1. Her orbital speed must be a few hundred meters per second.
[ترجمه ترگمان]سرعت مداری او باید چند صد متر در ثانیه باشد
[ترجمه گوگل]سرعت مداری او باید چند صد متر در ثانیه باشد
2. The newly discovered world followed an orbital path unlike that of any other planet.
[ترجمه ترگمان]دنیای تازه کشف شده، بر خلاف هر سیاره دیگری، مسیر مداری را دنبال می کند
[ترجمه گوگل]دنیای تازه کشف شده بر خلاف سیاره دیگر، مسیری را دنبال کرد
3. Similar effects operate for d orbitals, but not for s orbitals, which have no orbital angular momentum.
[ترجمه ترگمان]عوارض مشابهی برای orbitals ها کار می کنند، اما نه برای اوربیتال های s، که هیچ حرکت زاویه ای مداری ندارند
[ترجمه گوگل]اثرات مشابه برای orbital d، اما نه برای اوربیتال های S، که دارای حرکت زاویه ای مداری نیستند، عمل می کنند
4. If we remove an electron from an anti-bonding orbital, the ion will be more tightly bound than the molecule was.
[ترجمه ترگمان]اگر یک الکترون را از یک اوربیتال های ضد پیوندی حذف کنیم، یون more از مولکول خواهد بود
[ترجمه گوگل]اگر الکترون را از یک مدار بیضوی بیرون بیاوریم، یون از محتویات مولکول بیشتر محسوب می شود
5. The orbital motion of the earth provided a causal explanation for why the planets appeared to meander across the sky.
[ترجمه ترگمان]حرکت مداری زمین توضیح علی را به این دلیل ارائه کرد که چرا سیارات به شکل مارپیچ در آسمان به نظر می رسیدند
[ترجمه گوگل]حرکت مداری زمین، یک توضیح علیت برای اینکه چرا سیاره ها در سراسر آسمان ظاهر می شوند، ارائه داد
6. It sounds simple, but Aprilia and Orbital faced a tough challenge getting the system to work.
[ترجمه ترگمان]به نظر ساده می آید، اما Aprilia و مداری با چالش سختی مواجه هستند که سیستم را به کار مشغول می کند
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد ساده است، اما Aprilia و Orbital با یک چالش جدی برای به دست آوردن سیستم کار می کنند
7. Because of these orbital properties, some of these bodies have very short expected orbital lifetimes before colliding with Earth.
[ترجمه ترگمان]به دلیل این خواص مداری، برخی از این افراد، قبل از برخورد با زمین، طول عمر اوربیتال های بسیار کمی را پیش بینی می کنند
[ترجمه گوگل]به علت این خواص مداری، بعضی از این بدن ها قبل از برخورد با زمین، انتظارات بسیار کوتاهی را در طول زندگی دارند
8. Soon the most lucrative function of the resurrected orbital was as an alien adventure park.
[ترجمه ترگمان]به زودی مطلوب ترین عملکرد مدار باز شده، به عنوان یک پارک ماجراجویانه بیگانه بود
[ترجمه گوگل]به زودی یکی از پرطرفدارترین وظایف این ارتفاعات به عنوان یک پارک ماجراجویی بیگانه بود
9. From their orbital hive-turned-fortress, they would sally out against whoever was left and eat them alive.
[ترجمه ترگمان]از کندو کاو - شان - دژ، در برابر هر کسی که باقی مانده بود و زنده آن ها را می خورد به بیرون یورش خواهند برد
[ترجمه گوگل]آنها از ستون پرتگاه مداری خود، تبدیل به قلعه، آنها علیه هر کس که چپ و زنده آنها را می خورند، جدا می شوند
10. The precision of measurement of the orbital period decay rivals the precision of this prediction.
[ترجمه ترگمان]دقت اندازه گیری دوره تناوب مداری، دقت این پیش بینی را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]دقیق اندازه گیری دوره فروپاشی مدار رقابتی دقت این پیش بینی است
11. Any orbital eccentricity produced by the collapse must have been subsequently removed by tidal forces.
[ترجمه ترگمان]هر گونه eccentricity مداری که توسط فروپاشی تولید می شود باید توسط نیروهای جزر و مد حذف شود
[ترجمه گوگل]هر زلزله زدایی از طریق فروپاشی، باید بعدا توسط نیروهای جزر و مدی برداشته شود
12. The orbital periods are again mostly about three to five years.
[ترجمه ترگمان]دوره های گردشی بیشتر در حدود سه تا پنج سال است
[ترجمه گوگل]دوره های مداری معمولا بیشتر از سه تا پنج سال است
13. Take the London orbital.
[ترجمه ترگمان]اوربیتال لندن را در نظر بگیرید
[ترجمه گوگل]نگاهی به لندن می اندازیم
14. The loss of orbital energy by the satellite causes it to evolve slowly inward into a closer, shorter-period orbit.
[ترجمه ترگمان]از دست دادن انرژی اوربیتال به وسیله ماهواره موجب می شود که آن به آرامی به سمت داخل یک مدار نزدیک تر و کوتاه تر حرکت کند
[ترجمه گوگل]از دست دادن انرژی مداری توسط ماهواره، آن را به آهستگی به داخل یک مدار نزدیکتر و کوتاهتر تبدیل می کند