کلمه جو
صفحه اصلی

aid and abet

انگلیسی به انگلیسی

• help someone commit a crime; assist someone

دیکشنری تخصصی

[حقوق] معاونت در جرم

جملات نمونه

1. His accountant had aided and abetted him in the fraud.
[ترجمه ترگمان]ممیز دادگاه به او کمک کرده و او را در کلاه برداری یاری داده بود
[ترجمه گوگل]حسابدار او در تقلب به او کمک کرد و او را تشویق کرد

2. You'll be facing a Federal rap for aiding and abetting an escaped convict.
[ترجمه ترگمان]در مقابل یک مجرم فراری، در مقابل یک مجرم فراری، روبرو خواهی شد
[ترجمه گوگل]شما یک رؤسای فدرال برای کمک و محاربه با یک محکوم فراری روبرو خواهید شد

3. She stands accused of aiding and abetting the bombing.
[ترجمه ترگمان]او متهم به کمک و معاونت در بمب گذاری است
[ترجمه گوگل]او متهم به کمک و کمک به بمب گذاری است

4. They aided and abetted in getting the police to catch the thief.
[ترجمه ترگمان]آن ها به پلیس کمک کرده و به پلیس کمک کردند تا دزد را دستگیر کند
[ترجمه گوگل]آنها به کمک پلیس برای گرفتن دزد کمک کردند و از آنها حمایت کردند

5. Three tax inspectors were accused of aiding and abetting the men charged with fraud.
[ترجمه ترگمان]سه بازرس مالیاتی متهم به کمک و معاونت در افراد متهم به تقلب بودند
[ترجمه گوگل]سه بازرس مالیاتی متهم به کمک و حمایت از مردان متهم به تقلب شدند

6. Aided and abetted by two glasses of wine, he became very sentimental.
[ترجمه ترگمان]با کمک دو گیلاس شراب بسیار احساساتی شد
[ترجمه گوگل]او با کمک دو عدد شراب، به شدت احساساتی شد

7. His wife was sentenced to seven years imprisonment for aiding and abetting him.
[ترجمه ترگمان]همسر وی به جرم کمک و معاونت وی به هفت سال زندان محکوم شد
[ترجمه گوگل]همسرش به خاطر کمک و همکاری با او به هفت سال زندان محکوم شد

8. He was arraigned on charges of aiding and abetting terrorists.
[ترجمه ترگمان]وی به اتهام کمک به تروریست ها و معاونت در تروریست ها محکوم شد
[ترجمه گوگل]او به اتهام مشارکت و تشویق تروریست ها مجازات شد

9. That would be less controversial, since liability could then be explained in terms of aiding and abetting the breach.
[ترجمه ترگمان]این مساله کم تر بحث برانگیز خواهد بود، چرا که پس از آن مسئولیت می تواند به صورت کمک و معاونت در قانون شکنی توضیح داده شود
[ترجمه گوگل]این مسئله کمتر بحث انگیز است، زیرا پس از آن مسئولیت میتواند از لحاظ کمک و نقض تخلفات توضیح داده شود

10. Both were accused of aiding and abetting the transfer abroad of £ 6m of St Piran assets in breach of the undertaking.
[ترجمه ترگمان]هر دوی آن ها متهم به کمک و معاونت در انتقال خارج از ۶ میلیون پوند از اموال سنت Piran در نقض تعهد شده بودند
[ترجمه گوگل]هر دو متهم به کمک و حمایت از انتقال 6 میلیون پوند دارایی سنت پیران به خارج از کشور شده اند

11. It isn't eased by the knowledge that the bankers who aided and abetted these exercises have suffered as much as anybody.
[ترجمه ترگمان]دانش آموزانی که این تمرینات را با کمک و حمایت از این تمرینات انجام داده اند، به اندازه هر کسی آسیب دیده اند
[ترجمه گوگل]این بدان معنا نیست که دانشمندان بانکدارانی که به این تمرینات کمک کرده و تحسین کرده اند، همانند هر کسی رنج می برند

12. The appellant's wife was acquitted of aiding and abetting the appellant on count 4 and discharged.
[ترجمه ترگمان]همسر appellant از کمک و معاونت در appellant در شمارش ۴ و مرخص شده تبرئه شد
[ترجمه گوگل]همسر آقازمانی از تسلیم شدن و تسلیم وکالت در شمار 4 و تخلیه محروم شد

13. The hack drivers aided and abetted this extortion, hustling unwary tourists to the Davis establishment.
[ترجمه ترگمان]محرک های هک شده به این اخاذی کمک کرده و از آن ها حمایت کرده بودند و توریست ها را به سوی موسسه دیویس هدایت می کردند
[ترجمه گوگل]رانندگان هک کمک کرده و این اخاذی را تحریک می کنند، گردشگران ناخوشایند را به ایستگاه دیویس متهم می کنند

14. It has been aided and abetted.
[ترجمه ترگمان]این کار کمک و کمک بوده است
[ترجمه گوگل]این کمک کرده و مورد حمایت قرار گرفته است

پیشنهاد کاربران

Conspiracy theory
Collude
In collusion with someone

( رشته حقوق ) : کمک به مباشر اصلی جرم در صحنه جرم


کلمات دیگر: