1. circumstances have compelled a fundamental change in our plans
شرایط،تغییر اساسی در برنامه های ما را الزام آور کرده است.
2. circumstances lifted him to the presidency
اوضاع جوری شد که او به ریاست جمهوری رسید.
3. circumstances would have it so
سرنوشت چنین بود،وضع چنین اقتضا می کرد.
4. compelling circumstances
شرایط الزام آور
5. extenuating circumstances
شرایط تخفیف دهنده (ی جرم)
6. the circumstances surrounding kennedy's assassination
جزئیات قتل کندی
7. untoward circumstances
شرایط نامساعد
8. aggravating circumstances
(حقوق) عوامل (کیفیات) مشدده
9. mitigating circumstances
(حقوق) شرایط مخففه
10. reduced circumstances
(قدیمی) فقر و فاقه،نداری،بی بضاعتی
11. in comfortable circumstances
در وضع مالی خوب،در رفاه مالی
12. the insular circumstances of that tribe
موقعیت دور افتاده ی آن قبیله
13. under exceptional circumstances . . .
تحت شرایط استثنایی . . .
14. in straitened circumstances
در مضیقه مالی،در شرایط سخت
15. under no circumstances
تحت هیچ شرایطی،به هیچ وجه
16. under the circumstances
تحت شرایط موجود،فعلا
17. because of unforeseen circumstances
به واسطه ی شرایط پیش بینی نشده
18. due to changing circumstances
به خاطر تغییر وضع
19. a series of fortuitous circumstances that helped advance her political career
یک سلسله موقعیت های فرخنده ای که به پیشرفت کارهای سیاسی او کمک کرد.
20. he called me each day and asked about my circumstances
هر روز به من تلفن می زد و جویای احوالم می شد.
21. The Soviet Union had been forced by circumstances to sign a pact with Nazi Germany.
[ترجمه ترگمان]اتحادیه شوروی به دلیل شرایطی مجبور به امضای قرارداد با آلمان نازی شده بود
[ترجمه گوگل]اتحاد جماهیر شوروی تحت شرایطی مجبور به امضای قرارداد با آلمان نازی شد
22. Circumstances oblige me to do that.
[ترجمه ترگمان]کاری که باید بکنم این است که این کار را بکنم
[ترجمه گوگل]شرایط من را به انجام این کار متعهد می کند
23. The scheme might work better with more favourable circumstances.
[ترجمه ترگمان]این طرح ممکن است با شرایط بهتری کار کند
[ترجمه گوگل]این طرح ممکن است با شرایط مطلوب تر کار کند
24. Your present circumstances don't determine where you can go. They merely determine where you start.
[ترجمه ترگمان]شرایط فعلی شما مشخص نمی کند که کجا می توانید بروید آن ها فقط تعیین می کنند که شما کجا شروع کنید
[ترجمه گوگل]شرایط فعلی شما تعیین نمی کند که کجا می توانید بروید آنها فقط تعیین کننده جایی هستند که شما شروع می کنید
25. Due to unforeseen circumstances the cost of the improvements has risen by twenty per cent.
[ترجمه ترگمان]با توجه به شرایط پیش بینی نشده، هزینه این بهبودها ۲۰ درصد افزایش یافته است
[ترجمه گوگل]با توجه به شرایط پیش بینی نشده، هزینه پیشرفت ها به میزان بیست درصد افزایش یافته است
26. Under no circumstances can we agree to such a principle.
[ترجمه ترگمان]تحت هیچ شرایطی نمی توانیم با چنین اصولی موافقت کنیم
[ترجمه گوگل]در هیچ شرایطی نمیتوانیم با این اصل موافق باشیم