1. The act allows police to detain a suspect for up to 48 hours.
[ترجمه ترگمان]این اقدام به پلیس اجازه می دهد تا یک مظنون را به مدت ۴۸ ساعت بازداشت کند
[ترجمه گوگل]این قانون به پلیس اجازه می دهد یک مظنون را تا 48 ساعت بازداشت کند
2. This issue need not detain us long.
[ترجمه ترگمان]این مساله ما را معطل نمی کند
[ترجمه گوگل]این مسئله ما را طولانی نمی کند
3. It is against the law to detain you against your will for any length of time.
[ترجمه ترگمان]این خلاف قانون است که شما را به مدت هر زمانی در مقابل اراده خود نگه دارید
[ترجمه گوگل]بر خلاف قانون، شما را به مدت طولانی در برابر خواست شما بازداشت می کند
4. Thank you. We won't detain you any further.
[ترجمه ترگمان] ممنون دیگر شما را معطل نمی کنیم
[ترجمه گوگل]متشکرم ما دیگر شما را بازداشت نخواهیم کرد
5. The police are now allowed to detain terrorist suspects for as long as a week.
[ترجمه ترگمان]پلیس در حال حاضر مجاز به بازداشت نمودن مظنونین تروریستی به مدت یک هفته است
[ترجمه گوگل]پلیس در حال حاضر مجاز به بازداشت مظنونین تروریست تا یک هفته است
6. Detain any person who poses an imminent threat of death or serious bodily harm.
[ترجمه ترگمان]هر فردی که یک تهدید قریب الوقوع از مرگ و یا آسیب جسمی جدی تلقی کند
[ترجمه گوگل]هر فردی که تهدید قریب الوقوع مرگ یا آسیب جدی جسمی را تهدید می کند، را ببندید
7. If the police wish to detain him they must place him under arrest.
[ترجمه ترگمان]اگر پلیس بخواهد او را نگه دارد باید او را بازداشت کنند
[ترجمه گوگل]اگر پلیس مایل به بازداشت او باشد، باید او را دستگیر کند
8. I won't detain you and spoil your fun.
[ترجمه ترگمان]من شما را معطل نمی کنم و تفریح شما را خراب نمی کنم
[ترجمه گوگل]من تو را دستگیر نخواهم کرد و سرگرم کنندهت را خراب خواهم کرد
9. I do not need to detain the House with a contemporary history of that sad state.
[ترجمه ترگمان]نیازی نیست که کاخ را با تاریخ معاصر آن ایالت غمگین بازداشت کنم
[ترجمه گوگل]من نیازی به بازداشت خانه با تاریخ معاصر این دولت غم انگیز ندارم
10. I won't detain you for much longer, Miss Reid. There are just a few more questions that I need to ask you.
[ترجمه ترگمان]من بیش از این شما را معطل نمی کنم، خانم رید فقط چند تا سوال دیگه هست که باید ازت بپرسم
[ترجمه گوگل]خانم رید، شما را خیلی طولانی تر نمی کند فقط چند سوال دیگر وجود دارد که باید از شما بپرسم
11. Normally, Mickeen would detain you as long as he could, jabbering away about this, that and the other.
[ترجمه ترگمان]در حالت عادی، Mickeen تا آنجا که می توانست شما را بازداشت خواهد کرد و درباره این و دیگری حرف می زد
[ترجمه گوگل]به طور معمول، مایکین شما را تا زمانی که می تواند بازداشت کند، از این و آن، و دیگران دور می کند
12. The general distributors have right to detain or suspend that all or part of payment to the branch distributor unless they break the law or branch distributor's right in the contract .
[ترجمه ترگمان]توزیع کنندگان عمومی حق دارند که همه یا بخشی از پرداخت به توزیع کننده را تعلیق یا تعلیق کنند مگر اینکه آن ها قانون یا توزیع کننده شاخه را در قرارداد بشکنند
[ترجمه گوگل]توزیع کنندگان کلی حق دارند که تمام یا بخشی از پرداخت را به توزیع کننده شعبه بازپس گیری یا تعلیق آن را متوقف کنند، مگر اینکه حق و توافقنامه توزیع کننده شعبه در قرارداد را نقض کنند
13. The prehistory of languages need not detain us.
[ترجمه ترگمان]انسان های غار نشین ما نباید ما را بازداشت کنند
[ترجمه گوگل]پیش از تاریخ از زبان ما نیاز به بازداشت نداریم
14. Georgian policemen detain refugees from South Ossetia outside the parliament building in central Tbilisi, Georgia's capital.
[ترجمه ترگمان]پلیس گرجستان پناهندگان اوستیای جنوبی را در خارج از ساختمان پارلمان در مرکز شهر تفلیس، پایتخت جورجیا، بازداشت کرده است
[ترجمه گوگل]پلیس گرجستان پناهندگان را از اوستیای جنوبی خارج از ساختمان مجلس در مرکز تفلیس، پایتخت گرجستان بازداشت می کند
15. He caught her arm in a subconscious attempt to detain her.
[ترجمه ترگمان]او دستش را در ذهن نیمه هشیار او گرفت تا او را نگه دارد
[ترجمه گوگل]او بازوی خود را در تلاش ناخودآگاه برای بازداشت او گرفت