1. a concession stand in a movie house
دکه ی تنقلات در سینما
2. he received an oil concession from the government of that time
او امتیاز نفت را از دولت آن زمان دریافت کرد.
3. his action was a concession of defeat
عمل او به منزله ی اعتراف به شکست بود.
4. ending the war was worth any concession
پایان دادن به جنگ ارزش هرگونه گذشتی را داشت.
5. There is a call for the concession of certain rights.
[ترجمه ترگمان]فراخوانی برای امتیاز خاصی از حقوق وجود دارد
[ترجمه گوگل]یک تقاضا برای امتیاز دادن حقوق خاص وجود دارد
6. She made no concession to his age; she expected him to work as hard as she did.
[ترجمه علی] اوهیچ گذشتی به دلیل سن و سال آن مرد انجام نداد، او توقع داشت که آن مرد، همانند خودش به سختی کار کند
[ترجمه ترگمان]او هیچ امتیازی به سن و سال نداشت؛ انتظار داشت که او هم مثل خودش سخت کار کند
[ترجمه گوگل]او برای سن خود هیچ امتیاز نیافت او انتظار داشت که او به همان اندازه کار کند
7. The boss made a concession.
[ترجمه فارس] رئیس یک امتیاز قائل شد.
[ترجمه ترگمان]رئیس یک امتیاز گرفت
[ترجمه گوگل]رئیس یک امتیاز گرفت
8. As a concession to her inexperience they allowed her to have some help.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک امتیاز برای بی تجربگی او به او اجازه کمک دادن به او را دادند
[ترجمه گوگل]به عنوان یک امتیاز برای بی تجربگی او، او اجازه داد تا کمک کند
9. Joe runs a hamburger concession in the mall.
[ترجمه ترگمان]جو یه همبرگر فروشی تو فروشگاه داره
[ترجمه گوگل]جو یک امتیاز همبرگر در بازار را اجرا می کند
10. The former president's concession came even before all the votes had been counted.
[ترجمه علی] پذیرش شکست توسط رئیس جمهور سابق حتی قبل از شمارش کل آرا انجام شد.
[ترجمه ترگمان]امتیاز رئیس جمهور سابق حتی قبل از شمارش تمام آرا به دست آمد
[ترجمه گوگل]امتیازات پیشین رییس جمهور حتی پیش از آنکه تمام آراء شمارش شود، به دست آمد
11. Some politicians fear that agreeing to the concession would set a dangerous precedent.
[ترجمه ترگمان]برخی از سیاستمداران می ترسند که موافقت با این امتیاز یک سابقه خطرناک را ایجاد کند
[ترجمه گوگل]برخی از سیاستمداران ترس دارند که موافقت با این امتیازات یک سابقه خطرناک را تعیین کنند
12. Tickets are £3; there is a £1 concession for students.
[ترجمه سعید] بلیط 3 پوند است وبرای دانشجویان 1 پوند تخفیف دارد.
[ترجمه ترگمان]قیمت بلیت ۳ پوند است؛ یک امتیاز ۱ یورویی برای دانش آموزان وجود دارد
[ترجمه گوگل]بلیط 3 پوند است؛ برای دانشجویان یک امتیاز 1 پوند وجود دارد
13. The company has just won a mining concession in the north of the country.
[ترجمه ترگمان]این شرکت فقط امتیاز استخراج معدن را در شمال کشور کسب کرده است
[ترجمه گوگل]این شرکت در حال حاضر موفق به کسب امتیاز معدن در شمال کشور شده است
14. They went to the concession stand to get a hot dog.
[ترجمه ترگمان]به to رفتند تا سگ داغی بگیرند
[ترجمه گوگل]آنها برای دریافت یک هات داگ رفتند تا جایزه بگیرند