1. one of our company's clientele . . .
یکی از کارآوران (مشتریان) شرکت ما . . .
2. this dentist has cheaper clientele
این دندانساز مشتریان کم پول تری دارد.
3. The restaurant has a large regular clientele.
[ترجمه ترگمان]در این رستوران مشتریان بسیار منظمی دارند
[ترجمه گوگل]رستوران دارای یک مشتری معمولی است
4. I can testify to the credentials of the clientele.
[ترجمه ترگمان]من میتونم مدارک مشتری ها رو شهادت بدم
[ترجمه گوگل]من می توانم به اعتبار مشتریان شهادت بدهم
5. The restaurant attracts a young clientele.
[ترجمه ترگمان]در این رستوران مشتریان جوان جذب می شوند
[ترجمه گوگل]رستوران یک مشتری جوان را جذب می کند
6. The boutique caters for a rather select clientele.
[ترجمه ترگمان]\"بوتیک\" برای مشتریان نسبتا برگزیده خدمات ارائه می نماید
[ترجمه گوگل]بوتیک برای یک مشتری انتخابی مناسب است
7. This pub had a mixed clientele.
[ترجمه ترگمان] این بار مشتری های مختلط داشتن
[ترجمه گوگل]این میخانه یک مشتری مخلوط داشت
8. We cater to an exclusive clientele.
[ترجمه ترگمان] ما به مشتری های منحصر به فرد تعلق داریم
[ترجمه گوگل]ما به یک مشتری منحصر به فرد می پردازیم
9. Sure, its primary clientele was sailors.
[ترجمه ترگمان] البته، مشتری های اولیه، ملوان ها بودن
[ترجمه گوگل]مطمئنا، مشتری اصلی آن ملوانان بود
10. A lot of the clientele, she noted, didn't seem to discriminate between the two.
[ترجمه ترگمان]او متوجه شد که مشتری زیادی بین آن دو وجود دارد
[ترجمه گوگل]او اشاره کرد که بسیاری از مشتریان، به نظر نمی رسد بین این دو تبعیض صورت گیرد
11. Since those heady days the bar and its clientele have undergone a transformation.
[ترجمه ترگمان]از زمان آن روزه ای سخت، بار و مشتریان آن دست خوش تحول شده اند
[ترجمه گوگل]از آن روزهای رؤیایی، نوار و مشتریانش تغییر کرده اند
12. The rough clientele of the pub, understanding nothing except that a formerly bad-tempered dispute was being amicably resolved, cheered noisily.
[ترجمه ترگمان]مشتری های خشن میخانه، چیزی را درک نمی کردند، جز اینکه با این تفاوت که قبلا سر و صدا در میان بود، با سر و صدا و با سر و صدا و با سر و صدا و با سر و صدا و با سر و صدا و با سر و صدا و با سر و صدا و با سر و صدا و با سر و صدا و با سر و صدا
[ترجمه گوگل]مشتریان خشن قبرستان، هیچ چیز را فهمیده اند جز این که یک اختلاف سابق بد از لحاظ دوستانه حل شد، به طرز قابل توجهی تشویق شد
13. From a small, localised clientele, the company has now expanded into a customer base which stretches from Southampton to Wick.
[ترجمه ترگمان]از یک مشتری کوچک و محلی، این شرکت اکنون به یک پایگاه مشتری گسترش یافته است که از Southampton تا ویک امتداد دارد
[ترجمه گوگل]از یک مشتری کوچک و محلی، این شرکت در حال حاضر به یک پایگاه مشتری گسترش یافته است که از ساوتهمپتون تا ویک گسترش می یابد
14. The clientele ranges from young revellers to local residents, culture vultures to sober-suited lawyers reluctant to go home.
[ترجمه ترگمان]مشتریان از خوش گذران جوانان به ساکنین محلی، لاش خور فرهنگ گرفته تا وکلای هوشیاری که تمایلی به بازگشت به خانه ندارند، در نوسان هستند
[ترجمه گوگل]مشتریان از مجله های جوان به ساکنین محلی، فرهنگ وحشیان تا وکیل های مورد علاقه که مایل به رفتن به خانه نیستند، متغیر هستند
15. Dedicated clientele. Good range of whiskies and beers.
[ترجمه ترگمان]مشتری بالقوه مشروب و آبجو خوب بود
[ترجمه گوگل]مشتریان اختصاصی طیف خوبی از ویسکی ها و آبجو