• one who mixes drugs or medications; one who compromises
compounder
انگلیسی به انگلیسی
دیکشنری تخصصی
[حقوق] داوری که مجاز باشد دعوا را بر اساس قواعد انصاف و کدخدا منشانه فیصله دهد
پیشنهاد کاربران
compounder ( شیمی )
واژه مصوب: آمیزهساز
تعریف: دستگاهی که در آن فرایند آمیزهسازی صورت میگیرد
واژه مصوب: آمیزهساز
تعریف: دستگاهی که در آن فرایند آمیزهسازی صورت میگیرد
کلمات دیگر: