1. before entering this building you must extinguish your cigarets
پیش از ورود به این ساختمان باید سیگارهای خود را خاموش کنید.
2. It took about 50 minutes to extinguish the fire.
[ترجمه ترگمان]برای خاموش کردن آتش حدود ۵۰ دقیقه طول کشید
[ترجمه گوگل]حدود 50 دقیقه طول کشید تا آتش خاموش شود
3. It took the firefighters several hours to extinguish the flames.
[ترجمه مصطفی] خاموش کردن شعله های آتش چندین ساعت وقت آتش نشانان را گرفت.
[ترجمه ترگمان]آتش نشانان چندین ساعت طول کشید تا آتش را خاموش کنند
[ترجمه گوگل]آتش نشانان چندین ساعت برای خاموش کردن شعله های آتش گرفتند
4. Nothing could extinguish his love for her.
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز نمی توانست عشقش را برای او خاموش کند
[ترجمه گوگل]هیچ چیز نمی تواند عشقش را برای او خاموش کند
5. Firefighters tried to extinguish the flames.
[ترجمه ترگمان]Firefighters سعی کرد شعله های آتش را خاموش کند
[ترجمه گوگل]آتش نشانان سعی کردند شعله های آتش را خاموش کنند
6. They tried to extinguish the flames.
[ترجمه ترگمان]آن ها سعی کردند شعله های آتش را خاموش کنند
[ترجمه گوگل]آنها سعی کردند شعله های آتش را خاموش کنند
7. Firemen were called to extinguish the blaze.
[ترجمه ترگمان]Firemen نامیده می شدند که شعله را خاموش کنند
[ترجمه گوگل]آتش نشانان خواستار خاموش شدن آتش شدند
8. Please extinguish all cigarettes.
[ترجمه ترگمان]لطفا همه سیگارها رو خاموش کن
[ترجمه گوگل]لطفا تمام سیگارها را خاموش کنید
9. Firemen wearing breathing apparatus used special foam to extinguish the flames in the factory's North Works.
[ترجمه ترگمان]Firemen که دستگاه تنفس را به تن داشتند از کف ویژه ای برای خاموش کردن شعله ها در آثار شمال کارخانه استفاده می کردند
[ترجمه گوگل]دستگاه آتش نشانی با استفاده از دستگاه تنفسی از فوم مخصوص برای خاموش کردن شعله های آتش در کارخانه North Works استفاده می کند
10. Protestant endeavours to extinguish popular superstitions and the widespread belief in magical remedies also proved largely futile.
[ترجمه ترگمان]کوشش های پروتستان ها برای از بین بردن خرافات مردمی و اعتقاد گسترده به درمان های جادویی نیز تا حد زیادی بی فایده بود
[ترجمه گوگل]پروتستان تلاش برای خاموش کردن خرافات محبوب و اعتقاد گسترده به راه حل های جادویی همچنین به طور عمده بی فایده است
11. The punisher used here is designed to extinguish the undesirable behaviour.
[ترجمه ترگمان]The که در اینجا به کار می رود برای خاموش کردن رفتار نامطلوب طراحی شده است
[ترجمه گوگل]مجازات مورد استفاده در اینجا طراحی شده است تا رفتار نامطلوب خاموش شود
12. The waters of chaos which extinguish life in judgment actually bear up the survivors, becoming their means of salvation.
[ترجمه ترگمان]آب های اغتشاش و هرج و مرج که زندگی را خاموش می کنند، نجات یافتگان را تحمل می کنند، و وسیله نجات آن ها می شوند
[ترجمه گوگل]آبهای هرج و مرج که عملا در قضاوت زندگی را خاموش می کنند، بازماندگان را خفه می کنند، تبدیل به وسیله ی نجات می شوند
13. Extinguish egoism, with its desires and fears, and Nirvana is immediately ours!
[ترجمه ترگمان]خودخواهی Extinguish، با نیازها و ترس ها، و Nirvana بلافاصله مال ما است!
[ترجمه گوگل]خودخواهی کردن با خواسته ها و ترس های خود، و نیروانا، بلافاصله ماست!
14. Exhalations from the Earth extinguish the sun's fire gradually every day and cause the darkness of night.
[ترجمه ترگمان]exhalations از زمین، آتش خورشید را هر روز به تدریج خاموش می کند و تاریکی شب را خاموش می کند
[ترجمه گوگل]عروق از زمین آتش خورشید را هر روز بطور تدریجی خاموش می کند و باعث تاریکی شب می شود