کلمه جو
صفحه اصلی

electron beam


پرتوی الکترونی

انگلیسی به فارسی

پرتوی الکترونی


پرتو الکترون، پرتوی الکترونی


انگلیسی به انگلیسی

• shaft of electrons moving at high speed in the same direction

دیکشنری تخصصی

[شیمی] باریکه الکترون
[سینما] پرتو الکترونی
[کامپیوتر] پرتو الکترونی .
[برق و الکترونیک] پرتو ( باریکه ) الکترونی - باریکه ی الکترونی جریانی از الکترونها که در کاربردهای متنوعی نظیر نوشتن روی سطح فسفری صفحه ی « سی آر سی» تابیدن مستقیم یا از طریق ماسک به سطوح پوشیده از فوتورزیست درپولکهای نیمرسانا، یا بزرگ نمایی اجسام از طریق عبور از عدسیهای مغناطیسی استفاده می شود. همچنین به عنوان ابزار برش نیز به کار می رود.
[پلیمر] باریکه الکترون

جملات نمونه

1. Magnetic coils focus the electron beams into fine spots.
[ترجمه ترگمان]حلقه های مغناطیسی، پرتوه ای الکترونی را به نقاط حساس متمرکز می کنند
[ترجمه گوگل]کویل مغناطیسی پرتوهای الکترون را به لکه های نازک متمرکز می کند

2. Fire a high energy electron beam at a metal target and bremsstrahlung effect produces intense X-rays.
[ترجمه ترگمان]آتش یک تیر الکترونی با انرژی بالا در یک هدف فلزی و اثر bremsstrahlung، اشعه های ایکس شدید ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]اشعه ماوراء بنفش پرتو الکترون بالا در یک هدف فلزی و اثر برمسترون باعث ایجاد اشعه ایکس شدید می شود

3. A basic example occurs in an electron beam - so important in television and radio.
[ترجمه ترگمان]یک مثال ساده در یک تیر الکترونی رخ می دهد - که در رادیو و رادیو بسیار مهم است
[ترجمه گوگل]یک نمونه اولیه در پرتو الکترونی وجود دارد که در تلویزیون و رادیو اهمیت دارد

4. The device is fabricated in Gallium Arsenide using electron beam lithography to define special side-gated channels.
[ترجمه ترگمان]این دستگاه در Gallium arsenide با استفاده از لیتوگرافی اشعه الکترونی برای تعریف کانال های مخصوص به سمت چپ، ساخته شده است
[ترجمه گوگل]این دستگاه در Gallium Arsenide با استفاده از لیتوگرافی پرتو الکترونی برای تعریف کانال های جانبی متصل شده ساخته شده است

5. Alternatively, electron beam machines are used.
[ترجمه ترگمان]متناوبا، ماشین های پرتو الکترونی مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]متناوبا، دستگاه های پرتو الکترون استفاده می شود

6. In this paper, electron beam physics, equilibrium of plasma in Tokamak under electron injection and physical problems involved in the electron injector were analytically studied.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، فیزیک پرتوی الکترونی، تعادل پلاسما در Tokamak تحت تزریق الکترون و مشکلات فیزیکی درگیر در تزریق کننده الکترونی به صورت تحلیلی مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]در این مقاله، فیزیک پرتو الکترون، تعادل پلاسما در توکاماک تحت تزریق الکترون و مشکلات فیزیکی مربوط به انژکتور الکترون مورد بررسی قرار گرفت

7. The deflection system of an electron beam lithography tool is used to control deflection scanning of electron beam.
[ترجمه ترگمان]سیستم انحراف از یک ابزار لیتوگرافی نوری برای کنترل انحراف پرتوه ای الکترونی مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]سیستم انحراف از ابزار لیتوگرافی پرتو الکترونی برای کنترل انحراف اسکن پرتو الکترونی استفاده می شود

8. The effect of divergence of the incident electron beam on the gain of FEL is analysed.
[ترجمه ترگمان]اثر واگرایی پرتو الکترونی عبوری بر روی بهره of تحلیل می شود
[ترجمه گوگل]اثر واگرایی پرتو الکترونی حادثه بر افزایش FEL تحلیل شده است

9. By means of electron beam evaporation and ion source auxiliary technology, the paper shows the influence of the number of layers on the quality of film polarization beam splitter prism.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از تبخیر تیر الکترونی و تکنولوژی کمکی منبع یونی، این مقاله تاثیر تعدادی از لایه ها در کیفیت شکاف دهنده پرتو قطبش نور را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]با استفاده از تبخیر الکترون پرتو و تکنولوژی کمکی یونی منبع، اثر تاثیر تعداد لایه ها بر کیفیت منشور split polarization پل را نشان می دهد

10. Free electron laser works as follows: an electron beam goes through the section with alternating magnetic field making electrons move along a wavy path and not a straight one.
[ترجمه ترگمان]لیزر الکترون آزاد به صورت زیر کار می کند: یک پرتو الکترونی از بخش با میدان مغناطیسی متناوب عبور می کند که الکترون ها را در مسیر موجی حرکت می دهد و نه یک الکترون مستقیم
[ترجمه گوگل]لیزر الکترون آزاد به این صورت عمل می کند: یک پرتو الکترون عبور می کند از طریق بخش با میدان مغناطیسی متناوب که الکترون ها در امتداد مسیر موجی حرکت می کنند و نه یک مستقیم

11. Space charge effect of a multi-energy electron beam in a uniform electrical field or field-free space has also been analyzed.
[ترجمه ترگمان]اثر شارژ فضا یک تیر الکترونی چند انرژی در یک میدان الکتریکی یکنواخت و یا فضای عاری از میدان نیز مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]اثر شار فضایی پرتو الکترون الکترونیک چندگانه در یک میدان الکتریکی یکنواخت یا فضای بدون فضای نیز مورد تحلیل قرار گرفته است

12. The peak of the hot electron beam shifts to the laser propagation direction from the target normal direction as the laser intensity reaches the relativistic.
[ترجمه ترگمان]پیک پرتوه ای الکترونی داغ به مسیر انتشار لیزری از جهت نرمال هدف به عنوان شدت لیزری به the تبدیل می شود
[ترجمه گوگل]اوج پرتو الکترونی داغ به سمت جهت انتشار لیزر از جهت نرمال هدف، به عنوان شدت لیزر به نسبیت می رود

13. To vary ( electron velocity ) in an electron beam.
[ترجمه ترگمان]برای تغییر (سرعت الکترون)در پرتوی الکترونی
[ترجمه گوگل]برای تغییر (سرعت الکترون) در یک پرتو الکترونی

14. This paper introduces the development of electron beam lithography around the world and basic fundamentals of pattern generator.
[ترجمه ترگمان]این مقاله توسعه لیتوگرافی اشعه الکترون در سراسر جهان و اصول اولیه ژنراتور الگو را معرفی می کند
[ترجمه گوگل]در این مقاله توسعه لیتوگرافی پرتو الکترونی در سراسر جهان و مبانی اساسی ژنراتور الگوریتم معرفی شده است

15. Methods: The nature HA films were prepared by electron beam evaporation and rf - magnetron sputtering techniques.
[ترجمه ترگمان]روش ها: طبیعت HA توسط تکنیک های تجزیه و تحلیل پرتوی الکترونی و تکنیک های تجزیه و تحلیل rf تهیه شد
[ترجمه گوگل]روشها: فیلمهای HA HA با استفاده از روش تبخیر پرتوهای الکترونی و تکنیکهای اسپکتروفتومتری Rf - magnetron تهیه شد

پیشنهاد کاربران

electron beam ( فیزیک )
واژه مصوب: باریکۀ الکترون
تعریف: جریانی از الکترون های گسیل شده از چشمه ای واحد که تحت تأثیر یک میدان الکتریکی یا مغناطیسی با سرعتی تقریباً یکسان و هم جهت در حرکت هستند


کلمات دیگر: