1. his office is in the annex
دفتر او در ساختمان فرعی قرار دارد.
2. The annex has been built on to the main building.
[ترجمه ترگمان]این ضمیمه بر روی ساختمان اصلی بنا شده است
[ترجمه گوگل]این پیوست بر روی ساختمان اصلی ساخته شده است
3. He also denied that he would seek to annex the country.
[ترجمه ترگمان]او همچنین انکار کرد که به دنبال ضمیمه کردن کشور خواهد بود
[ترجمه گوگل]او همچنین انکار کرد که می خواهد کشور را ضمیمه کند
4. Hitler was determined to annex Austria to Germany.
[ترجمه ترگمان]هیتلر تصمیم گرفت اتریش را به آلمان ملحق کند
[ترجمه گوگل]هیتلر مصمم بود که اتریش را به آلمان اضافه کند
5. The Annex lists and discusses eight titles.
[ترجمه ترگمان]این پیوست ۸ عنوان را ذکر کرده و در مورد هشت عنوان بحث می کند
[ترجمه گوگل]این ضمیمه شامل 8 عنوان است
6. Simon House and the annex take in people from the street and try to help them sort out their lives.
[ترجمه ترگمان](سیمون هاوس)و the که از خیابان ها می آیند و تلاش می کنند تا به آن ها کمک کنند تا جانشان را از بین ببرند
[ترجمه گوگل]سایمون هاوس و پیوست در خیابان ها به مردم می روند و سعی می کنند به آنها کمک کنند تا زندگی خود را مرتب کنند
7. In 1783 she proceeded to annex the nominally independent Crimea and to construct a large Black Sea fleet.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۷۸۳ او به ملحق شدن به the مستقل کریمه و ساخت ناوگانی بزرگ دریای سیاه ادامه داد
[ترجمه گوگل]در سال 1783 او شروع به ضمیمه کریمه مستقل مستقل و ساخت ناوگان بزرگ دریای سیاه کرد
8. Planning Director Jerry Flannery is attempting to annex 1260 acres of vacant land next to the city.
[ترجمه ترگمان]مدیر برنامه ریزی جری Flannery در تلاش است تا ۱۲۶۰ هکتار زمین بایر را در نزدیکی شهر annex کند
[ترجمه گوگل]جری فلنرری، مدیر برنامه ریزی، در تلاش است تا 1260 هکتار زمین خالی را در کنار شهر بگذارد
9. An attempt to annex nearby Epizephyrian Lokri was put a stop to by Hiero in 47
[ترجمه ترگمان]تلاش برای ضمیمه Epizephyrian Lokri در نزدیکی by در سال ۴۷ متوقف شد
[ترجمه گوگل]تلاش برای اضافه کردن مجدد Epizephyrian Lokri به Hiero در 47 به پایان رسید
10. Classes of project defined in Annex I include such things as overhead power lines, quarries and waste incinerators.
[ترجمه ترگمان]کلاس ها شامل موارد زیر می باشند: خطوط انتقال برق، معادن سنگ و کوره های زباله ریزی
[ترجمه گوگل]کلاس های پروژه تعریف شده در ضمیمه I شامل موارد زیر می باشد: خطوط برق اضطراری، معادن و سوزاندن زباله های زباله
11. Finally, I annex by way of an Appendix a schedule of companies who have signed the confidentiality agreement and their status.
[ترجمه ترگمان]در نهایت، من از طریق ضمیمه لیستی از شرکت هایی که توافقنامه محرمانه و وضعیت آن ها را امضا کرده اند، ضمیمه می کنم
[ترجمه گوگل]سرانجام، با پیوست یک ضمیمه برنامه های شرکت هایی که توافقنامه محرمانه و وضعیت آنها را امضا کرده اند، ضمیمه می کنم
12. Consumer groups wished to give the Annex the status of a blacklist.
[ترجمه ترگمان]گروه های مصرف کننده می خواستند به پیوست الف وضعیت یک لیست سیاه را بدهند
[ترجمه گوگل]گروه های مصرف کننده آرزو می کنند که ضمیمه وضعیت لیست سیاه را بدست آورند
13. The procedures of Annex are realistic and practical if implemented in the proper spirit and with good will.
[ترجمه ترگمان]این روش ها در صورتی عملی و عملی هستند که در روح مناسب و با حسن نیت اجرا شوند
[ترجمه گوگل]رویه های پیوست در صورت رواج و با اراده خوب اجرا می شود، واقع بینانه و عملی است
14. The model increment annexation algorithm was devised to annex the incremental model onto primary geometric model at the client to form the modified collaborative CAD model.
[ترجمه ترگمان]الگوریتم الحاق مدل برای ضمیمه مدل افزایشی به مدل هندسی اولیه در مشتری برای شکل دهی مدل CAD اصلاح شده بکار گرفته شد
[ترجمه گوگل]الگوریتم انحصاری افزایشی مدل برای افزودن مدل افزایشی بر روی مدل اولیه هندسی در مشتری طراحی شده بود تا مدل CAD تغییر یافته همکاری ایجاد کند
15. The private barber parlor was in an annex adjoining a capacious bathroom.
[ترجمه ترگمان]سلمانی مخصوص سلمانی خصوصی در یکی از ساختمان های جنبی، کنار یک حمام بزرگ قرار داشت
[ترجمه گوگل]سالن آرایشگاه خصوصی در یک پیوست در کنار یک حمام خالی قرار داشت