کارمند دولت، مستخدم کشوری (در مقابل لشکری)، مستخدم دولتی
civil servant
کارمند دولت، مستخدم کشوری (در مقابل لشکری)، مستخدم دولتی
انگلیسی به فارسی
مستخدم کشوری، مستخدم دولتی
کارمند دولت، مستخدم کشوری، مستخدم دولتی
انگلیسی به انگلیسی
• government employee
a civil servant is a person who works in the civil service.
a civil servant is a person who works in the civil service.
دیکشنری تخصصی
[حقوق] کارمند دولت
مترادف و متضاد
government employee
Synonyms: government worker, public employee, public official, public servant
جملات نمونه
1. He was a loyal, distinguished and very competent civil servant.
[ترجمه ترگمان]او یک خادم وفادار، بسیار محترم و با صلاحیت بود
[ترجمه گوگل]او یک وکیل مدافع، برجسته و بسیار صالح بود
[ترجمه گوگل]او یک وکیل مدافع، برجسته و بسیار صالح بود
2. Last year, a civil servant was imprisoned for leaking a document to the press.
[ترجمه ترگمان]سال گذشته، یک کارمند دولت به دلیل درز کردن یک سند به مطبوعات زندانی شد
[ترجمه گوگل]سال گذشته، یک نفر به دلیل انتشار یک سند به مطبوعات زندانی شد
[ترجمه گوگل]سال گذشته، یک نفر به دلیل انتشار یک سند به مطبوعات زندانی شد
3. The minister warned that any civil servant not at his desk faced immediate suspension.
[ترجمه ترگمان]وزیر هشدار داد که هر مستخدم کشوری که پشت میزش نیست فورا به تعلیق در خواهد آمد
[ترجمه گوگل]وزیر هشدار داد که هر کارمند دولتی که در جلوی خود ایستاده است، با تعلیق فوری مواجه شده است
[ترجمه گوگل]وزیر هشدار داد که هر کارمند دولتی که در جلوی خود ایستاده است، با تعلیق فوری مواجه شده است
4. A senior civil servant has been disciplined for revealing secret government plans to the media.
[ترجمه ترگمان]یک کارمند ارشد مدنی برای آشکار کردن برنامه های دولت مخفی برای رسانه ها منظم شده است
[ترجمه گوگل]کارمندان دولتی ارشد برای نشان دادن برنامه های مخفی دولت به رسانه ها نظم داده اند
[ترجمه گوگل]کارمندان دولتی ارشد برای نشان دادن برنامه های مخفی دولت به رسانه ها نظم داده اند
5. His work as a civil servant was a cover for his activities as a spy.
[ترجمه ترگمان]کارش به عنوان مستخدم کشوری یک پوشش برای فعالیت های او محسوب می شد
[ترجمه گوگل]کار او به عنوان یک خدمتکار دولتی پوشش برای فعالیت هایش به عنوان جاسوسی بود
[ترجمه گوگل]کار او به عنوان یک خدمتکار دولتی پوشش برای فعالیت هایش به عنوان جاسوسی بود
6. Any civil servant who talks to his or her spouse about work would be committing an offence.
[ترجمه ترگمان]هر مستخدم کشوری که با همسر خود صحبت می کند مرتکب جرم خواهد شد
[ترجمه گوگل]هر خدمتگزار دولتی که با همسرش در مورد کار صحبت می کند، مرتکب جرم می شود
[ترجمه گوگل]هر خدمتگزار دولتی که با همسرش در مورد کار صحبت می کند، مرتکب جرم می شود
7. Nor could they be formulated by the amateur civil servant.
[ترجمه ترگمان]همچنین آن ها را نمی توان توسط مستخدم کشوری غیر حرفه ای فرموله کرد
[ترجمه گوگل]آنها نمی توانستند توسط کارمند دولت آماتوری طراحی شوند
[ترجمه گوگل]آنها نمی توانستند توسط کارمند دولت آماتوری طراحی شوند
8. He was a career civil servant who had allegedly amassed a fortune.
[ترجمه ترگمان]او یک کارمند شهری بود که ظاهرا ثروتی جمع کرده بود
[ترجمه گوگل]او خدمتکار حرفه ای بود که ادعا کرده بود ثروت جمع شده است
[ترجمه گوگل]او خدمتکار حرفه ای بود که ادعا کرده بود ثروت جمع شده است
9. It tells of a lowly and insignificant civil servant Poprischin, who falls in love with his boss's beautiful daughter Sophie.
[ترجمه ترگمان]این فیلم از یک مستخدم کشوری کوچک و کم اهمیت به نام Poprischin می گوید که عاشق دختر زیبای رئیسش، سوفی است
[ترجمه گوگل]این در مورد پاپریسچین، خدمتکار خردمند و ناچیز، می گوید که دوست دارد دختر زیبای رئیس او سوفی باشد
[ترجمه گوگل]این در مورد پاپریسچین، خدمتکار خردمند و ناچیز، می گوید که دوست دارد دختر زیبای رئیس او سوفی باشد
10. Until now Justin has been an obedient civil servant, content to toe the official line-in short, a plodder.
[ترجمه ترگمان]تا این زمان ژوستن مستخدم کشوری مطیعی شده بود
[ترجمه گوگل]تا به حال، جاستین به عنوان یک خدمتکار مطیع محسوب می شود، به طور خلاصه، به خط رسمی - به طور خلاصه، عصبانی می شود
[ترجمه گوگل]تا به حال، جاستین به عنوان یک خدمتکار مطیع محسوب می شود، به طور خلاصه، به خط رسمی - به طور خلاصه، عصبانی می شود
11. Zephandra Butolphi must have been a civil servant in a previous incarnation: no one ever made a decision alone.
[ترجمه ترگمان]Zephandra Butolphi باید خدمتکار غیرنظامی در تجسم قبلی بود: هیچ کس هرگز تصمیمی نگرفته بود
[ترجمه گوگل]Zephandra Butolphi باید یک کارمند دولتی در یک تجسم قبلی بوده باشد، هیچکس تا به حال تصمیم قطعی نگرفته است
[ترجمه گوگل]Zephandra Butolphi باید یک کارمند دولتی در یک تجسم قبلی بوده باشد، هیچکس تا به حال تصمیم قطعی نگرفته است
12. He looked like a senior civil servant.
[ترجمه ترگمان]شبیه یک مستخدم کشوری بود
[ترجمه گوگل]او مانند یک کارمند ارشد ارشد بود
[ترجمه گوگل]او مانند یک کارمند ارشد ارشد بود
13. One civil servant has retired on ill health grounds and two downgraded.
[ترجمه ترگمان]یک کارمند دولت در زمینه سلامت بیمار بازنشسته شده است و دو مورد تنزل رتبه داده است
[ترجمه گوگل]یکی از کارمندان دولت به دلیل شرایط بد بهداشت بازنشسته شد و دو نفر به پایین تر رفتند
[ترجمه گوگل]یکی از کارمندان دولت به دلیل شرایط بد بهداشت بازنشسته شد و دو نفر به پایین تر رفتند
14. She was a former civil servant and escaped death only by telling her interrogators that she was a peasant.
[ترجمه ترگمان]او یک مستخدم کشوری بود و فقط با گفتن این که او یک روستایی است از مرگ گریخته بود
[ترجمه گوگل]او یک خدمتکار سابق بود و تنها با گفتن بازجویانش که دهقانی بود، از مرگ فرار کرد
[ترجمه گوگل]او یک خدمتکار سابق بود و تنها با گفتن بازجویانش که دهقانی بود، از مرگ فرار کرد
پیشنهاد کاربران
کارمند شهرداری - کارمند دولت
معنی گرفته شده از دیکشنری آنلاین Longman :
someone employed in the civil service
معنی گرفته شده از دیکشنری آنلاین MACMILLAN :
someone who works for a government department
معنی گرفته شده از دیکشنری آنلاین Longman :
someone employed in the civil service
معنی گرفته شده از دیکشنری آنلاین MACMILLAN :
someone who works for a government department
کارمند دولت
کارمند دولت
Effective for government and country
Effective for government and country
civil servant = public servant
Linda Rose Tripp was an American 💥civil servant who played a prominent role in the Clinton–Lewinsky scandal of 1998
Wikipedia#
Wikipedia#
کلمات دیگر: