کلمه جو
صفحه اصلی

electromagnetic interference

انگلیسی به انگلیسی

• disruption of the operation of electrical devices which is caused by the presence of electromagnetic radiation, emi

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] تداخل الکترومغناطیسی [ ای ام آی] نوعی اختلال الکترومغناطیسی که توسط منابع تابنده و فرستنده نظیر تخلیه الکتروستاتیکی ( ای اس دی) . آذرخش، رادار، سیگنالهای رادیو و تلویزیونی، موتورهای جاروبک دار، و خطوط نیرو تولید می شود. این تداخل، ولتاژهای نامطلوبی را در مدارهای الکترونیکی ایجاد می کند و منجر به خرابی و آسیب دیدگی قطعات می شود . برای حفاظت در برابر « ای ام آی» باید از حفاظهای الکتریکی ،پالایه ها، و حذف کننده های سیگنالهای گذرا استفاده کرد.
[پلیمر] تداخل الکترومغناطیسی

جملات نمونه

1. The powerful electromagnetic interference on the industrial television system for EAF at Baosteel leads to fuzzy picture which affects normal operation.
[ترجمه ترگمان]تداخل الکترومغناطیسی قدرتمند در سیستم تلویزیون صنعتی برای EAF در Baosteel منجر به تصویر فازی می شود که بر عملکرد نرمال تاثیر می گذارد
[ترجمه گوگل]تداخل الکترومغناطیسی قدرتمند در سیستم تلویزیون صنعتی برای EAF در Baosteel منجر به تصحیح فازی می شود که بر عملکرد عادی تاثیر می گذارد

2. With increasing of electronic equipments in bus, the electromagnetic interference becomes serious now.
[ترجمه ترگمان]با افزایش تجهیزات الکترونیکی در باس، تداخل الکترومغناطیسی هم اکنون جدی می شود
[ترجمه گوگل]با افزایش تجهیزات الکترونیکی در اتوبوس، تداخل الکترومغناطیسی اکنون جدی می شود

3. In addition, electromagnetic interference will become prominent along with the increase of edge rate and frequency.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، تداخل الکترومغناطیسی با افزایش نرخ و فرکانس لبه، برجسته خواهد شد
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، تداخل الکترومغناطیسی همراه با افزایش نرخ لبه و فرکانس برجسته خواهد شد

4. The electromagnetic interference (EMI) is an important problem in microwave system which is caused by harmonic radiations in most cases.
[ترجمه ترگمان]تداخل الکترومغناطیسی یک مساله مهم در سیستم مایکروویو است که در اکثر موارد توسط تشعشعات هارمونیک ایجاد می شود
[ترجمه گوگل]تداخل الکترومغناطیسی (EMI) یک مشکل مهم در سیستم مایکروویو است که در اکثر موارد بوسیله اشعه های هارمونیک ایجاد می شود

5. When striked by lightning, there is intensive electromagnetic interference from channel current.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که صاعقه به وسیله صاعقه زبانه می کشد، تداخل الکترومغناطیسی شدیدی از جریان کانال وجود دارد
[ترجمه گوگل]هنگامی که توسط رعد و برق رها شده است، تداخل الکترومغناطیسی شدید از جریان کانال وجود دارد

6. Applicable environmentrovided with favorable electromagnetic compatibility prevent electromagnetic interference function of good thermal diffusivity, reliable performance.
[ترجمه ترگمان]Applicable environmentrovided با سازگاری الکترومغناطیسی مساعد، از عملکرد تداخل الکترومغناطیسی موثر با ضریب نفوذ گرمایی خوب جلوگیری می کند
[ترجمه گوگل]شرایط محیطی مناسب با سازگاری مطلوب الکترومغناطیسی مانع عملکرد تداخل الکترومغناطیسی از نفوذ حرارتی خوب، عملکرد قابل اعتماد می شود

7. The electromagnetic interference resistance characteristic of the Fe-Si-Al magnetic alloy powder was improved by flattening the metallic materials and chemical coating method in this paper.
[ترجمه ترگمان]مشخصه مقاومت تداخل الکترومغناطیسی آلیاژ Fe - Si - Al - Al با صاف کردن مواد فلزی و روش پوشش شیمیایی در این مقاله، بهبود یافت
[ترجمه گوگل]مقاومت الکترومغناطیسی مشخصه پودر آلومینیوم مغناطیسی Fe-Si-Al توسط پهن کردن مواد فلزی و روش پوشش شیمیایی در این مقاله بهبود یافته است

8. The electromagnetic interference and mechanical vibration are easy to cause false output of the PLC, thus resulting in trouble of the system.
[ترجمه ترگمان]تداخل الکترومغناطیسی و ارتعاشات مکانیکی آسان است و باعث ایجاد خروجی نادرست از PLC می شود، در نتیجه منجر به ایجاد مشکل در سیستم می شود
[ترجمه گوگل]تداخل الکترومغناطیسی و ارتعاش مکانیکی باعث ایجاد خروجی نادرست PLC می شود، بنابراین باعث مشکل سیستم می شود

9. To avoid the electromagnetic interference, the angle conversion system based on analog device employed the technology of pre-filtering.
[ترجمه ترگمان]برای جلوگیری از تداخل الکترومغناطیسی، سیستم تبدیل زاویه براساس دستگاه آنالوگ، تکنولوژی فیلتر پیش از فیلتر کردن را به کار گرفت
[ترجمه گوگل]برای جلوگیری از تداخل الکترومغناطیسی، سیستم تبدیل زاویه بر اساس دستگاه آنالوگ تکنولوژی پیش فیلتر کردن را استفاده کرد

10. Conductive plastics is an important defensive and functional polymer materials in resisting electromagnetic interference ( EMI ) .
[ترجمه ترگمان]پلاستیک های زیست تخریب پذیر، مواد پلیمری بسیار دفاعی و کاربردی مهمی در مقاومت در برابر تداخل الکترومغناطیسی می باشد
[ترجمه گوگل]پلاستیک های هدایت شده یک ماده مهم پلیمری دفاعی و کاربردی در مقاومت در برابر تداخل الکترومغناطیسی (EMI) است

11. A fly - by - light flight control systemfly - by - wire system which is susceptible to electromagnetic interference and has low bandwidth.
[ترجمه ترگمان]یک سیستم کنترل پرواز با نور به وسیله سیستم سیمی - توسط سیستم سیمی که مستعد تداخل الکترومغناطیسی است و پهنای باند کم دارد
[ترجمه گوگل]سیستم کنترل سیستم پرواز پروازی توسط نور، که به تداخل الکترومغناطیسی حساس است و دارای پهنای باند کم است

12. The pump is of many merits, such as simple structure, and small volume, light weight, low leakage, quick response time, low power consumption, noise free, electromagnetic interference free.
[ترجمه ترگمان]این پمپ دارای مزایای زیادی مثل ساختار ساده و حجم کوچک، وزن کم، نشت پایین، زمان واکنش سریع، مصرف توان کم، نویز آزاد، تداخل الکترومغناطیسی آزاد است
[ترجمه گوگل]پمپ از مزایای بسیاری برخوردار است از جمله ساختار ساده و حجم کوچک، وزن سبک، نشت کم، زمان پاسخ سریع، مصرف کم مصرف، بدون سر و صدا، تداخل الکترومغناطیسی رایگان است

13. Engine spark ignition system is the main source of electromagnetic interference on vehicle.
[ترجمه ترگمان]سیستم احتراق موتور جرقه اصلی تداخل الکترومغناطیسی در وسیله نقلیه است
[ترجمه گوگل]موتور احتراق جرقه منبع اصلی تداخل الکترومغناطیسی در خودرو است

14. The capability of the equipment or system able to make them work normally under the electromagnetic environment and not generate unallowed electromagnetic interference in the environment.
[ترجمه ترگمان]قابلیت تجهیزات یا سیستم می تواند آن ها را به طور عادی تحت محیط الکترومغناطیسی کار کند و باعث ایجاد تداخل الکترومغناطیسی در محیط شود
[ترجمه گوگل]قابلیت تجهیزات یا سیستم قادر به انجام آنها به طور معمول در محیط الکترومغناطیسی کار می کنند و تداخل الکترومغناطیسی غیرمجاز را در محیط ایجاد نمی کند


کلمات دیگر: