کلمه جو
صفحه اصلی

applicability


معنی : قابلیت اجراء، کاربستپذیری
معانی دیگر : قابلیت اجراء

انگلیسی به فارسی

کاربرد، قابلیت اجراء، کاربستپذیری


قابلیت اجرا


کاربست‌پذیری


انگلیسی به انگلیسی

• suitability, ability to be implemented

دیکشنری تخصصی

[حقوق] قابلیت اعمال، شمول، ذیربط بودن، مصداق داشتن

مترادف و متضاد

قابلیت اجراء (اسم)
applicability

کاربست پذیری (اسم)
applicability

جملات نمونه

1. The new approach had wide applicability to all sorts of different problems.
[ترجمه ترگمان]رویکرد جدید قابلیت کاربرد گسترده ای در همه انواع مشکلات مختلف داشت
[ترجمه گوگل]رویکرد جدید دارای کاربرد گسترده ای برای انواع مشکلات مختلف بود

2. The resolution reaffirmed the dejure applicability of the Fourth Geneva Convention to all territories occupied since 196 including Jerusalem.
[ترجمه ترگمان]این قطعنامه بر کاربرد dejure کنوانسیون چهارم ژنو در تمامی مناطق اشغال شده از ۱۹۶ نفر از جمله بیت المقدس تاکید کرد
[ترجمه گوگل]این قطعنامه تأیید مجرمانه چهارمین کنوانسیون ژنو را به تمامی مناطق اشغال شده از 196 ساله شامل بیت المقدس اعلام کرد

3. The applicability of this method in analysing DNA-protein interactions is, however, hindered by several disadvantages.
[ترجمه ترگمان]با این حال، قابلیت اعمال این روش در تجزیه و تحلیل تعاملات DNA - پروتیینی توسط چندین عیب پیش می آید
[ترجمه گوگل]با این وجود، کاربرد این روش در تجزیه و تحلیل متابولیسم های DNA-پروتئین، مانع چندین معایب می شود

4. Some early doubts as to the applicability of that privilege before a legislative committee never matured.
[ترجمه ترگمان]برخی از تردیدهای اولیه در مورد کاربردپذیری آن امتیاز قبل از آنکه یک کمیته قانونگذاری هرگز بالغ نشود
[ترجمه گوگل]برخی از شک و تردید های اولیه در مورد کاربرد این مزایا قبل از یک کمیته قانون گذاری هرگز بالغ نشدند

5. The description might have more applicability if there were rights enforcement officers to aid unrepresented applicants.
[ترجمه ترگمان]این توصیف ممکن است کاربرد بیشتری داشته باشد اگر افسران مجری قانون برای کمک به متقاضیان بدون صدا باشند
[ترجمه گوگل]توصیف ممکن است کاربرد بیشتری داشته باشد، اگر مأموران اجرای قانون برای کمک به متقاضیان بدون حضور وجود داشته باشند

6. The applicability of such data derived from uranium miners to the general population is central to the radon issue.
[ترجمه ترگمان]عمده ترین کاربرد این اطلاعات برگرفته از استخراج اورانیوم از معدن اورانیوم به جمعیت عمومی است
[ترجمه گوگل]کاربرد این اطلاعات از استخراج معدنچیان اورانیوم به جمعیت عمومی به عنوان مسئله رادون مهم است

7. Applicability Intensive school-to-work experiences, such as apprenticeships, are not for every student.
[ترجمه ترگمان]تجربیات متمرکز از مدرسه فشرده مانند کارآموزی، برای هر دانش آموز نیست
[ترجمه گوگل]در دسترس بودن تجربیات تحصیلی مدرسه، مانند کارآموزی، برای هر دانش آموز نیست

8. The notion of the overriding importance of applicability of learning is born of long immersion in community education.
[ترجمه ترگمان]مفهوم اهمیت اساسی کاربرد یادگیری از زمان غوطه وری طولانی در آموزش اجتماعی به دنیا می آید
[ترجمه گوگل]مفهوم اهمیت فوق العاده کاربرد پذیرش یادگیری از غرق شدن طولانی در آموزش جامعه است

9. In addition, various questions were asked about the applicability of national legislation to local conditions.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، پرسش های متعددی در مورد کاربرد قوانین ملی در شرایط محلی پرسیده شد
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، سوالات مختلف در مورد کاربرد قانون ملی به شرایط محلی خواسته شد

10. This paper brings out feasibility and applicability to make change drive of double step sliding gear by moving one gear width along axis under conditions of Corresponding ratio of gear.
[ترجمه ترگمان]این مقاله عملی بودن و قابلیت کاربرد را برای ایجاد تغییر با دنده دو مرحله ای با حرکت دادن عرض یک چرخ دنده در امتداد محور تحت شرایط مربوط به نسبت عکس انجام می دهد
[ترجمه گوگل]این مقاله امکان پذیری و کاربردی را برای ایجاد تغییر دنده دوچرخه سواری کشویی با حرکت یک چرخ دنده در امتداد محور در شرایط نسبت مربوط به چرخ دنده نشان می دهد

11. Objective : To explore the applicability of rational - emotive therapy in Chinese parents.
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی قابلیت اعمال درمان عقلانی - عاطفی در والدین چینی
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی کاربرد پذیری درمان عاطفی و احساسی در والدین چینی

12. This calculation method and result has the extensive applicability and practical significance.
[ترجمه ترگمان]این روش محاسبه و نتیجه کاربرد گسترده و اهمیت کاربردی دارد
[ترجمه گوگل]این روش محاسبه و نتیجه آن کاربرد گسترده و اهمیت عملی دارد

13. So that the applicability of the original system has been further improved.
[ترجمه ترگمان]بنابراین قابلیت کاربرد سیستم اصلی بیشتر بهبود یافته است
[ترجمه گوگل]به طوری که قابلیت استفاده از سیستم اصلی بیشتر بهبود یافته است

14. A definitive and concise statement on democratic transition and consolidation with contemporary relevance and applicability.
[ترجمه ترگمان]یک بیانیه قطعی و مختصر در مورد گذار دموکراتیک و تحکیم با ارتباط و کاربرد معاصر
[ترجمه گوگل]بیانیه قطعی و مختصر درباره انتقال و تثبیت دموکراتیک با روابط و کاربرد معاصر

15. We should also, however, add a comment on a negative aspect, concerning the idea of applicability.
[ترجمه ترگمان]با این حال، ما همچنین باید نظرات خود را در مورد جنبه منفی، در رابطه با ایده کاربرد، اضافه کنیم
[ترجمه گوگل]با این حال ما همچنین باید یک دیدگاه منفی در رابطه با ایده کاربرد داشته باشیم

پیشنهاد کاربران

قابلیت کاربرد
کاربرد داشتن

کاربرد، عملی بودن

کاربرد پذیری

قابلیت کاربرد

قابلیت اعمال

کارایی


کلمات دیگر: