1. Lyndon was exonerated from the accusation of cheating.
[ترجمه راد] لیندون از اتهام تقلب تبرئه شد.
[ترجمه ترگمان]لیندون از اتهام تقلب تبرئه شد
[ترجمه گوگل]لیندون از اتهام تقلب مجازات شد
2. The official report basically exonerated everyone.
[ترجمه ترگمان]گزارش رسمی اساسا همه را تبرئه کرده است
[ترجمه گوگل]گزارش رسمی اساسا همه را آزاد کرد
3. The report exonerated the crew from all responsibility for the collision.
[ترجمه مینا] گزارش، خدمه رو از تمام مسئولیتها بابت تصادف مبرا کرد
[ترجمه ترگمان]این گزارش خدمه را از تمام مسئولیت ها برای برخورد تبرئه کرد
[ترجمه گوگل]این گزارش، خدمه را از هر گونه مسئولیت برخورد می کند
4. The report on the accident exonerates the bus driver from any responsibility.
[ترجمه ترگمان]این گزارش در مورد این تصادف راننده اتوبوس را از هر گونه مسئولیتی در بر می گیرد
[ترجمه گوگل]گزارش حادثه، راننده اتوبوس را از هر گونه مسئولیتی رد می کند
5. He was totally exonerated of any blame.
[ترجمه ترگمان]اون کاملا تبرئه شد
[ترجمه گوگل]او کاملا سرزنش شده بود
6. An investigation exonerated the school from any blame.
[ترجمه ترگمان]یک تحقیق این مدرسه را از هر گونه سرزنش تبرئه کرد
[ترجمه گوگل]تحقیقات از مدرک تحصیلی منصرف شده است
7. He was exonerated from all responsibility for the accident.
[ترجمه ترگمان]او از تمام مسئولیت حادثه تبرئه شد
[ترجمه گوگل]او از همه مسئولیت تصادف رهایی یافت
8. The police report exonerated Lewis from all charges of corruption.
[ترجمه ترگمان]گزارش پلیس لوئیس را از همه اتهامات فساد تبرئه کرده است
[ترجمه گوگل]پلیس گزارش داد لوئیس را از اتهامات فساد آزاد کرد
9. Ross was exonerated of all charges of child abuse.
[ترجمه ترگمان]راس از همه اتهام های سو استفاده از کودکان تبرئه شد
[ترجمه گوگل]راس از تمام اتهامات سوء استفاده از کودکان محروم شد
10. In a trial in March, a jury exonerated Connolly of harassing his former chief of staff.
[ترجمه ترگمان]در یک محاکمه در ماه مارس، هیات منصفه Connolly را از آزار رئیس سابق خود تبرئه کرد
[ترجمه گوگل]در یک دادگاه در ماه مارس، یک هیئت منصفه کانوللی را از آزار و اذیت رئیس سابق خود پرسه زده است
11. The chances are that he will see his inconsistency and revise his moral views, either exonerating Smith or condemning himself.
[ترجمه ترگمان]احتمال این وجود دارد که او ناسازگاری او را ببیند و عقاید اخلاقی خود را اصلاح کند، یا exonerating اسمیت را محکوم کند و یا خودش را محکوم کند
[ترجمه گوگل]شانس این است که او ناسازگاری خود را ببیند و نظریات اخلاقی او را اصلاح کند، یا اسمیت را مجبور کرده یا خودش را محکوم کند
12. I certainly have no intent of exonerating anybody.
[ترجمه ترگمان]من اصلا قصد کشتن کسی رو ندارم
[ترجمه گوگل]من قطعا قصد ندارم کسی را آزاد کنم
13. Lauer is exonerated from blame.
[ترجمه ترگمان]گناه از گناه مبرا شده است
[ترجمه گوگل]لور از سرزنش آزاد شده است
14. But he was not exonerated either.
[ترجمه ترگمان]اما او هم تبرئه نشده بود
[ترجمه گوگل]اما او نیز مورد تجدید نظر قرار نگرفت