1. The rearrangement of school classes may cause timetabling difficulties .
[ترجمه ترگمان]ترتیب مجدد کلاس های مدرسه ممکن است باعث مشکلات timetabling شود
[ترجمه گوگل]بازسازی کلاس های مدرسه می تواند مشکلاتی در زمان بندی داشته باشد
2. Furthermore, a rearrangement of the IRF-1 gene was identified in one additional patient with acute lymphoblastic leukaemia.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، بازآرایی ژن irf - ۱ در یک بیمار دیگر با خون lymphoblastic حاد تشخیص داده شد
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، یک بازسازی ژن IRF-1 در یک بیمار اضافی با لوسمی لنفوبلاستی حاد شناسایی شد
3. Atomic theory explained chemical change as the rearrangement of unchanging atoms, and therefore in a sense as superficial.
[ترجمه ترگمان]نظریه اتمی تغییر شیمیایی را به عنوان بازآرایی اتم های تغییر ناپذیر توضیح داد، و بنابراین به معنای سطحی است
[ترجمه گوگل]نظریه اتمی توضیح داد که تغییر شیمیایی به عنوان بازسازی ناپذیری اتم ها و به همین ترتیب به صورت سطحی است
4. In short, the outcome is allocatively inefficient: a rearrangement of resources would produce a net increase in the satisfaction of wants.
[ترجمه ترگمان]به طور خلاصه، نتیجه ناکارآمد است: بازآرایی منابع باعث افزایش خالص در رضایت از خواسته ها می شود
[ترجمه گوگل]به طور خلاصه، نتیجه تخصیص ناکارآمد است، بازسازی منابع منجر به افزایش خالص در رضایت خواسته ها خواهد شد
5. There was a certain amount of rearrangement as the whole audience linked.
[ترجمه ترگمان]مقدار مشخصی از ترتیب مجدد وجود داشت که تمام حضار به هم متصل بودند
[ترجمه گوگل]با توجه به اینکه مخاطب کل مخاطب را درگیر می کند، مقدار مشخصی از بازخوانی وجود دارد
6. The rearrangement of the blastula into a three-dimensional organism with inner, middle, and outer layers occurs during gastrulation .
[ترجمه ترگمان]بازآرایی the به یک ارگانیسم سه بعدی با لایه های درونی، میانی و بیرونی در خلال گاسترولاسیون رخ می دهد
[ترجمه گوگل]بازسازی بلستول به یک ارگانیزم سه بعدی با لایه های داخلی، متوسط و بیرونی در هنگام گاسترولتین رخ می دهد
7. A rearrangement reaction of 3 - butyl phthalide to 1 - methyl - 5 - carboxyl - tetrahydronaphthalene under the catalysis of A1C13 by hydride transfer was observed.
[ترجمه ترگمان]واکنش بازآرایی ۳ - بوتیل phthalide به ۱ - متیل - ۵ - tetrahydronaphthalene تحت کاتالیز of بوسیله انتقال هیدرید (مشاهده شد
[ترجمه گوگل]واکنش بازسازی 3 - بوتیل فتالید به 1 - متیل - 5 - کربوکسیل - تتراهیدرون فتالین تحت کاتالیز A1C13 با انتقال هیدرید مشاهده شد
8. Rearrangement reactions of alkoxy groups are reviewed.
[ترجمه ترگمان]واکنش های بازآرایی گروه های alkoxy مورد بررسی قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]واکنش های واکنش های گروه های آلکوکسی بررسی می شود
9. Rearrangement would account for the open spaces giving rise a matted appearance of the noninterwoven structure.
[ترجمه ترگمان]بازآرایی برای فضاهای باز، ظاهر matted ساختار noninterwoven را به حساب می آورد
[ترجمه گوگل]تنظیم مجدد فضاهای باز باعث می شود که ظاهر ماته ای از ساختار غیر بافته شده ظاهر شود
10. The effects of solvent on NH_4NO_3-catalyzed liquid-phase rearrangement of 10-epoxy- pinane were studied in this paper.
[ترجمه ترگمان]اثرات حلال بر روی NH [ ۴ ] O [ ۳ ] O [ ۳ ] O [ ۳ ] در این مقاله مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه گوگل]در این مقاله اثرات حلال بر بازسازی واکنش فاز مایع فاز مایع NH_4NO_3 در این مقاله مورد بررسی قرار گرفت
11. The transformation and production rearrangement of the crude benzol distillation system are described.
[ترجمه ترگمان]تغییر شکل و بازآرایی تولید سیستم تقطیر خام benzol شرح داده می شود
[ترجمه گوگل]تغییر و تولید بازسازی سیستم تقطیر بنزیل خام شرح داده شده است
12. Most asset rearrangement of quoted companies do not advance optimum distribution of social resources. The cause of inefficient asset rearrangement is the defect of security market system.
[ترجمه ترگمان]اکثر rearrangement به نقل از این شرکت ها توزیع مطلوب منابع اجتماعی را افزایش نمی دهند علت ترتیب مجدد دارایی ناکافی، نقص سیستم بازار امنیتی است
[ترجمه گوگل]اغلب تجدید ساختار دارایی های شرکت های نقل قول، توزیع مطلوب منابع اجتماعی را پیش نمی برند علت بازنگری دارایی ناکارآمد، نقص سیستم بازار امنیتی است
13. However, since any rearrangement suffices, box D can be contorted, not just turned ( see examples below ).
[ترجمه ترگمان]با این حال، از آنجا که هر بازآرایی کافی است، جعبه D را می توان کج کرد، نه فقط برگشت (نمونه های زیر را ببینید)
[ترجمه گوگل]با این حال، از آنجا که هر گونه بازنگری کافی است، جعبه D را می توان تسلیم کرد، نه فقط تبدیل (نگاه کنید به مثال های زیر)
14. They believed that the federal government was sponsoring a threatening rearrangement of local power relations.
[ترجمه ترگمان]آن ها بر این باور بودند که دولت فدرال از بازآرایی تهدید کننده روابط قدرت محلی حمایت می کند
[ترجمه گوگل]آنها اعتقاد داشتند که دولت فدرال حمایت از روابط قدرت را با تهدید دوباره برقرار می کند
15. Every few minutes, she would pause to look me over, to see if there were hard lines that needed rearrangement.
[ترجمه ترگمان]هر چند دقیقه مکث می کرد تا مرا برانداز کند، تا ببیند خطوط سختی وجود دارد که به rearrangement نیاز دارد یا نه
[ترجمه گوگل]هر چند دقیقه چند بار به من نگاه می کند تا ببیند آیا خطوط سختی وجود دارد که نیاز به بازسازی دارند