کلمه جو
صفحه اصلی

warp and woof


معنی : بنیان، تار و پود، پایه و اساس
معانی دیگر : مج

انگلیسی به فارسی

تار و پود، (مجازا) پایه و اساس، بنیان


انگلیسی به انگلیسی

• foundation of anything; base of something

دیکشنری تخصصی

[نساجی] تار و پود

مترادف و متضاد

بنیان (اسم)
valence, valency, basis, root, radical, foundation, radicle, warp and woof

تار و پود (اسم)
texture, sinew, warp and woof

پایه و اساس (اسم)
warp and woof


کلمات دیگر: