1. He exculpate himself from stealing the money.
[ترجمه پریسا] او خودش را از سرقت پول مبرا میکند
[ترجمه ترگمان]او خودش را از دزدی پول exculpate
[ترجمه گوگل]او خود را از سرقت پول توجیه می کند
2. He was exculpated by the testimony of several witnesses.
[ترجمه پریسا] او با شهادت چندین شاهد تبرئه شده بود
[ترجمه ترگمان]شهادت چندین شاهد را از دست داده بود
[ترجمه گوگل]او با شهادت چندین شاهد مجازات شد
3. He has been exculpated from the charge.
[ترجمه ترگمان]او از اتهام خارج شده است
[ترجمه گوگل]او از اتهام مجازات شده است
4. The pilot of the aircraft will surely be exculpated when all the facts are known.
[ترجمه ترگمان]قطعا خلبان هواپیما وقتی تمام حقایق را مشخص می کند، مورد استفاده قرار خواهد گرفت
[ترجمه گوگل]خلبان هواپیما هنگامی که تمام واقعیت ها شناخته شده است، قطعا مجازات خواهند شد
5. Investigation exculpated him from the charge.
[ترجمه پریسا] تحقیقات او را از اتهام مبرا کرده بود
[ترجمه ترگمان] از اتهام پرس و جو می کنم
[ترجمه گوگل]تحقیق او را از اتهام مجازات کرد
6. The defendant was able to exculpate himself from liability.
[ترجمه ترگمان]متهم توانست مسئولیت را از دوش خود بردارد
[ترجمه گوگل]متهمان توانستند خود را از مسئولیت اخذ کنند
7. The grand jury exculpated local authorities for their handling of the riots.
[ترجمه ترگمان]هیات منصفه عالی مقامات محلی را بخاطر برخورد با شورش ها متهم کرد
[ترجمه گوگل]هیئت منصفه بزرگ مجرم شناخته شده مقامات محلی برای برخورد با شورش
8. He exculpate himself from a charge of theft.
[ترجمه ترگمان]او خود را از اتهام دزدی exculpate
[ترجمه گوگل]او خود را از اتهام سرقت توجیه می کند
9. How would you exculpate for them?
[ترجمه ترگمان]چگونه would را exculpate؟
[ترجمه گوگل]چگونه آنها را مجازات میکنید؟
10. Conservative writers quickly used the insanity defense to exculpate the Palins and the Bachmanns.
[ترجمه ترگمان]نویسندگان محافظه کار به سرعت از این دفاع جنون برای exculpate the و the استفاده می کردند
[ترجمه گوگل]نویسندگان محافظه کار به سرعت از دفاع دیوانه استفاده کردند تا پیلینز و باخمان را تحسین کنند
11. The writer of the news made all efforts to find some reasons to exculpate Yao Jiaxin.
[ترجمه ترگمان]نویسنده این اخبار تمام تلاش ها را برای پیدا کردن برخی دلایل برای exculpate یائو Jiaxin انجام داد
[ترجمه گوگل]نویسنده این خبر تلاشهای زیادی برای یافتن دلایلی برای تحسین یئو جیکسین کرده است
12. Now you must face them frankly, facing these situations, your instinctive action is "escaping then covering up", trying to exculpate yourself from the trouble.
[ترجمه ترگمان]اکنون شما باید با صراحت با آن ها روبرو شوید، با این شرایط روبرو شوید، اقدام غریزی شما \"فرار کردن و سپس پوشش دادن\" است، و سعی کنید خودتان را از دردسر نجات دهید
[ترجمه گوگل]حالا شما باید با آنها صادقانه برخورد کنید، با این شرایط مواجه می شوید، اقدام غیرعادی شما «فرار از آن زمان است» و تلاش می کند تا خود را از مشکالت کنار بگذارد
13. Happily, Mr Obama has the authority needed to lead the world towards a resolution: his hands are clean, and his lack of desire to exculpate his country is evident.
[ترجمه ترگمان]خوشبختانه، آقای اوباما دارای قدرت لازم برای هدایت جهان به سوی یک راه حل است: دست هایش تمیز هستند و عدم تمایل او به exculpate کشورش مشهود است
[ترجمه گوگل]خوشبختانه اوباما دارای اختیارات لازم برای هدایت جهان به سوی یک قطعنامه است: دستانش تمیز است و عدم تمایل وی برای تحمیل کشورش آشکار است
14. The diary is not the one who will always update, but it is only the note of someday, I begin to exculpate from my giving up in the midway.
[ترجمه ترگمان]این دفترچه خاطرات کسی نیست که همیشه به روز رسانی خواهد شد، اما تنها یادداشت روزی است که از دست دادن در وسط داستان شروع می کنم
[ترجمه گوگل]دفتر خاطرات کسی است که همیشه به روز رسانی می شود، اما این تنها یادداشت روزی است، من شروع به تسلیم شدن از من دادن در نیمه راه