1. aperture lens
عدسی دهانه
2. this lens magnifies ninety diameters
درشتنمایی این عدسی نود برابر است.
3. a biconcave lens
عدسی دوکاو
4. a biconvex lens
عدسی دو کوژ
5. a camera lens
عدسی دوربین عکاسی
6. a concave lens
عدسی کاو
7. a convex lens
عدسی کوژ،عدسی همگرا
8. a divergent lens
عدسی واگرا
9. a fast lens
عدسی حساس
10. a strong lens
عدسی قوی
11. an achromatic lens
یک عدسی ساده
12. a telescope's large lens
عدسی بزرگ تلسکوپ (ستاره نما)
13. the resolving power of a lens
قدرت واکافت (تجزیه ی) یک عدسی
14. a color filter for a camera lens
فیلتر رنگی برای عدسی دوربین عکاسی
15. the degree of concavity of a lens
میزان کاوی یک عدسی
16. you must first focus the camera's lens
ابتدا باید عدسی دوربین را تنظیم کنی.
17. the convergence of rays in the focus of the lens
همگرایی اشعه در کانون عدسی
18. The autoexposure button is awkwardly placed under the lens release button.
[ترجمه ترگمان]دکمه autoexposure به طور غیر عادی زیر دکمه انتشار لنز قرار داده می شود
[ترجمه گوگل]دکمه Autoexposure به راحتی زیر دکمه آزاد کردن لنز قرار دارد
19. The lens of a camera forms images.
[ترجمه ترگمان]لنز دوربین تصاویر را شکل می دهد
[ترجمه گوگل]لنز یک دوربین تصویر می کند
20. A lens would magnify the picture so it would be like looking at a large TV screen.
[ترجمه ترگمان]یک لنز تصویر را بزرگ خواهد کرد، بنابراین مانند نگاه کردن به یک صفحه تلویزیون بزرگ خواهد بود
[ترجمه گوگل]یک لنز تصویر را بزرگ می کند، به طوری که به یک صفحه نمایش بزرگ تلویزیون نگاه می شود
21. Don't smear the lens; I've just polished it.
[ترجمه توحید اکبری] لنز را کثیف نکن، تازه آن را تمیز کرده ام.
[ترجمه ترگمان]عدسی را آزمایش نکن، من فقط آن را صیقل دادم
[ترجمه گوگل]لنز را لکه نزنید من فقط آن را جلا دادم
22. Put your hand in front of your right lens and just look through your left lens.
[ترجمه ترگمان]دستتان را جلوی لنز راست خود قرار دهید و فقط از میان لنز چپ خود نگاه کنید
[ترجمه گوگل]دست خود را در مقابل لنز راست قرار دهید و فقط از طریق لنز چپ خود نگاه کنید
23. The lens of the eye accommodate to distance.
[ترجمه ترگمان]عدسی چشم با فاصله از هم فاصله دارد
[ترجمه گوگل]لنز چشم را در فاصله قرار می دهد
24. The lens screws onto the front of the camera.
[ترجمه ترگمان]لنز به قسمت جلوی دوربین متصل می شود
[ترجمه گوگل]پیچ های لنز روی جلوی دوربین قرار می گیرند
25. In this operation the surgeons implant a new lens .
[ترجمه ترگمان]جراحان در این عملیات یک لنز جدید را کاشتند
[ترجمه گوگل]در این عملیات جراحان یک لنز جدید را ایمپلنت می کنند