1- آزاد، غیر زندانی، فراری، 2- به طور کامل، با تمام جزئیات، 3- به طور کلی، همه، سرتاسر، 4- (امریکا) وابسته به یا نماینده ی همه ی یک ایالت یا ناحیه (و نه فقط بخشی از آن)
at large
1- آزاد، غیر زندانی، فراری، 2- به طور کامل، با تمام جزئیات، 3- به طور کلی، همه، سرتاسر، 4- (امریکا) وابسته به یا نماینده ی همه ی یک ایالت یا ناحیه (و نه فقط بخشی از آن)
انگلیسی به فارسی
در بزرگ
انگلیسی به انگلیسی
• free, unrestricted; escaped; in general, generally
دیکشنری تخصصی
[حقوق] نامحدود، بی حد و حصر، به طور کلی، به تفصیل، آزاد، فراری
پیشنهاد کاربران
the population/society/world etc at large
یعنی people in general
یعنی people in general
در آخر
سرگردان
در کل
همه
بی هدف
آزاد
همه
بی هدف
آزاد
به خصوص
به تمام معنا
عموم
Corrosion is a global problem faced by various researchers, professionals and the public at large.
Corrosion is a global problem faced by various researchers, professionals and the public at large.
کلمات دیگر: