کلمه جو
صفحه اصلی

waistband


کمر بند، بند کمر، بندتنبان، بند شلوار، بند یا کش دامن، بند زیرشلواری، کمربند

انگلیسی به فارسی

بند تنبان، بند زیرشلواری


کمربند، بند تنبان، بند زیرشلواری


انگلیسی به انگلیسی

• band fitting around the waist; belt
a waistband is a narrow piece of material sewn on to the waist of a skirt, pair of trousers, or other garment to strengthen it.

اسم ( noun )
• : تعریف: a band that fits around the waist, esp. as part of trousers, a skirt, or the like.

دیکشنری تخصصی

[نساجی] کمری (نوار دوخته شده به بلوز یا دامن)

جملات نمونه

1. the waistband of a dress
بند کمر لباس زنانه

2. He had a gun tucked into the waistband of his trousers.
[ترجمه ترگمان]یک تفنگ روی کمربند شلوارش گذاشته بود
[ترجمه گوگل]او یک تفنگ را به کمر شلوار خود گرفت

3. Fashionable lacing on the waistband of these trousers helps to accentuate a trim figure.
[ترجمه ترگمان]گره زدن بند شلوار به کمربند این شلوار به برجسته کردن یک شکل تریم کمک می کند
[ترجمه گوگل]شلوار مد شیک بر روی کمربند این شلوار ها کمک می کند تا یک شکل ظریف تر را برجسته کنید

4. Roll up the waistband like a belt and the pleats will roll into one another.
[ترجمه ترگمان]کمربند ایمنی را مثل کمربند صاف کن و چین های دیگر را به هم وصل می کنند
[ترجمه گوگل]کمربند را مانند یک کمربند قرار دهید و جوراب ها به یکدیگر متصل می شوند

5. She reached for the. 38 jammed into her waistband, trying to pull it free as Stark grabbed for her throat.
[ترجمه ترگمان]دستش را دراز کرد ۳۸ ۳۸ به کمربندش گره خورد و سعی کرد آن را آزاد کند، وقتی که استارک گلویش را گرفت
[ترجمه گوگل]او برای 38 به کمربندش وارد شد، سعی کرد آن را آزاد کند، چون استارک برای گلویش گم شد

6. Other features: semi-elasticated waistband with belt loops.
[ترجمه ترگمان]سایر ویژگی ها: کمربند semi با حلقه های کمربند
[ترجمه گوگل]دیگر ویژگی های کمربند نیمه الاستیکی با حلقه های کمربند

7. She tugged at her skirt and adjusted her waistband.
[ترجمه ترگمان]دامنش را کشید و کمربندش را مرتب کرد
[ترجمه گوگل]او دامن او را تکان داد و کمربند او را تنظیم کرد

8. The stitching is good, the waistband overlaps with two buttons and the waist loops are securely sewn under the waistband.
[ترجمه ترگمان]چسباندن خوب است، کمربند کمربند با دو دکمه همپوشانی دارد و حلقه های کمر به طور ایمن زیر کمربند قرار دارند
[ترجمه گوگل]دوخت خوب است، کمربند با دو دکمه همپوشانی دارد و حلقه های کمر به طور ایمن تحت کمربند دوخته شده اند

9. The pockets and waistband take slightly longer to dry out completely.
[ترجمه ترگمان]جیب و کمربند آن ها کمی بیشتر طول می کشد تا به طور کامل خشک شود
[ترجمه گوگل]جیب و کمربند کمی طول می کشد تا کاملا خشک شود

10. Unpressed pleats fall from a shaped waistband, elasticated at the sides and featuring a centre belt loops.
[ترجمه ترگمان]pleats unpressed از کمربند شکل، elasticated در دو طرف و دارای حلقه های کمربند مرکزی هستند
[ترجمه گوگل]پنجه های بدون فشار از یک کمربند شکل پدید می آیند، در دو طرف الاستیک شده و دارای حلقه های کمربند مرکزی هستند

11. The slacks have an elastic waistband.
[ترجمه ترگمان]شلوار گشاد، کمربند elastic دارد
[ترجمه گوگل]شلها دارای کمربند الاستیک هستند

12. The waistband had lost its snap.
[ترجمه ترگمان]کمربند پیراهنش را از دست داده بود
[ترجمه گوگل]کمربند ضربه محکم و ناگهانی خود را از دست داده بود

13. Don had a hefty roll of flab overhanging his waistband.
[ترجمه ترگمان]مقدار زیادی چربی زیر کمربندش آویزان بود
[ترجمه گوگل]دون یک رول کوهی از فلپ داشت که روی کمربند او قرار داشت

14. Shorts from £ 95 Skirty shorts with a ribbed, elasticated waistband and hip pockets. 100% cotton jersey, machine washable.
[ترجمه ترگمان]شلوار from از ۹۵ پوند به همراه کمربند ribbed، کمربند elasticated و جیب کفل ۱۰۰ % پیراهن کتانی، ماشین قابل شستشو
[ترجمه گوگل]شلوارک از 95 پوند شورت کمربند با کمر بند، کمربند الاستیک و جیب پا 100٪ پنبه جیری، ماشین قابل شستشو

15. The best one was as a skirt, modelled by Geraldine, with the sleeves twisted into a waistband.
[ترجمه ترگمان]بهترین آن ها به عنوان یک دامن بود، که توسط جرالدین مدل سازی شده بود و آستین ها به کمربند آویزان بود
[ترجمه گوگل]بهترین آن یک دامن بود که توسط جرالدین طراحی شده بود، با آستین هایش به کمربند پیچیده شده بود


کلمات دیگر: