کلمه جو
صفحه اصلی

chancery


معنی : مقام وزارت دارایی، دفتر مهردار سلطنتی، مقام یا وظیفه صدارت عظمی
معانی دیگر : (حقوق) قتل غیرعمد (به ویژه هنگام دفاع از خود)، (انگلیس) بخشی از دادگاه عالی انگلستان که تحت ریاست وزیر دادگستری (lord high chancellor) قرار دارد، دادگاه انصاف، انصاف، قوانین و اصول و روش های دادگاه های انصاف، خزانه ی اسناد و مدارک، بایگانی کل، سردبیر سفارت یا کنسولگری، (انگلیس) دفتر سیاسی سفارت یا کنسولگری، (کلیسای کاتولیک) دفتر بایگان و منشی مطران، انگلیس مقام وزارت دارایی

انگلیسی به فارسی

مقام یا وظیفه صدارت عظمی، (انگلیس) مقام وزارت دارایی، دفتر مهردار سلطنتی


تختخواب، مقام وزارت دارایی، دفتر مهردار سلطنتی، مقام یا وظیفه صدارت عظمی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: chanceries
عبارات: in chancery
(1) تعریف: in law, a court having jurisdiction over matters not covered by common law; court of equity.

(2) تعریف: the department or office headed by a chancellor; chancellery.

(3) تعریف: an office of public archives.

(4) تعریف: an administrative office of the Roman Catholic Church.

• office of a chancellor; division of the high court of justice (britain); office of public records; administrative office of a diocese; department which issues bulls (catholicism)

دیکشنری تخصصی

[حقوق] انصاف، دادگاه انصاف، دفتر خانه

مترادف و متضاد

مقام وزارت دارایی (اسم)
chancery

دفتر مهردار سلطنتی (اسم)
chancery

مقام یا وظیفه صدارت عظمی (اسم)
chancery

جملات نمونه

1. in chancery
1- در معرض دادرسی دادگاه انصاف 2- بیچاره،دروضع نابسامان،گرفتار

2. The chancery dealt with official communications.
[ترجمه ترگمان]این دفتر با ارتباطات رسمی سروکار داشت
[ترجمه گوگل]دادگاه با ارتباطات رسمی برخورد کرد

3. The last extant chancery bond is dated 21 June.
[ترجمه ترگمان]آخرین پیوند موجود در تاریخ ۲۱ ژوئن است
[ترجمه گوگل]آخرین باند امضای موجود، تاریخ 21 ژوئن است

4. The chancery had returned to Carolingian practices, but with an energy which outran its model.
[ترجمه ترگمان]این مرکز به اعمال Carolingian بازگشته بود، اما با نیرویی که بر مدل خود پیشی گرفت
[ترجمه گوگل]مجلس به کارلوژیان بازگشت اما با انرژیی که مدلش را فراتر گذاشته است

5. Sadler's activities as a notary in Chancery remain obscure.
[ترجمه ترگمان]کار Sadler را به عنوان یک سردفتر اسناد در دادگاه، مبهم باقی خواهد گذاشت
[ترجمه گوگل]فعالیت های صدرلر به عنوان یک دفتر اسناد رسمی در کمیته انضباطی مبهم مانده است

6. Because writs, charters, and other chancery letters became everyday affairs, their language was now intended to express everyday realities.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که احکام صادر فرمان، منشور، و دیگر نامه های پست به صورت امور عادی درآمده بودند، اکنون زبان آن ها برای بیان وقایع روزمره در نظر گرفته شده بود
[ترجمه گوگل]از آنجا که قواعد، منشورها و سایر حروف قضائی امور روزمره بود، زبان آنها در حال حاضر برای بیان واقعیت های روزمره بود

7. The chancery court issued a restraining order forbidding desegregation in September.
[ترجمه ترگمان]دادگاه عالی حکم منع لغو تبعیض نژادی را در ماه سپتامبر صادر کرد
[ترجمه گوگل]دادگاه دادگاه یک دستورالعمل محرمانه برای ممنوعیت جداسازی در ماه سپتامبر صادر کرد

8. Chancery was the oldest and most solemn part of the whole apparatus.
[ترجمه ترگمان]Chancery قدیمی ترین و مهم ترین بخش کل دستگاه بود
[ترجمه گوگل]حکومت قدیم ترین و شفاف ترین بخش دستگاه بود

9. But Chancery and Exchequer records provide corroboration.
[ترجمه ترگمان]اما اسناد خزانه و خزانه داری، گواه را ارائه می دهد
[ترجمه گوگل]اما اسناد رسمی و قضائی تأیید می کنند

10. The train ran on smoothly towards Chancery Lane.
[ترجمه ترگمان]قطار به نرمی به طرف Chancery لن حرکت کرد
[ترجمه گوگل]این قطار به آرامی به سمت Chancery Lane حرکت کرد

11. The Court of Chancery grew and developed equitable principles and maxims.
[ترجمه ترگمان]دیوان محاکمات اصول و اصول عادلانه و اصولی تشکیل می داد
[ترجمه گوگل]دادگاه کلینیک اصول و مقررات عادلانه را توسعه داد

12. Furthermore, the chancery clerks or council clerks who kept the records and serviced parliament were also clerics.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، the یا منشی دادگاه که سوابق و خدمات را حفظ کرده بودند نیز روحانیون بودند
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، روحانیون روحانیون روحانیون از کارکنان کانون وکلای دادگستری که پرونده ها را نگهداری می کردند و مجلس را نیز نگهداری می کردند

13. The chancery was a public relations office, a press office and a private office all in one.
[ترجمه ترگمان]دفتر دادستانی یک دفتر روابط عمومی و دفتر مطبوعاتی و دفتر خصوصی بود
[ترجمه گوگل]دفتر کمیشنر یک دفتر روابط عمومی، یک دفتر مطبوعاتی و یک دفتر خصوصی بود که همه در یکی بودند

14. The proceedings and practice of a court of chancery; equity.
[ترجمه ترگمان]دادرسی و اعمال یک دادگاه عالی؛ حقوق صاحبان سهام
[ترجمه گوگل]پرونده و دادرسی دادگاه؛ انصاف

15. Many students at Chancery have won various English competitions on numerous occasions.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از دانشجویان در دادگاه Chancery در موقعیت های مختلف به پیروزی دست یافته اند
[ترجمه گوگل]بسیاری از دانشجویان در کمیته در موارد متعدد برنده مسابقات مختلف انگلیسی شده اند

اصطلاحات

in chancery

1- در معرض دادرسی دادگاه انصاف 2- بیچاره، دروضع نابسامان، گرفتار



کلمات دیگر: