کلمه جو
صفحه اصلی

taker


پذیرا، گیرنده، قبول کننده، شرط بندی کننده، خریدار، قبول کننده شرط

انگلیسی به فارسی

گیرنده،قبول کننده شرط


گیرنده


انگلیسی به انگلیسی

• one who takes
if there are no takers or few takers for an offer or challenge, hardly anyone is willing to accept it.

دیکشنری تخصصی

[نساجی] سرما کویی پود گیر ( در ماشین بافندگی بدون ماکو از سرماکویی پودده پود را می گیرد )

جملات نمونه

1. Fortune is a giver and a taker.
[ترجمه ترگمان]بخت یار و اقبال است
[ترجمه گوگل]فورچون یک تام و یک گیرنده است

2. An entrepreneur is more than just a risk taker. He is a visionary.
[ترجمه ترگمان]کار آفرین بیش از یک ریسک کننده است او یک visionary
[ترجمه گوگل]کارآفرین بیش از یک ریسک پذیر است او یک چشم انداز است

3. Gradually, you will see yourself as a risk taker.
[ترجمه ترگمان]به تدریج شما خود را به عنوان یک فرد مورد خطر خواهید دید
[ترجمه گوگل]به تدریج، خود را به عنوان یک ریسک پذیر می بینید

4. Tommy is a giver, not a taker.
[ترجمه ترگمان]تامی یه دهنده است نه یه نفر
[ترجمه گوگل]تامی یک تهیه کننده است، نه یک خریدار

5. A census taker is a man who goes from house to house increasing the population.
[ترجمه ترگمان]یک فرد مسئول سرشماری، مردی است که از خانه به خانه می رود تا جمعیت را افزایش دهد
[ترجمه گوگل]گیرنده سرشماری یک مرد است که از خانه به خانه می رود و جمعیت را افزایش می دهد

6. "A census taker once tried to test me. I ate hellos liver with some fava beans and a nice Chelloanti. " The Silence of the Lambs, 199
[ترجمه ترگمان]\" یک فرد مسئول سرشماری یک بار سعی کرد مرا آزمایش کند آن جگر hellos را با چند لوبیا و یک Chelloanti خوب خوردم و گفت: \"سکوت بره ها، ۱۹۹\"
[ترجمه گوگل]یک بازنده سابقه تلاش کرد تا من را آزمایش کند من کبد hellos با برخی از لوبیا فووا و Chelloanti خوب خوردن 'سکوت بره ها، 199

7. If a census taker has not visited your home or you have a question about your participation with the census, call your Census office.
[ترجمه ترگمان]اگر یک فرد سرشماری از منزل شما بازدید نکرده است یا سوالی در مورد مشارکت شما با سرشماری داشته باشد، به دفتر سرشماری خود زنگ بزنید
[ترجمه گوگل]اگر یک سرپرست به خانه شما رفته و یا در مورد مشارکت شما با سرشماری سوال نداشته باشد، با اداره سرشماری خود تماس بگیرید

8. Hannibal Lecter: A census taker once tried to test me. I ate his liver with some fava beans and a nice Chianti.
[ترجمه ترگمان]هانیبال Lecter: یه آمار یه بار سعی کرد منو آزمایش کنه من کبدش رو با چند تا لوبیا و یه شراب قرمز خوب خوردم
[ترجمه گوگل]هانیبال لکتر یک بازنده سابقه تلاش کرد تا من را آزمایش کند من کبد خود را با برخی از لوبیا فاو و یک کایتی خوب خوردم

9. It could taker longer if its larger hard drive.
[ترجمه ترگمان]اگر هارد درایو بزرگ تر باشد، بیشتر طول می کشد
[ترجمه گوگل]اگر هارد بزرگتر آن بزرگتر باشد، می تواند بلندتر شود

10. A team's set piece taker is on most occasions the most technically gifted player in the team.
[ترجمه ترگمان]تیمی که به عنوان یک تیم انتخاب می شود، در اغلب موارد ترین بازیکن با استعداد در تیم است
[ترجمه گوگل]در بیشتر مواقع بازیکنان تیزهوشان تیمی که بیشترین تکنیکی هستند، در تیم حضور دارند

11. Document will be saved as a Note Taker note. Continue?
[ترجمه ترگمان]سند به عنوان یادداشت یادداشت یادداشت ذخیره می شود ادامه بده؟
[ترجمه گوگل]سند به عنوان یادداشت نکته نویسی ذخیره خواهد شد ادامه هید؟

12. China, as a price taker, is building inventories betting on crude prices to gain.
[ترجمه ترگمان]چین، به عنوان یک فرد، موجودی را می سازد که بر روی قیمت های نفت خام شرط بندی می کنند تا سود خود را به دست آورند
[ترجمه گوگل]چین، به عنوان یک تضمین کننده قیمت، در حال ساختن موجودی است که قیمت های نفتی را برای به دست آوردن شرط بندی می کند

13. A census taker once tried to test me. I ate his liver with some fava beans and a nice Chianti.
[ترجمه ترگمان]یه نفر آمار یه بار سعی کرد منو آزمایش کنه من کبدش رو با چند تا لوبیا و یه شراب قرمز خوب خوردم
[ترجمه گوگل]یکی از بازداشت شدگان سعی کرد تا من را آزمایش کند من کبد خود را با برخی از لوبیا فاو و یک کایتی خوب خوردم

14. The hostage taker, a disgruntled former policeman armed with an assault rifle, was killed by police during a 9-hour siege shown live on TV.
[ترجمه ترگمان]فرد گروگان گیری که یک پلیس ناراضی سابق مسلح به تفنگ تهاجمی است، در طول یک محاصره ۹ ساعته که در تلویزیون دیده می شود توسط پلیس کشته شد
[ترجمه گوگل]گروگانگیر، یک پلیس سابق ناراضی مسلح با یک تفنگ تهاجمی، طی یک محاصره 9 ساعته که در تلویزیون پخش شد، توسط پلیس کشته شد

15. It is better to be a giver than a taker.
[ترجمه ترگمان]بهتر از یک نفر بودن بهتر است
[ترجمه گوگل]بهتر است که از یک گیرنده اهداء شود

پیشنهاد کاربران

مراقبت کردن

دقت کردن


کلمات دیگر: