وامی که موعد استرداد آن گذشته است، بدهی نکول شده، بدهی پس افتاده، دیون معوقه، (تعهد یا مسئولیت و غیره) انجام نشده، نا انجام، نکول شده، نکولی، معوق، عقب
arrears
وامی که موعد استرداد آن گذشته است، بدهی نکول شده، بدهی پس افتاده، دیون معوقه، (تعهد یا مسئولیت و غیره) انجام نشده، نا انجام، نکول شده، نکولی، معوق، عقب
انگلیسی به فارسی
وامی که موعد بازپسدهی آن گذشته است، بدهی نکولشده، بدهی پسافتاده، دیون معوقه
(تعهد یا مسئولیت و غیره) انجام نشده، نا انجام
انگلیسی به انگلیسی
• مترادف: arrearage
• مشابه: debit, debt, liability, obligation
• مشابه: debt, default
[ترجمه گوگل] حساب او در معرض عقب افتادگی بود و شرکت آب و برق تهدید کرد که برق خود را خاموش کند
arrears are amounts of money that someone owes.
if someone is in arrears, they have not paid the regular amounts of money that they should have paid.
if you are paid in arrears, your wages are paid to you at the end of the period of time in which you earned them.
دیکشنری تخصصی
مترادف و متضاد
debt
Synonyms: back payment, balance due, claim, debit, deficiency, deficit, liability, obligation, unpaid bill
جملات نمونه
He vanished leaving massive arrears.
غیبش زد و بدهیهای نپرداختهی عظیمی بهجا گذاشت.
[ترجمه گوگل]هزاران نفر از مشتریانش با وام و پرداخت وام مسکن عقب هستند
[ترجمه گوگل]آنها وعده داده اند که بدهی ها را در پنج سال آینده پرداخت کنند
[ترجمه گوگل]پرداخت آن وام خودرو تا سه ماه به عقب می افتد
[ترجمه گوگل]آنها با اجاره خود به عقب افتادند
[ترجمه گوگل]حساب من به شدت با عقب افتادگی است
[ترجمه گوگل]مقامات محلی باید تلاش کنند تا بدهی اجاره را بهبود ببخشند
[ترجمه گوگل]این کشور بدهی های بالغ بر 80 میلیون دلار وام های 400 میلیون دلاری را به دست آورده است
[ترجمه گوگل]شما ماهانه در معرض عقب افتادگی خواهید بود
[ترجمه گوگل]من یک هفته در معرض عقب افتادگی قرار می گیرم
[ترجمه گوگل]پول اجاره دو ماه در عقب افتادن است
[ترجمه گوگل]او با اجاره به عقب افتاده است
[ترجمه گوگل]آنها با پرداخت وامهای خود در معرض عقب ماندگی هستند
arrears payment
پرداخت وامها یا اقساط نکول شده/ پرداخت وامهای معوق
His landlord complained that his rent was in arrears.
صاحبخانهاش شکایت کرد که در پرداخت اجاره نکول کرده است./ از پرداخت اجاره خودداری کردهاست.
You are five months in arrears.
شما (در پرداخت یا انجام) پنج ماه تأخیر کردهاید.
She was paid every four weeks in arrears.
حقوق او در پایان هر چهار هفته پرداخت میشد.
اصطلاحات
in arrear(s)
انجامنشده، نکولشده، نکولی، معوق، عقب، پسافتاده / (انگلیس) پرداخت (حقوق و غیره) در آخر مدت نه پیشاپیش