کلمه جو
صفحه اصلی

bondsman


معنی : کفیل، ضامن، غلام، برده
معانی دیگر : رجوع شود به: bondman

انگلیسی به فارسی

برده، غلام، ضامن، کفیل


سرباز، برده، کفیل، غلام، ضامن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: bondsmen
• : تعریف: one who provides bail or surety for another.
مشابه: guaranty
اسم ( noun )
حالات: bondsmen
• : تعریف: variant of bondman.

• slave; serf

دیکشنری تخصصی

[حقوق] ضامن، کفیل

مترادف و متضاد

کفیل (اسم)
acting, sponsor, guarantor, bondsman, surety, bailsman, bond, warrantor

ضامن (اسم)
sponsor, guarantor, bondsman, surety, bailsman, security, guarantee, latch, depositary, voucher, warranter, warrantor

غلام (اسم)
bondsman, peon, bondman, slave, bondservant, lad, serf, vassal, thrall, page, galley slave

برده (اسم)
bondsman, bondman, slave, serf

جملات نمونه

1. In the second scandal, bail bondsmen were getting their money back from the courts after their customers jumped bail.
[ترجمه ترگمان]در رسوایی دوم، bondsmen به قید وثیقه پس از اینکه مشتریان به قید وثیقه به قید وثیقه پریدند پول خود را از دادگاه دریافت کردند
[ترجمه گوگل]در رسوایی دوم، بازپرداخت دستمزد بازپرداخت پول از دادگاه پس از آنکه مشتریان خود را آزاد کردند، دستمزد خود را دریافت کردند

2. Where the bondsman performs his responsibility, the bonded person shall not be freed from his obligation to complete Customs formalities.
[ترجمه ترگمان]در جایی که bondsman مسئولیت خود را انجام می دهد، فرد قرض گرفته شده نباید از تعهد خود برای تکمیل تشریفات گمرکی معاف شود
[ترجمه گوگل]در صورتی که صاحب اموال مسئولیت خود را انجام دهد، شخص متعهد نباید از تعهد خود برای انجام معامالت گمرکی آزاد شود

3. Anne: I forgot to call the bail bondsman.
[ترجمه ترگمان]یادم رفت که به مامور bail زنگ بزنم
[ترجمه گوگل]آن را فراموش کردم که به عنوان معاون امداد وثیقه تماس گرفت

4. A bondsman is needed in executing a student loan.
[ترجمه ترگمان]برای اجرای یک وام دانشجویی به یک bondsman نیاز است
[ترجمه گوگل]یک اوراق قرضه برای اجرای وام دانشجویی مورد نیاز است

5. Article 69 The bondsman shall, within the bond period, bear the responsibility for bond.
[ترجمه ترگمان]ماده ۶۹: bondsman باید در طول مدت اوراق قرضه مسئولیت پیوند را بر عهده داشته باشد
[ترجمه گوگل]ماده 69 شخص ثالث باید در دوره اعتبار، مسئولیت پیوند را بپردازد

6. I am the farmer, bondsman to the soil.
[ترجمه ترگمان]من the، bondsman تا خاک
[ترجمه گوگل]من کشاورز هستم، به خاک ختم می شود

7. According to police and court documents, Raymond Geisel was charged after he told classmates at a bail bondsman training seminar that he would kill Obama if he is elected.
[ترجمه ترگمان]به گفته پلیس و مدارک دادگاه، ریموند Geisel پس از اینکه به همکلاسی های خود در یک سمینار آموزشی bondsman گفت که اگر او انتخاب شود، اوباما را خواهد کشت
[ترجمه گوگل]بر اساس اسناد پلیس و دادگاه، ریموند گیزل پس از گفتگو با همکلاسی هایش در یک سمینار آموزشی وارثان وارده، متهم شد که اگر او انتخاب شود، اوباما را می کشد

8. Bree: Right, from here I can see a bail bondsman and an adult bookshop.
[ترجمه ترگمان]درسته، از اینجا میتونم یک مامور bail و یک کتابفروشی بالغ ببینم
[ترجمه گوگل]بری راست، از اینجا می توانم یک وکیل و یک کتابفروشی بالغ را ببینم

9. Article 67 Any legal person, other organization or citizen that is capable of fulfilling a Customs bond may become a bondsman except where it is otherwise provided for by law.
[ترجمه ترگمان]ماده ۶۷: هر فرد حقوقی، دیگر سازمان و یا شهروند که قادر به انجام یک پیوند گمرکی است، ممکن است به bondsman تبدیل شود، به جز مواردی که در غیر این صورت به وسیله قانون تامین می شود
[ترجمه گوگل]ماده 67 هر شخص حقوقی، سازمان دیگری یا شهروندی که قادر به انجام یک پیوند گمرکی می شود، می تواند به عنوان متعهد به غیر از مواردی که در قانون ذکر شده است، باشد

10. Between the Roman colon - us and the new bondsman had stood the free Frankish peasant.
[ترجمه ترگمان]بین ما - ما و the جدید، peasant آزاد فرانسوی ایستاده بودیم
[ترجمه گوگل]بین کولون رومی - ما و بندهای جدید دهقان آزاد Frankish ایستاده بود


کلمات دیگر: