زمان گذشته و (مهجور) اسم مفعول: choose، (حقوق) مال منقول، اشیا شخصی، گزید، برگزید، انتخاب کرد، اختیارکرد
chose
زمان گذشته و (مهجور) اسم مفعول: choose، (حقوق) مال منقول، اشیا شخصی، گزید، برگزید، انتخاب کرد، اختیارکرد
انگلیسی به فارسی
زمان گذشته ساده فعل Choose
انگلیسی به انگلیسی
( verb )
• : تعریف: past tense of choose.
• chose is the past tense of choose.
Infinitive: choose, Past Participle: chosen
دیکشنری تخصصی
[حقوق] مال منقول شخصی
جملات نمونه
1. chose in possession
حق عینی،حق بالفعل
2. he chose especial targets for attack
او هدف های مشخصی را برای حمله انتخاب کرد.
3. julie chose him as her husband
جولی او را به شوهری انتخاب کرد.
4. she chose the company of desirables and avoided all others
او معاشرت با مردم دلخواه را برگزید و از دیگران دوری کرد.
5. she chose the medium of print to express her beliefs
او برای بیان عقاید خود از رسانه ی مطبوعات انتقاد می کرد.
6. she chose the old picture as an adornment for the shelf
عکس قدیمی را برای زینت طاقچه انتخاب کرد.
7. she chose the tenderest white corns for roasting
نرم ترین ذرت های سفید را برای بو دادن انتخاب کرد.
8. she chose to remain here
او به میل خودش اینجا ماند.
9. the lord chose another boy to page him
لرد یک پسر دیگر را به نوکری برگزید.
10. the speaker chose his words slowly and deliberately
ناطق واژه های خود را با آهستگی و دقت انتخاب می کرد.
11. john and david chose the career of medicine
جان و دیوید حرفه ی پزشکی را گزیدند.
12. quite charitably he chose to ignore my mistakes
باکمال گذشت اشتباهات مرا نادیده گرفت.
13. she smelled a few perfumes and chose one
او چند عطر را بو کرد و یکی را سوا نمود.
14. as the two brothers were involved in a dispute over the division of the inheritance, they chose seyed mehdi as arbiter
چون دو برادر سر تقسیم ارث اختلاف داشتند،سید مهدی را حکم قرار دادند.
15. We chose Paul Stubbs as / for chairperson.
[ترجمه ترگمان]ما پل Stubbs را به عنوان رئیس انتخاب کردیم
[ترجمه گوگل]ما Paul Stubbs را به عنوان رئیس / انتخاب کردیم
[ترجمه گوگل]ما Paul Stubbs را به عنوان رئیس / انتخاب کردیم
16. I made a suggestion but they chose to ignore it.
[ترجمه ترگمان]من پیشنهادی کردم اما آن ها تصمیم گرفتند آن را نادیده بگیرند
[ترجمه گوگل]من پیشنهاد دادم اما آنها تصمیم گرفتند آن را نادیده بگیرند
[ترجمه گوگل]من پیشنهاد دادم اما آنها تصمیم گرفتند آن را نادیده بگیرند
17. She chose a bench beside the duck pond and sat down.
[ترجمه ترگمان]او یک نیمکت کنار استخر اردک ها را انتخاب کرد و نشست
[ترجمه گوگل]او یک نیمکت در کنار پارک اردک انتخاب کرد و نشست
[ترجمه گوگل]او یک نیمکت در کنار پارک اردک انتخاب کرد و نشست
18. She chose the present with loving care.
[ترجمه ترگمان]هدیه را با مراقبت های عاشقانه انتخاب کرد
[ترجمه گوگل]او با مراقبت های دوست داشتنی حاضر می شود
[ترجمه گوگل]او با مراقبت های دوست داشتنی حاضر می شود
19. They chose a famous barrister to represent them in court.
[ترجمه ترگمان]آن ها یک وکیل معروف را انتخاب کردند تا آن ها را در دادگاه مطرح کند
[ترجمه گوگل]آنها یک دادستان معروف را انتخاب کردند تا آنها را در دادگاه نمایندگی کند
[ترجمه گوگل]آنها یک دادستان معروف را انتخاب کردند تا آنها را در دادگاه نمایندگی کند
20. We chose the house for its proximity to the school.
[ترجمه ترگمان]خانه را برای نزدیک شدن به مدرسه انتخاب کردیم
[ترجمه گوگل]ما خانه را برای نزدیک شدن به مدرسه انتخاب کردیم
[ترجمه گوگل]ما خانه را برای نزدیک شدن به مدرسه انتخاب کردیم
chose in possession
حق عینی، حق بالفعل
پیشنهاد کاربران
گذشته choose به معنی انتخاب کرد
"Chose"
"Chose"
کلمات دیگر: