کلمه جو
صفحه اصلی

scoria


معنی : کف، تفاله معدنی
معانی دیگر : (فلزکاری) سرباره، ریماه، داش، تفاله ی فلز، مواد زاید، روباه، سربار

انگلیسی به فارسی

تفاله معدنی، کف، روباه، سربار


اسکوریا، کف، تفاله معدنی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: scoriae
مشتقات: scoriaceous (adj.)
(1) تعریف: the refuse remaining after metal has been smelted from ore; slag.

(2) تعریف: loose burnt lava cinders.

• slag, waste material that remains after smelting metal; variety of light lava stone similar to pumice

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] پوکه سنگ - روباره - تفاله آتشفشانی - روباره سنگ
[پلیمر] سرباره

مترادف و متضاد

کف (اسم)
bottom, froth, bed, apron, floor, foam, slag, scum, blubber, deck, silt, offal, spume, insole, skim, scoria

تفاله معدنی (اسم)
scoria

جملات نمونه

1. Studying the feasibility of using graphite scoria as filling material of expressway.
[ترجمه ترگمان]مطالعه امکان سنجی استفاده از scoria گرافیتی به عنوان مواد پر کننده بزرگراه را مطالعه می کنم
[ترجمه گوگل]مطالعه امکان سنجی استفاده از Scoria گرافیت به عنوان مواد پر کننده بزرگراه

2. The eruption opened a 500-meter (000-foot) fissure, and also produced lava fountains that built several hills of bubble-filled lava rocks (scoria) along the vent.
[ترجمه ترگمان]این فوران یک شکاف ۵۰۰ متری (۰۰۰ فوتی)ایجاد کرد و همچنین فواره های lava تولید کرد که چندین تپه از سنگ های گدازه پر از حباب (scoria)را در امتداد این منافذ ایجاد کردند
[ترجمه گوگل]فوران یک فیشتور 500 متر (000 فوت) را باز کرد و همچنین چشمه های گدازه ای تولید کرد که چندین تپه از سنگ های گدازه ای پر از حباب (scoria) را در امتداد دریچه ساخته بود

3. When lightweight aggregate concrete is prepared, scoria is mixed in as the coarse aggregate. while steel fibers-polypropylene fibers and hybrid fibers are added respectively.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که سنگ دانه سبک وزن آماده می شود، scoria به عنوان سنگ دانه های درشت ترکیب می شود در حالی که الیاف فولادی - پلی پروپیلن و الیاف هیبرید به ترتیب اضافه می شوند
[ترجمه گوگل]وقتی بتن آماده سازی سنگین وزن به دست می آید، اسکوریا به عنوان دانه های درشت مخلوط می شود در حالی که فیبرهای فولادی-پلی پروپیلن و فیبرهای ترکیبی به ترتیب اضافه می شوند

4. The major characteristics of this deposit are well-developed parallel beddings and cross beddings, with the deposit components of basaltic volcanic scoria and basal or wall-rock fragments.
[ترجمه ترگمان]ویژگی های اصلی این کانسار، به خوبی توسعه یافته و به طور موازی توسعه یافته است و اجزای رسوبات آتش فشانی منجمد شده و قطعات سنگ - سنگی را در بر می گیرد
[ترجمه گوگل]ویژگی های اصلی این رسوبات به طور گسترده ای از بستر موازی و مورب متقابل، با اجزای سپرده از Scoria آتشفشانی بازالتی و قطعات اصلی یا سنگ دیوار است

5. There were rocks underfoot and boulders about them, rough to the touch like scoria.
[ترجمه ترگمان]در زیر پایشان سنگ و تخته سنگ دیده می شد که کف آن ها مثل قیر مذاب ناهموار بود
[ترجمه گوگل]سنگ های زیر زمینی و سنگ های قیمتی در مورد آنها وجود داشت، لمس مانند اسکوریا

6. Based on the composition and texture differences of the cones, the cones have been subdivided into scoria cone, spatter cone and mixed cone.
[ترجمه ترگمان]براساس ترکیب و ترکیب بافت کروی، مخروط های کاج به مخروط scoria تقسیم شده اند و مخروط spatter و مخروط مخلوط را پراکنده می کنند
[ترجمه گوگل]بر اساس ترکیب و بافت تفاوت مخروط ها، مخروط ها به مخروط اسکوریا، مخروط پراکنده و مخروط مخلوط تقسیم شده اند


کلمات دیگر: