اداری، اجرایی، انجامشی، اجرائی، قابل اجرادراینده مشروط بانجام شرطی
executory
اداری، اجرایی، انجامشی، اجرائی، قابل اجرادراینده مشروط بانجام شرطی
انگلیسی به فارسی
اداری، اجرایی، انجامشی
(حقوق - قابلاجرا یا الزامآور در وقت معین) الزامآور در آینده
اجباری
انگلیسی به انگلیسی
• executive, having the power to execute laws and policy; to be carried out or executed
دیکشنری تخصصی
[حقوق] اجرایی، قابل اجرا، مشروط به انجام شرطی، مؤجل
کلمات دیگر: