کلمه جو
صفحه اصلی

allege


معنی : اقامه کردن، دلیل اوردن، اراهی دادن
معانی دیگر : (معمولا بدون مدرک و اثبات) اظهار کردن، (حقوق) ادعا کردن، مدعی شدن، تاکید کردن، ارائه دادن

انگلیسی به فارسی

اقامه کردن، دلیل آوردن، ارائه دادن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: alleges, alleging, alleged
(1) تعریف: to state with certainty; declare.
مترادف: affirm, assert, aver, declare, maintain, predicate, proclaim, state
مشابه: avouch, avow, certify, contend, insist, profess, say, vouch

- He alleged his innocence throughout his detainment.
[ترجمه ترگمان] او به بی گناهی خود در سراسر detainment اشاره کرد
[ترجمه گوگل] او بیگناه خود را در طول بازداشتش اعلام کرد

(2) تعریف: to assert in the absence of positive proof.
مترادف: accuse, affirm, assert, aver, claim, declare, maintain, predicate, proclaim, state
مشابه: contend, impute, insist, plead, pretend, profess, purport

- The police alleged that the suspect had entered the home with intent to rob it.
[ترجمه ترگمان] پلیس ادعا کرد که مظنون با قصد سرقت وارد خانه شده است
[ترجمه گوگل] پلیس ادعا کرد که مظنون به قصد ورود به خانه به قتل رسیده است

(3) تعریف: to avow in court or elsewhere.
مترادف: attest, avouch, avow, certify, declare, plead, state, testify
مشابه: depose, vouch, warrant

- The witness alleged that she had seen the suspect in the area on the day of the murder.
[ترجمه ترگمان] شاهد عینی ادعا کرد که او مظنون را در روز قتل دیده است
[ترجمه گوگل] شاهد ادعا کرد که مظنون در این روز در قتل دیده می شود

• state; argue; assert
if you allege that something is true, you say it but do not prove it.

دیکشنری تخصصی

[حقوق] اظهار داشتن، ادعا کردن

مترادف و متضاد

Antonyms: contradict, deny, disagree, dissent, object, protest, repudiate


اقامه کردن (فعل)
advance, pose, allege

دلیل اوردن (فعل)
allege, argue, ratiocinate

ارائه دادن (فعل)
allege

assert; claim


Synonyms: adduce, advance, affirm, asservate, aver, avouch, avow, charge, cite, declare, depose, lay, maintain, offer, plead, present, profess, put forward, recite, recount, state, testify


جملات نمونه

1. Prosecutors in the trial allege the defendants plotted to overthrow the government.
[ترجمه ترگمان]دادستان ها در دادگاه مدعی هستند که متهمان توطئه کرده اند تا دولت را سرنگون کنند
[ترجمه گوگل]دادستانان در دادگاه ادعا می کنند که متهمان به منظور سرنگونی حکومت طرح می کنند

2. The police allege that the man was murdered but they have given no proof.
[ترجمه ترگمان]پلیس ادعا می کند که آن مرد کشته شده است، اما هیچ مدرکی در کار نیست
[ترجمه گوگل]پلیس ادعا می کند که مرد کشته شده است، اما هیچ مدرکی نداشته است

3. The women allege that top male executives routinely fondled female employees.
[ترجمه ترگمان]این زنان ادعا می کنند که مدیران ارشد مرد به طور معمول کارمندان زن را نوازش می کنند
[ترجمه گوگل]زنان ادعا می کنند که مدیران ارشد مردانه به طور مرتب کارکنان زن را دوست دارند

4. The report does not allege that evidence had been manipulated to benefit prosecutors, the official said.
[ترجمه ترگمان]این مقام گفت که این گزارش حاکی از آن نیست که شواهد برای نفع دادستان دستکاری شده است
[ترجمه گوگل]این مقام ادعا می کند که این گزارش ادعا نمی کند که شواهد به سود دادستان ها دستکاری شده است

5. Any other parties must be able to allege fraud or deceit.
[ترجمه ترگمان]هر گروه دیگری باید قادر به ادعای کلاهبرداری یا فریب باشد
[ترجمه گوگل]احزاب دیگر باید قادر به ادعای تقلب یا فریب باشند

6. The lawsuit would likely allege that Symington got the loan because he deliberately misled the pension funds about his financial condition.
[ترجمه ترگمان]این دادخواست احتمالا ادعا می کند که symington وام را دریافت کرده است چرا که او به عمد صندوق های بازنشستگی را در مورد شرایط مالی اش گمراه کرده است
[ترجمه گوگل]به احتمال زیاد این دعوی از سوی سیمینگتون وام دریافت می کند، زیرا او عمدا منابع مالی بازنشستگی را درباره وضعیت مالی خود گمراه می کند

7. The prosecutors allege that Mr Estrada amassed more than $ 80m in office, far in excess of his annual salary.
[ترجمه ترگمان]دادستان ها مدعی هستند که آقای استرادا بیش از ۸۰ میلیون دلار را بیش از ۸۰ میلیون دلار در اداره جمع آوری کرده است
[ترجمه گوگل]دادستان ادعا می کند که آقای استرادا بیش از 80 میلیون دلار درآمد داشته است که بیش از حقوق سالانه اش است

8. The prosecution allege he then drove to Catterick Bridge and was sexually frustrated when he saw Mrs Chandler at about 45am.
[ترجمه ترگمان]دادستان مدعی است که او سپس به سوی پل Catterick رفت و هنگامی که خانم چند لر را در حدود ۴۵ صبح دید از نظر جنسی ناامید شد
[ترجمه گوگل]دادستان ادعا می کند که او سپس به Catterick Bridge رفت و زمانی که او خانم چاندلر را در حدود 45 صبح مشاهده کرد، ناامید شد

9. Reformists allege that the killings were part of a campaign by state-sponsored death squads to silence dissent.
[ترجمه ترگمان]اصلاح طلبان ادعا می کنند که این قتل ها بخشی از یک مبارزه با گروه های اعدام تحت حمایت دولت برای ساکت کردن مخالفان بودند
[ترجمه گوگل]اصلاح طلبان ادعا می کنند که این قتل ها بخشی از مبارزات انتخاباتی است که توسط نیروهای دولتی حمایت می شود تا مخالفان را خاموش کنند

10. The yet-to-be-released report does not allege that evidence had been manipulated to benefit prosecutors, officials said.
[ترجمه ترگمان]به گفته مسئولان، این گزارش هنوز منتشر نشده ادعا نمی کند که شواهد برای نفع دادستان دستکاری شده است
[ترجمه گوگل]مقامات گفتند که گزارش هنوز منتشر نشده است که ادعا می شود که شواهد به سود دادستان ها دستکاری شده است

11. In the present case the plaintiff did not allege, nor did the judge find, any bad faith by the defendants.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر شاکی ادعای خود را مطرح نکرده است و قاضی متوجه نشده است که هیچ دین بدی نسبت به متهمان ندارد
[ترجمه گوگل]در این مورد، شاکی ادعا نمیکند، و قاضی آن را پیدا نمیکند، هیچ اعتقادی به متهمان ندارد

12. Police allege the shooting incident, during school hours, was gang-related.
[ترجمه ترگمان]پلیس اعلام کرد که این حادثه تیراندازی در ساعات مدرسه مربوط به باند بود
[ترجمه گوگل]پلیس ادعا می کند حادثه تیراندازی، در طول ساعات مدرسه، مربوط به باند است

13. They allege that Maksim Bakiyev profited from the fuel - supply contracts for the base.
[ترجمه ترگمان]آن ها مدعی هستند که ماکسیم باقی یف از قراردادهای تامین سوخت برای این پایگاه سود برده است
[ترجمه گوگل]آنها ادعا می کنند که ماکسیم باقی یف از قراردادهای تامین سوخت برای پایگاه سود می برد

14. The court papers allege she may be a voyeur.
[ترجمه ترگمان]روزنامه های دادگاه مدعی هستند که او ممکن است a باشد
[ترجمه گوگل]دادگاه های دادگاه ادعا می کنند که او ممکن است فضولی باشد

One of the neighbors alleged that Hassan is a spy.

یکی از همسایگان ادعا کرد که حسن جاسوس است.


In his defense he alleged temporary insanity.

در دفاع از خود مدعی شد که دچار جنون موقت شده است.


پیشنهاد کاربران

اتهام وارد کردن یا اتهام وارد ساختن
He alleged me to steal that expensive watch


اتهام وارد کردن، اظهار کردن، ادعا کردن
مثال:
The water is alleged to be polluted with mercury.
ادعا میشود که آب آلوده به جیوه شده.
The man alleged that the policeman had accepted the bribes.
مرد ادعا/اظهار میکند که پلیس رشوه قبول کرده بود. یا پلیس را به قبول رشوه متهم میکند.

ادعا کردن


کلمات دیگر: