شواهد تاییدیه
corroborating evidence
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• proof which supports an argument, supporting facts, supporting evidence
دیکشنری تخصصی
[حقوق] ادله مؤید و مکمل ادله قبلی
جملات نمونه
1. But prosecutors cited a lack of corroborating evidence in declining to bring charges.
[ترجمه ترگمان]اما دادستان ها به فقدان شواهد تایید شده در کاهش هزینه ها اشاره کرده اند
[ترجمه گوگل]اما دادستان ها به عدم مدارک متقاعد کننده ای که در دادرسی برای متهم کردن به اتهامات مطرح شده است اشاره کردند
[ترجمه گوگل]اما دادستان ها به عدم مدارک متقاعد کننده ای که در دادرسی برای متهم کردن به اتهامات مطرح شده است اشاره کردند
2. Browning found there was a lack of corroborating evidence to support the oral copulation offense, according Fox.
[ترجمه ترگمان]طبق گفته فاکس، براونینگ یافته است که فقدان شواهد تایید شده برای حمایت از جرم copulation شفاهی وجود دارد
[ترجمه گوگل]براساس فاکس، براونینگ دریافت که شواهد متقاعد کننده ای مبنی بر حمایت از مجازات قاچاق خوراکی وجود ندارد
[ترجمه گوگل]براساس فاکس، براونینگ دریافت که شواهد متقاعد کننده ای مبنی بر حمایت از مجازات قاچاق خوراکی وجود ندارد
3. The corroboration rule does not require that the corroborating evidence prove the offences independently.
[ترجمه ترگمان]قانون تایید نیاز به این ندارد که شواهد تایید شده، تخلفات را به طور مستقل اثبات کنند
[ترجمه گوگل]قانون تأیید نیازی ندارد که شواهد تأییدی مستقل از این جرائم ثابت شود
[ترجمه گوگل]قانون تأیید نیازی ندارد که شواهد تأییدی مستقل از این جرائم ثابت شود
4. Explain what corroborating evidence you would want to see before you would accept the authority of any of these sources.
[ترجمه ترگمان]توضیح دهید که چه مدارکی را تایید می کند که می خواهید قبل از این که اقتدار هر کدام از این منابع را قبول کنید، ببینید
[ترجمه گوگل]توضیح دهید که شواهد متقاعد کننده ای را که می خواهید قبل از اینکه اقتدار هر یک از این منابع را بپذیرید، توضیح دهید
[ترجمه گوگل]توضیح دهید که شواهد متقاعد کننده ای را که می خواهید قبل از اینکه اقتدار هر یک از این منابع را بپذیرید، توضیح دهید
5. Ex: The semen is the corroborating evidence to show his betrayalagainst him.
[ترجمه ترگمان] منی \"وجود داره که شهادت میده که\" his \"بهش نشون بده\"
[ترجمه گوگل]سحر منی گواهی تأییدی است که نشان میدهد خیانت او نسبت به او چیست
[ترجمه گوگل]سحر منی گواهی تأییدی است که نشان میدهد خیانت او نسبت به او چیست
6. A piece of corroborating evidence has been the detection of hydrogen molecules in IVCs.
[ترجمه ترگمان]یک تکه از شواهد تایید شده، کشف مولکول های هیدروژن در IVCs بوده است
[ترجمه گوگل]یک قطعه شواهد معتبر تشخیص مولکول های هیدروژنی در IVC بوده است
[ترجمه گوگل]یک قطعه شواهد معتبر تشخیص مولکول های هیدروژنی در IVC بوده است
7. Though a lot of jurisdictions require corroborating evidence, in practice self-condemnation is pretty damning—and, it seems, surprisingly easy to induce.
[ترجمه ترگمان]اگرچه بسیاری از حوزه های قضایی نیاز به اثبات تصدیق دارند، در عمل محکوم کردن خود محکوم است - و به نظر می رسد به طرز شگفت آوری ساده است
[ترجمه گوگل]اگرچه بسیاری از حوزه های قضایی مستلزم شواهد اثبات شده است، اما در عمل، محکومیت خودمحور بسیار شگفت انگیز است و به نظر می رسد شگفت آور بودن آن آسان است
[ترجمه گوگل]اگرچه بسیاری از حوزه های قضایی مستلزم شواهد اثبات شده است، اما در عمل، محکومیت خودمحور بسیار شگفت انگیز است و به نظر می رسد شگفت آور بودن آن آسان است
8. Most cases involved corroborating evidence or an admission of guilt.
[ترجمه ترگمان]اغلب موارد شامل تایید مدرک یا اعتراف گناه هستند
[ترجمه گوگل]اکثر موارد شامل شواهد تأییدکننده یا پذیرش گناه است
[ترجمه گوگل]اکثر موارد شامل شواهد تأییدکننده یا پذیرش گناه است
9. It is very necessary and urgent to establish the principles of affidavit as corroborating evidence.
[ترجمه ترگمان]اثبات اصول مذکور به عنوان مدرک تایید شده بسیار ضروری و ضروری است
[ترجمه گوگل]بسیار ضروری و ضروری است که اصول رسمی را به عنوان شواهد تاییدیه ایجاد کنیم
[ترجمه گوگل]بسیار ضروری و ضروری است که اصول رسمی را به عنوان شواهد تاییدیه ایجاد کنیم
10. The report said that such linkages and credible bits of corroborating evidence put the onus on Iran to prove the weapons allegations false.
[ترجمه ترگمان]در این گزارش گفته شده است که چنین پیوندهایی و بیت های قابل تایید اثبات شده است که ایران مسئولیت این ادعاها را به اثبات می رساند
[ترجمه گوگل]این گزارش بیان داشت که چنین ارتباطاتی و بیت های معتبری از شواهد تأییدیه ایران را متهم به اثبات ادعاهای سلاح نادرست می کند
[ترجمه گوگل]این گزارش بیان داشت که چنین ارتباطاتی و بیت های معتبری از شواهد تأییدیه ایران را متهم به اثبات ادعاهای سلاح نادرست می کند
11. Pearlasked him if he had proof that Mohammed’s confession was truthful; Gonzalesclaimed to have corroborating evidence but wouldn’t share it.
[ترجمه ترگمان]اگر ثابت کرده بود که اعتراف محمد صادق است، باید شهادت بدهد
[ترجمه گوگل]اگر او مدرکی داشته باشد که اعترافات محمد درست بود، او را پرستار کرد Gonzales درخواست کرده است که شواهد تاییدیه داشته باشد اما آن را به اشتراک نمی گذارد
[ترجمه گوگل]اگر او مدرکی داشته باشد که اعترافات محمد درست بود، او را پرستار کرد Gonzales درخواست کرده است که شواهد تاییدیه داشته باشد اما آن را به اشتراک نمی گذارد
12. Complaints will be investigated only if there is some corroborating evidence.
[ترجمه ترگمان]تنها در صورتی بررسی خواهد شد که شواهد تایید کننده وجود داشته باشد
[ترجمه گوگل]شکایات تنها در صورتی بررسی می شود که شواهد تایید کننده وجود دارد
[ترجمه گوگل]شکایات تنها در صورتی بررسی می شود که شواهد تایید کننده وجود دارد
13. The team obtained copies of hospital records, death certificates, eye witness statements and other corroborating evidence supporting the truth of the story.
[ترجمه ترگمان]این تیم نسخه هایی از سوابق بیمارستانی، گواهی فوت، اظهارات شاهدان عینی و سایر شواهد تایید کننده تایید شده از حقیقت داستان را به دست آورده است
[ترجمه گوگل]این تیم نسخه هایی از پرونده های بیمارستان، گواهی نامه های مرگ، اظهارات گوینده چشم و سایر مدارکی را که حقیقت داستان را پشتیبانی می کنند، به دست آورد
[ترجمه گوگل]این تیم نسخه هایی از پرونده های بیمارستان، گواهی نامه های مرگ، اظهارات گوینده چشم و سایر مدارکی را که حقیقت داستان را پشتیبانی می کنند، به دست آورد
14. Upcoming satellites, such as the European Space Agency's Planck observatory that is scheduled for launch next year, will look for corroborating evidence.
[ترجمه ترگمان]ماهواره های Upcoming مانند رصدخانه Planck آژانس فضایی اروپا که قرار است سال بعد آغاز شود به دنبال مدرک تایید شده خواهد بود
[ترجمه گوگل]ماهواره های آینده، مانند رصدخانه ی پلانک آژانس فضایی اروپا که برای سال آینده برنامه ریزی شده است، به شواهدی معتبر می پیوندند
[ترجمه گوگل]ماهواره های آینده، مانند رصدخانه ی پلانک آژانس فضایی اروپا که برای سال آینده برنامه ریزی شده است، به شواهدی معتبر می پیوندند
کلمات دیگر: