انبار رسمی و ضمانت دار (که متعهد است کلیه ی مالیات های مربوطه را پس از فروش کالای انبار شده پرداخت کند)، انبارگمرکی
bonded warehouse
انبار رسمی و ضمانت دار (که متعهد است کلیه ی مالیات های مربوطه را پس از فروش کالای انبار شده پرداخت کند)، انبارگمرکی
انگلیسی به فارسی
انبار رسمی و ضمانتدار (که متعهد است کلیهی مالیاتهای مربوط را پس از فروش کالای انبار شده پرداخت کند)
انگلیسی به انگلیسی
• warehouse in which goods are held until customs duties are paid
دیکشنری تخصصی
[حقوق] انبار عمومی، انبار گمرک
پیشنهاد کاربران
bonded warehouse ( حملونقل دریایی )
واژه مصوب: انبار گمرک
تعریف: انباری که در آن کالاهای وارداتی تا انجام امور گمرکی و دریافت اجازۀ ترخیص نگهداری می شود
واژه مصوب: انبار گمرک
تعریف: انباری که در آن کالاهای وارداتی تا انجام امور گمرکی و دریافت اجازۀ ترخیص نگهداری می شود
کلمات دیگر: