کلمه جو
صفحه اصلی

ligand


(فیزیک) لیگاند

انگلیسی به فارسی

(فیزیک) لیگاند


لیگاند


دیکشنری تخصصی

[شیمی] لیگاند
[زمین شناسی] واحدی (یون، مولکول، گروه مولکولی ) که در یک مجموعه (گروه چنداتمی) به یون مرکزی فلز متصل می شود.
[نساجی] لیانگ- پیوند مولکولی - الکترون پیوندی
[پلیمر] لیگاند

جملات نمونه

1. No obvious regional differences in response to ligand were detected in these cultures.
[ترجمه ترگمان]هیچ تفاوت منطقه ای آشکاری در واکنش به لیگاند در این فرهنگ ها کشف نشد
[ترجمه گوگل]تفاوت های منطقه ای واضح در پاسخ به لیگاند در این فرهنگ ها مشخص نشده است

2. Ligand is also conducting phase three trials on Targretin for a form of lymphoma and is looking at it for other cancers.
[ترجمه ترگمان]Ligand همچنین سه آزمایش بر روی Targretin برای فرم of انجام می دهد و به دنبال سرطان ها به آن نگاه می کند
[ترجمه گوگل]لیگاند همچنین آزمایشات فاز سوم در Targretin را برای یک نوع لنفوم انجام می دهد و به دنبال آن سرطان های دیگر است

3. Ligand binding to the EGF receptor therefore seems to be integrally associated with liver cell proliferation.
[ترجمه ترگمان]بنابراین به نظر می رسد اتصال Ligand به گیرنده EGF همراه با تکثیر سلول کبد در ارتباط است
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد لیگاند به گیرنده EGF به طور یکپارچه با تکثیر سلولی کبد ارتباط دارد

4. Ligand is seeking another collaboration to develop diabetes drugs.
[ترجمه ترگمان]Ligand به دنبال هم کاری دیگر برای توسعه داروهای دیابت است
[ترجمه گوگل]لیگاند در جستجوی یک همکاری دیگر برای توسعه داروهای دیابت است

5. Similarly, one involving transfer from ligand to metal is called a reductive charge-transfer transition.
[ترجمه ترگمان]به طور مشابه، یکی که شامل انتقال از لیگاند به فلز است، گذار انتقال بار تقلیلی نامیده می شود
[ترجمه گوگل]به طور مشابه، یکی از انتقال از لیگاند به فلز، یک انتقال انتقال بار کاهش یافته است

6. The binding mode of the ligand was completely preserved when the complex was prepared with the ligand.
[ترجمه ترگمان]حالت اتصال لیگاند به طور کامل هنگامی که کمپلکس توسط لیگاند تهیه شد، حفظ شد
[ترجمه گوگل]حالت اتصال از لیگاند به طور کامل حفظ شد زمانی که پیچیده با لیگاند آماده شد

7. Chiral amino alcohol is a kind of the ligand or catalyst with great potential for the development of catalytic asymmetric synthesis.
[ترجمه ترگمان]Chiral آمینو الکل نوعی از لیگاند یا کاتالیزور است که پتانسیل بالایی برای توسعه سنتز غیرمتقارن کاتالیتیک دارد
[ترجمه گوگل]آمینو الکل کریل نوعی لیگاند یا کاتالیزور با پتانسیل بسیار بالایی برای توسعه سنتز نامتقارن کاتالیزوری است

8. Conclusion: Fas and its ligand could play a an role in the injury of human glomerular cell.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: Fas و لیگاند آن می تواند نقش مهمی در آسیب سلول glomerular انسان ایفا کند
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: فاس و لیگاند آن می توانند نقش آسیب سلول گلومرولی را بازی کنند

9. Ethylenediamine tetra Methylenephosphonic acid is a new multidentate ligand.
[ترجمه ترگمان]ethylenediamine tetra Methylenephosphonic acid یک لیگاند multidentate new است
[ترجمه گوگل]اتیل اندیامین تترا اسید متیلن فسفونیک یک لیگاند چندتایی جدید است

10. The result showed that ligand has good coordination ability with rare earth ions, and a binuclear complex was formed.
[ترجمه ترگمان]نتیجه نشان داد که لیگاند، توانایی هماهنگی خوبی با یون های گیاهی کمیاب دارد و یک کمپلکس binuclear شکل می گیرد
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که لیگاند توانایی هماهنگی خوبی با یون های خاکی کم دارد و یک مجتمع دو هسته ای تشکیل شده است

11. A proliferation-induced ligand(APRIL)is a recently found member of tumor necrosis factor (TNF)superfamily.
[ترجمه ترگمان]لیگاند جلوگیری از تکثیر (آوریل)یکی از اعضای خانواده نکروز تومور (TNF)است
[ترجمه گوگل]لیگاند ناشی از تکثیر (APRIL) یکی از اعضای تازه کشف فاکتور نکروز تومور (TNF) است

12. That is specifically activated by an artificial ligand called a chemical inducer of dimerization.
[ترجمه ترگمان]این به طور خاص توسط یک لیگاند های مصنوعی بنام تحریک کننده شیمیایی of فعال می شود
[ترجمه گوگل]این به طور خاص توسط یک لیگاند مصنوعی به نام القا کننده شیمیایی دی مریز فعال شده است

13. It was found that the ligand and complex of polymers are thermotropic nematic liquid crystals with wide mesomorphic temperature range.
[ترجمه ترگمان]مشاهده شد که لیگاند و کمپلکس پلیمر، بلوره ای مایع nematic با محدوده دمایی گسترده mesomorphic هستند
[ترجمه گوگل]مشخص شد که لیگاند و پیچیده از پلیمرها، بلورهای مایع غیرمستتیکی ترموتروپیک هستند که دامنه وسیعی از دما را دارند

14. The results corroborate the role of these proteins in pheromone transport and elaborate the structural basis of ligand binding.
[ترجمه ترگمان]نتایج تایید می کنند که نقش این پروتیین ها در حمل و نقل فرومون و تعیین ساختار ساختاری اتصال لیگاند دخالت دارد
[ترجمه گوگل]نتایج این پروتئین ها را در حمل و نقل فرومون تأیید می کند و پایه ساختاری پیوند لیگاند را تقویت می کند

15. Calcium will interfere and is eliminated by complexing with a ligand which binds calcium and not magnesium.
[ترجمه ترگمان]کلسیم مداخله می کند و با کمپلکس دادن لیگاند، که کلسیم و منیزیم را پیوند می دهد، از بین می رود
[ترجمه گوگل]کلسیم به وسیله پیچیده شدن با یک لیگاند که کلسیم و منیزیم را متصل می کند، تداخل پیدا می کند

پیشنهاد کاربران

ماده شیمیایی ( زیست شناسی )


کلمات دیگر: