کلمه جو
صفحه اصلی

cede


معنی : واگذار کردن، صرفنظر کردن از، تسلیم کردن
معانی دیگر : (حقوق خود را به دیگری) واگذار کردن، صرفنظر کردن، (حقوق) مالکیت را انتقال دادن

انگلیسی به فارسی

واگذار کردن، تسلیم کردن، صرف‌نظرکردن از


رد شدن، صرفنظر کردن از، واگذار کردن، تسلیم کردن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: cedes, ceding, ceded
مشتقات: ceder (n.)
• : تعریف: to give up or surrender, esp. formally.
مترادف: renounce, surrender
مشابه: forsake, give away, grant, relinquish, waive, yield

- The vanquished nation ceded some territory to the victors.
[ترجمه ترگمان] ملت مغلوب، قسمتی از قلمرو فاتحان را به دست فاتحان داد
[ترجمه گوگل] ملت مفقود شد و بعضی از سرزمین را به پیروان پیوند داد

• assign, grant
if you cede something to someone, you formally allow them to have it; a formal word.

دیکشنری تخصصی

[حقوق] واگذار کردن، گذشتن از حق، مسترد داشتن، تسلیم شدم، واگذاری سرزمینی توسط یک دولت به دولت دیگر

مترادف و متضاد

واگذار کردن (فعل)
abandon, surrender, concede, cede, assign, relegate, give, transfer, abdicate, admit, quitclaim, title, make over, remise, vest, entrust, intrust, give over, yield

صرفنظر کردن از (فعل)
cede, forgo

تسلیم کردن (فعل)
submit, cede, give up, lodge, consign, subjugate, subdue, hand over, conquer, hand on

abandon, surrender


Synonyms: abalienate, abdicate, accord, alien, alienate, allow, capitulate, come across with, communicate, concede, convey, deed, drop, fold, fork over, give in, give up, grant, hand over, leave, make over, part with, relinquish, remise, renounce, resign, sign over, throw in the sponge, throw in the towel, transfer, vouchsafe, waive, yield


Antonyms: defend, fight, gain, guard, take over, win


جملات نمونه

1. The General had promised to cede power by January.
[ترجمه Nikfam] ژنرال قول داد که قدرت را تا ژانویه واگذار نماید
[ترجمه ترگمان]ژنرال قول داده بود که در ماه ژانویه قدرت را واگذار نماید
[ترجمه گوگل]ژنرال قول داده بود تا قدرت را از ژانویه به قدرت برساند

2. Slowly, back-scratching consensus might cede to the checks and balances of pluralism.
[ترجمه ترگمان]به آرامی، اجماع back ممکن است منجر به کنترل و توازن کثرت گرایی شود
[ترجمه گوگل]به آرامی، توافق عقب نشینی ممکن است به کنترل و تعادل کثرت گرایی برسد

3. The Supreme Soviet voted to cede responsibility for the budget to the government.
[ترجمه ترگمان]شورای عالی شوروی به واگذار کردن مسئولیت بودجه به دولت رای داد
[ترجمه گوگل]شورای عالی رای داد تا مسئولیت بودجه را به دولت بدهد

4. During his 1985 cancer surgery, Reagan did cede power to Bush for eight hours.
[ترجمه ترگمان]در طی جراحی سرطان در سال ۱۹۸۵، ریگان به مدت هشت ساعت قدرت را به بوش واگذار کرد
[ترجمه گوگل]در طول جراحی سرطان در سال 1985، ریگان قدرت خود را برای بوش به مدت هشت ساعت سپری کرد

5. A refusal to cede two weeks of winter to the dark forces of routine.
[ترجمه ترگمان]امتناع از واگذار کردن دو هفته زمستان به نیروهای تاریک روزمره
[ترجمه گوگل]امتناع از دو هفته از زمستان به نیروهای تاریک روال انجامید

6. The military has refused to cede power to elected officials.
[ترجمه ترگمان]ارتش از واگذار کردن قدرت به مقامات انتخاب شده خودداری کرده است
[ترجمه گوگل]ارتش از دادن قدرت به مقامات منتخب خودداری کرده است

7. Analysts say News Corp's step to cede majority control in Xing Kong confirms this strategy.
[ترجمه ترگمان]تحلیلگران می گویند که گام نیوز کورپوریشن برای واگذار کردن کنترل اکثریت در ژینگ این استراتژی را تایید می کند
[ترجمه گوگل]تحلیلگران می گویند گام های News Corp برای لغو کنترل اکثریت در Xing Kong این استراتژی را تایید می کند

8. The debater refused to cede the point to her opponent.
[ترجمه ترگمان]در مناظره کننده، از واگذار کردن امتیاز به حریف خود امتناع ورزید
[ترجمه گوگل]ملاقاتی که از این موضوع به حریفش رد شد

9. Despite all this, It'still seems too early cede America's future to the Lone Star state.
[ترجمه ترگمان]علی رغم همه اینها، هنوز به نظر می رسد هنوز خیلی زود آینده آمریکا را به ایالت لون استار واگذار می کند
[ترجمه گوگل]با وجود این همه، It'still خیلی زود به نظر می رسد آینده آمریکا به دولت تنها ستاره

10. America was reluctant to cede any legal power to a supranational authority.
[ترجمه ترگمان]آمریکا تمایلی به واگذار کردن هر گونه قدرت قانونی به یک سازمان فراملی نداشت
[ترجمه گوگل]آمریکا تمایلی به اعطای هر گونه قدرت قانونی به یک قدرت بین المللی نداشت

11. Why would they want to cede power peacefully when faced with the precedents of Mubarak (trial and imprisonment) and Gaddafi (lynching)?
[ترجمه ترگمان]چرا آن ها می خواهند که در صورت مواجهه با سوابق مبارک (محاکمه و حبس)و قذافی (اعدام شوند)به طور مسالمت آمیز قدرت را واگذار کنند؟
[ترجمه گوگل]چرا آنها می خواهند با صلح در مواجهه با سابقه مبارک (محاکمه و زندان) و قذافی (لیدنچ) مواجه شوند؟

12. Both men are skilled at using pressure in one venture to get the other to cede ground in another.
[ترجمه ترگمان]هر دو مرد با استفاده از فشار در یک کسب وکار، مهارت دارند تا دیگری را به دست دیگر واگذار کنند
[ترجمه گوگل]هر دو مردان در استفاده از فشار در یک فعالیت حرفه ای مهارت می گیرند تا دیگران بتوانند زمین را در دیگری بگذارند

13. Still I find it hard to believe most men would want to cede their privilege and power on the evidence you present.
[ترجمه ترگمان]با این وجود باور می کنم که بیشتر مردها از امتیاز و قدرت و قدرت حضور تو به قدرت و قدرت آن ها برخوردار خواهند شد
[ترجمه گوگل]با این حال، اعتقاد دارم که اکثر مردان می خواهند امتیاز و قدرت خود را بر اساس مدارک ارائه دهند

14. Why not take into account the rent and also to cede territory is also not it?
[ترجمه ترگمان]چرا نباید اجاره و همچنین واگذار کردن قلمرو را حساب کرد؟
[ترجمه گوگل]چرا نه در مورد اجاره و همچنین به محروم کردن قلمرو نیز نمی شود؟

Germany ceded Alsace to France.

آلمان آلزاس را به فرانسه واگذار کرد.


He ceded his house and stock holdings to his children.

او خانه و سهام خود را به فرزندانش منتقل کرد.



کلمات دیگر: