و یک شخص ثالث تبانی می کنند
[ترجمه گوگل]بنابراین، یک عامل و یک شخص ثالث برای ایجاد آسیب به طور مشترک و جدی مسئول هستند
6. A number of courtyard, collude with each other, they formed the City's South Street Chuanxin hospital.
[ترجمه ترگمان]با هم تبانی کردند و با هم تبانی کردند، از بیمارستان جنوبی شهر مرکزی شهر در جنوب شهر تشکیل شدند
[ترجمه گوگل]تعدادی از حیاط، با یکدیگر مخالفت کردند، آنها بیمارستان شهناز جنوبی خیابان Chuanxin را تشکیل دادند
7. No bidder may collude with the bid inviter in bidding so as to impair the interests of the State and the general public or the lawful rights and interests of others.
[ترجمه ترگمان]هیچ پیشنهاد دهنده می تواند با پیشنهاد قیمت پیشنهادی هم کاری کند تا به منافع دولت و عموم مردم یا حقوق قانونی و منافع دیگران آسیب برساند
[ترجمه گوگل]هیچ کدام از طرفین نمی توانند با دعوت کننده دعوت کننده در مناقصه مخالفت کنند تا منافع دولت و عموم مردم و یا حقوق قانونی و منافع دیگران را مختل کند
8. The consortium is pleased and collude the avail, joint use shape.
[ترجمه ترگمان]این کنسرسیوم خوشحال است و منجر به شکل استفاده مشترک خواهد شد
[ترجمه گوگل]کنسرسیوم خوشحال است و با استفاده از شکل مشترک استفاده می کند
9. We need human rights because corporation and official collude.
[ترجمه ترگمان]ما به حقوق بشر نیاز داریم چون شرکت و هم کاری رسمی
[ترجمه گوگل]ما به حقوق بشر احترام می گذاریم زیرا شرکت ها و توافق رسمی
10. Cause easily also from this user and collude with, cause the loss of bank respect thereby.
[ترجمه ترگمان]هم چنین از این کاربر به راحتی می تواند باعث از دست رفتن احترام بانک شود
[ترجمه گوگل]به همین دلیل به راحتی از این کاربر و با هم مخالفت می کنید، از بین رفتن احترام بانکی باعث می شود
11. They gang up on anyone who refuses to collude with there.
[ترجمه ترگمان]آن ها هر کسی را که حاضر به همراهی با او نباشند به دار می زنند
[ترجمه گوگل]آنها هر کسی را که با آن مخالفت می کند، بمب گذاری می کند
12. The store's "no refunds" policy makes it harder for dishonest cashiers and customers to collude.
[ترجمه ترگمان]فروشگاه \"بدون باز کردن\" سیاست اینکار را برای cashiers و مشتریان غیر شرافتمندانه ای که به او کمک می کنند، سخت تر می کند
[ترجمه گوگل]سیاست 'عدم بازپرداخت' این فروشگاه باعث می شود که برای صندوقداران ناعادلانه و مشتریان برای ایجاد اختلاف نظر سخت تر شود
13. But now signs are emerging that the groups have begun to collude with each other to pillage the park's mineral wealth.
[ترجمه ترگمان]اما اکنون نشانه ها در حال ظهور هستند که این گروه ها با یکدیگر تبانی کرده اند تا ثروت معدنی پارک را غارت کنند
[ترجمه گوگل]اما در حال حاضر نشانه هایی وجود دارد که گروه ها شروع به همکاری با یکدیگر برای غارت مواد معدنی پارک کردند
14. For example, if airlines share a computerized reservation system this makes it easy to monitor and collude on prices.
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، اگر خطوط هوایی یک سیستم رزرو کامپیوتری را به اشتراک بگذارند، نظارت بر قیمت ها را آسان می کند
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، اگر سیستم های رزرو شده توسط سیستم های کامپیوتری به اشتراک بگذارند، این امر موجب نظارت و تضمین قیمت ها می شود
15. That is not to say, however, that we should collude in a denial of the phenomenon.
[ترجمه ترگمان]با این حال، این بدان معنا نیست که ما باید در انکار این پدیده با هم تبانی کنیم
[ترجمه گوگل]با این حال نمی توان گفت که ما باید در انکار این پدیده توافق کنیم