کلمه جو
صفحه اصلی

scrubber


معنی : لته مال، نظیف کننده
معانی دیگر : لته مال، نظیف کننده

انگلیسی به فارسی

لته مال، نظیف کننده


اسکرابر، لته مال، نظیف کننده


انگلیسی به انگلیسی

• one who scrubs; brush or tool used for scrubbing

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] دستگاه تصفیه گاز کوره بلند - هر کدام از چند وسیله شیمیایی و فیزیکی که ترکیبات گوگرد را طی احتراق زغال سنگ، جدا می سازد
[پلیمر] برج شستشو

مترادف و متضاد

لته مال (اسم)
scrubber

نظیف کننده (اسم)
scrubber

جملات نمونه

1. She scrubbed the stain on the floor.
[ترجمه ترگمان] اون لکه رو روی زمین تمیز کرد
[ترجمه گوگل]او رنگ لکه را روی زمین فرو کرد

2. She was on her hands and knees scrubbing the floor.
[ترجمه فاطمه عبدی] او چهار دست و پا نشسته بود و زمین را می سابید.
[ترجمه ترگمان]او روی زمین زانو زده و زانو زده بود
[ترجمه گوگل]او در دستانش بود و زانوها را خراشیده بود

3. This floor is crying out to be scrubbed.
[ترجمه ترگمان] این طبقه داره گریه می کنه تا پاک بشه
[ترجمه گوگل]این طبقه گریه می کند که پوشیده شود

4. She was on her knees scrubbing the kitchen floor.
[ترجمه ترگمان]او روی زانوهایش نشسته بود و کف آشپزخانه را می شست
[ترجمه گوگل]او زانوهای خود را روی کف آشپزخانه گذاشت

5. He's down on his knees, scrubbing .
[ترجمه ترگمان]او زانو می زند و نظافت می کند
[ترجمه گوگل]او بر روی زانوهایش خراش زده است

6. Scrub the wood thoroughly with water and a stiff brush.
[ترجمه ترگمان]چوب را کاملا با آب و یک برس سفت تمیز کنید
[ترجمه گوگل]چوب را به طور کامل با آب و قلم مو سفت می کند

7. I started to scrub off the dirt.
[ترجمه ترگمان]شروع کردم به پاک کردن خاک
[ترجمه گوگل]شروع کردم به خراشیدن خاک

8. Surgeons began to scrub their hands and arms with soap and water before operating.
[ترجمه ترگمان]جراحان شروع به تمیز کردن دست ها و دست های خود با صابون و آب قبل از عمل کردند
[ترجمه گوگل]جراحان قبل از عمل، دست ها و دست ها را با صابون و آب زدند

9. The vegetation consisted of low scrub.
[ترجمه ترگمان]پوشش گیاهی از بوته های کوتاه تشکیل شده بود
[ترجمه گوگل]پوشش گیاهی شامل اسکراب کم بود

10. She scrubbed the mark on the wall for ages, but it wouldn't come off.
[ترجمه فاطمه عبدی] او مدت ها لکه روی دیوار را محکم تمیز کرد اما لکه نمی رفت.
[ترجمه ترگمان]سال ها نشانه روی دیوار را پاک کرد، اما باز نمی شد
[ترجمه گوگل]او علامت گذاری روی دیوار را برای سنین از بین می برد، اما نمی تواند کنار بیاید

11. It would pay farmers to plough up the scrub and plant wheat.
[ترجمه ترگمان]برای شخم زدن the و کاشت گندم به کشاورزان پول پرداخت خواهد کرد
[ترجمه گوگل]این به کشاورزان پرداخت می شود تا اسکراب را بریزند و گندم را بجوشانند

12. They are then scrubbed with clean water and left to dry off for an hour or two in a warm room.
[ترجمه ترگمان]سپس آن ها با آب تمیز شسته می شوند و برای یک یا دو ساعت در یک اتاق گرم خشک می شوند
[ترجمه گوگل]سپس آنها را با آب تمیز تمیز می کنند و به مدت یک یا دو ساعت در یک اتاق گرم خشک می شوند

13. Colin had been put into a bath and been scrubbed from head to foot.
[ترجمه ترگمان]کالین به حمام رفته بود و سر تا پایش را تمیز کرده بود
[ترجمه گوگل]کالین به حمام گذاشته شده بود و از سر تا پا از بین رفته بود

14. He scrubbed the blood from his shoes.
[ترجمه ترگمان]خون را از کفشش پاک کرد
[ترجمه گوگل]او خون را از کفشهایش فرو برد

پیشنهاد کاربران

در تجهیزات نظافتی به معنای کفشوی یا زمین شوی

تصفیه کننده

اسکاج ظرفشویی


کلمات دیگر: