کلمه جو
صفحه اصلی

caveat emptor


(لاتین: ای خریدار مواظب باش !) اصطلاح حقوقی به این معنی که خریدار هم مسئول است و باید هنگام خرید چشم و گوشش باز باشد تا مغبون نشود، می خواستی نخری !، به معنى " بگذار مشترى حذر کند یا بگذار مشترى مواظب باشد" قانون ـ فقه : اصطلاحى است که متضمن بیان حق مشترى در امتحان کردن و بررسى مبیع مى باشد

انگلیسی به فارسی

(لاتین: ای خریدار مواظب باش!) اصطلاح حقوقی به این معنی که خریدار هم مسئول است و باید هنگام خرید چشم و گوشش باز باشد تا مغبون نشود، می‌خواستی نخری!


اخطار اخطار


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the principle that one who buys something does so at his or her own risk.

• let the buyer beware, principle of commerce stating that if no warranty is provided then a customer buys at his own risk

دیکشنری تخصصی

[حقوق] اخطار به مشتری (اصلی که به موجب آن مشتری باید احتیاط لازم را به عمل آورده، جنس را به مسئولیت خود انتخاب و خریداری نماید)

مترادف و متضاد

let the buyer beware


Synonyms: buy at your own risk, buyer beware


جملات نمونه

1. The sale is subject to the caveat emptor principle.
[ترجمه ترگمان]این فروش در معرض اصل emptor caveat قرار دارد
[ترجمه گوگل]فروش به اصل اخطار اخطار است

2. There's a legal term, caveat emptor, which means buyer beware, so when viewing it pays to be suspicious.
[ترجمه ترگمان]یک اصطلاح قانونی به نام caveat وجود دارد که به معنای آن است که خریدار نسبت به آن هوشیار باشد، پس زمانی که مشاهده می کنید به آن مشکوک می شود
[ترجمه گوگل]یک اصطلاح قانونی، خریدار اخطار وجود دارد، که به این معنی است که خریدار مراقب باشید، بنابراین هنگام مشاهده، مشکوک به نظر می رسد

3. So caveat emptor viridis: let the green buyer beware.
[ترجمه ترگمان]So caveat viridis: اجازه دهید خریدار سبز هوشیار باشد
[ترجمه گوگل]بنابراین اخطار emperor viridis اجازه دهید سبز خریدار مراقب باشید

4. The caveat emptor doctrine has been mitigated by the implied terms as to quality.
[ترجمه ترگمان]The emptor caveat با عبارات ضمنی به عنوان کیفیت جبران شده است
[ترجمه گوگل]دکترین اخراج اخطار توسط شرایط ضمنی به عنوان کیفیت کاهش یافته است

5. Soon enough we were back to believing that caveat emptor was the motto of every good shopper.
[ترجمه ترگمان]به اندازه کافی زود برگشت تا باور کنیم که caveat emptor شعار هر خریدار خوب است
[ترجمه گوگل]به زودی به اندازه کافی به عقب برمی گردیم تا اعتقاد داشته باشیم که اخطار اخطار شعار هر خریدار خوب بود

6. But caveat emptor, once you're home, you're on your own.
[ترجمه ترگمان]اما به محض اینکه برگشتی به خو نه خودت آگهی بده، خودت تنهایی
[ترجمه گوگل]اما اخطار اخطار، هنگامی که شما در منزل هستید، شما خودتان هستید

7. It is very much a case of caveat emptor.
[ترجمه ترگمان]این یک مورد از caveat emptor است
[ترجمه گوگل]این موضوع بسیار مورد توجه قرار گیرنده هشدار است

8. My final words would be caveat emptor - let the buyer beware.
[ترجمه ترگمان]آخرین کلمات من caveat emptor خواهد بود - بگذارید خریدار مراقب باشد
[ترجمه گوگل]کلمات نهایی من می تواند موجب تخلف شود - به خریدار احتیاط کنید

9. Most important, remember: Caveat emptor, or buyer beware.
[ترجمه ترگمان]مهم تر از همه، به خاطر داشته باشید: Caveat emptor، یا خریدار مراقب باشید
[ترجمه گوگل]مهمتر از همه، به یاد داشته باشید Caveat emptor یا خریدار باشید

10. Edible commodities, hygiene first Caveat emptor. Thanks for understanding.
[ترجمه ترگمان]کالاهای خوراکی، بهداشت اولیه Caveat emptor ممنون برای درک
[ترجمه گوگل]کالاهای خوراکی، ابتدا بهداشت اولیه ممنون از اینکه میفهمی

11. "Guidelines" to emphasize once again that the stock market "caveat emptor " principle.
[ترجمه ترگمان]\"راهنماها\" یک بار دیگر تاکید می کنند که اصل بازار سهام \"caveat\" است
[ترجمه گوگل]'دستورالعمل' برای تاکید یک بار دیگر که بازار سهام 'اخطار اخراج' اصل

12. Ergo: gullible viewers should keep a 24-carat caveat emptor in mind every time they pick up the remote.
[ترجمه ترگمان]بنابراین بینندگان gullible باید هر بار که کنترل از راه دور را بر می دارند، یک خطای ۲۴ عیار را در ذهن نگه دارند
[ترجمه گوگل]بیننده های آرزو آرزو باید هر زمان که آنها از راه دور را انتخاب می کنند، یک ذره بین 24 قاتل را در نظر بگیرند

13. Did Ms. Awesome For Real just use caveat emptor?
[ترجمه ترگمان]آیا خانم \"خارق العاده\" به خاطر Real از \"emptor\" استفاده کرد؟
[ترجمه گوگل]آیا خانم عالی برای واقعی فقط استفاده از اخطار اخطار؟

14. Caveat emptor -- and be sure to unit-test thoroughly during development or prototyping.
[ترجمه ترگمان]Caveat emptor - - و اطمینان حاصل کنید که در طول توسعه یا نمونه سازی به طور کامل تست کنید
[ترجمه گوگل]اخطار اخطار - و مطمئن شوید که برای تکمیل واحد به طور کامل در طول توسعه و یا نمونه سازی

15. Caveat emptor (or venditor) had found a new meaning—as the paper assignats issued by revolutionary France would soon prove.
[ترجمه ترگمان]Caveat emptor (یا venditor)یک معنی جدید پیدا کرده بود - همان گونه که این اوراق که از سوی فرانسه انقلابی به چاپ رسیده بود بزودی ثابت خواهد شد
[ترجمه گوگل]اخطار دهنده (یا فروشنده) معنای جدیدی پیدا کرده است؛ به طوری که مستندات مقاله ای که توسط انقلابی فرانسه صادر شده، به زودی اثبات خواهد شد

پیشنهاد کاربران

خرید با مسئولیت مشتری

یک اصطلاح به زبان Latin که در انگلیسی به ضرب المثل تبدیل شده است.
Let the buyer beware

از آنجایی که مشتری نسبت به فروشنده اطلاعات کمتری در مورد کالا یا خدماتی که دریافت می کند دارد بایستی هنگام خرید تمام احتمالات را در نظر بگیرد


کلمات دیگر: