1. take cognizance of
متوجه شدن،در نظر گرفتن،آگاه بودن به
2. to have cognizance of something
چیزی را درک کردن
3. we must take cognizance of various nations' cultural differences
ما باید تفاوت های فرهنگی ملل گوناگون را در نظر بگیریم.
4. these matters are beyond the cognizance of this court
این مقوله ها خارج از اختیارات این دادگاه است.
5. These matters fall within / go beyond the cognizance of this court.
[ترجمه ترگمان]این مسائل در داخل \/ خارج از the این دادگاه قرار دارند
[ترجمه گوگل]این مسائل در درون / فراتر از شناخت این دادگاه است
6. The lawyer asked the jury to take cognizance of the defendant's generosity in giving to charity.
[ترجمه ترگمان]وکیل از هیات منصفه خواست که از سخاوت متهم در بخشش خیریه آگاه شود
[ترجمه گوگل]وکیل از هیأت منصفه خواسته است که در مورد دادن خیرخواهانه به شکایت متهم احترام بگذارد
7. Judged harmless, Paul was released on his own cognizance.
[ترجمه ترگمان]با توجه به بی خطر بودن پل، پل در کلاس cognizance خودش آزاد شد
[ترجمه گوگل]پولس در مورد شناخت خود آزاد شد
8. He has full cognizance of the risks involved.
[ترجمه ترگمان]او آگاهی کامل از خطرات مربوط به این موضوع دارد
[ترجمه گوگل]او شناخت کامل خطرات را دارد
9. The cognizance of complicity of defalcation should be based on the principle of the general provisions of the criminal law.
[ترجمه ترگمان]مساله مربوط به عدم مشارکت defalcation باید براساس اصل مفاد عمومی قانون جزا باشد
[ترجمه گوگل]شناخت مشارکت در تعطیلات باید بر اساس مفاد کلی قانون کیفری باشد
10. As a remedial procedure of the law case cognizance after the event, the civil re-trial procedure holds the balance to all of the civil action system.
[ترجمه ترگمان]پس از این رویداد، روند درمانی مورد توجه قرار گرفت و روند دادرسی مدنی تعادل همه نظام اقدام مدنی را حفظ نمود
[ترجمه گوگل]به عنوان یک روش اصلاح قانون شناخت مورد پس از این رویداد، روند بازجویی مدنی تعادل را برای تمام سیستم مدنی مدنی حفظ می کند
11. Work and so on primary cognizance employment advertise, insurance, checking attendance.
[ترجمه ترگمان]کار و هدف اصلی آن آگهی استخدام، بیمه و رسیدگی به آن است
[ترجمه گوگل]کار و غیره در تبلیغات اولیه استخدام شناخته شده، بیمه، چک کردن حضور
12. The cognizance of the conditional fatal injury.
[ترجمه ترگمان]این موضوع مورد توجه قرار گرفت و مورد توجه قرار گرفت
[ترجمه گوگل]شناخت آسیب کشنده مشروط
13. We do not take cognizance of these forces.
[ترجمه ترگمان]ما از این نیروها اطلاع نداریم
[ترجمه گوگل]ما از این نیروها آگاه نیستیم
14. Still have to socialistic labour force demesne the cognizance of attribute, having important real sense.
[ترجمه ترگمان]با این حال باید نیروی کار سوسیالیستی را با توجه به این موضوع مورد توجه قرار داد
[ترجمه گوگل]با این حال، نیروی کار سوسیالیستی باید شناخت ویژگی را داشته باشد و حس واقعی مهمی داشته باشد