کلمه جو
صفحه اصلی

unaltered

انگلیسی به فارسی

بدون تغییر


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: the same as before; unchanged.
مشابه: same

- He was amazed at her unaltered beauty.
[ترجمه ترگمان] از زیبایی و زیبایی او حیرت کرده بود
[ترجمه گوگل] او در زیبایی بی نظیرش شگفت زده شد

• unchanged, without any alteration
something that is unaltered has not been changed.

دیکشنری تخصصی

[نساجی] بکر-تغییرنکردن-دست نخورده-بدون تغییرباقی ماندن

جملات نمونه

1. The rest of the apartment had fortunately remained unaltered since that time.
[ترجمه ترگمان]بقیه آپارتمان از آن زمان تا به حال باقی مانده بودند
[ترجمه گوگل]بقیه آپارتمان خوشبختانه از آن زمان باقی مانده باقی مانده است

2. He is virtually unaltered by the years.
[ترجمه ترگمان]او در حقیقت تقریبا تغییر نکرده است
[ترجمه گوگل]او تا سالها عملا تغییر نکرده است

3. This practice has remained unaltered for centuries.
[ترجمه ترگمان]این عمل قرن ها بدون تغییر باقی مانده است
[ترجمه گوگل]این تمرین برای قرن ها باقی مانده است

4. These were my opinions, and they continue unaltered.
[ترجمه ترگمان]این ها عقاید من بودند، و ادامه پیدا کردند
[ترجمه گوگل]اینها نظرات من بود و آنها همچنان بی تغییر بودند

5. The house survives in a largely unaltered state.
[ترجمه ترگمان]این خانه در کشوری بدون تغییر باقی مانده است
[ترجمه گوگل]این خانه در یک دولت بطور غریزی باقی می ماند

6. But in a few places conditions remain unaltered and they suit the original design to perfection.
[ترجمه ترگمان]اما در برخی موارد، شرایط بدون تغییر باقی می ماند و آن ها طراحی اصلی را برای کمال مناسب می دانند
[ترجمه گوگل]اما در شرایط چند مکان، باقی می ماند، بدون تغییر و با طراحی اصلی به کمال مناسب است

7. They strike beautiful poses that could go unaltered into glossy magazines but tell us little about them.
[ترجمه ترگمان]آن ها ژست زیبایی می گیرند که ممکن است بدون تغییر در مجلات پر زرق و برق، بدون تغییر باقی بماند، اما درباره آن ها کمی به ما بگویند
[ترجمه گوگل]آنها اعتصاب زیبایی می کنند که می تواند به مجله های براق تغییر کند، اما کمی درباره آنها صحبت می کنیم

8. The original, unaltered version of the story had been used initially as a sample exercise in undergraduate stylistics tutorials.
[ترجمه ترگمان]نسخه اصلی و بدون تغییر این داستان در ابتدا به عنوان یک تمرین نمونه در آموزش های stylistics کارشناسی استفاده شده است
[ترجمه گوگل]نسخه اصل و بدون تغییر داستان در ابتدا به عنوان یک تمرین نمونه در آموزش های کارشناسی استعدادیابی مورد استفاده قرار گرفت

9. While the topography has remained basically unaltered for millions of years, the ecology has gradually changed.
[ترجمه ترگمان]با اینکه این توپوگرافی به طور اساسی به مدت میلیون ها سال بدون تغییر باقی مانده است، اما اکولوژی به تدریج تغییر کرده است
[ترجمه گوگل]در حالی که توپوگرافی برای میلیونها سال عملا تغییر نکرده است، محیط زیست به تدریج تغییر کرده است

10. Even where deep affection remains unaltered, the gap between them often becomes a chasm as years go by.
[ترجمه ترگمان]حتی جایی که محبت عمیق بدون تغییر باقی می ماند، شکاف بین آن ها اغلب به یک شکاف در طول سال ها تبدیل می شود
[ترجمه گوگل]حتی در جاهایی که نفس عمیقی باقی می ماند، فاصله بین آنها اغلب به یک سال گریز می شود

11. Some minerals seem to survive more or less unaltered even after being subject to prolonged weathering, whereas others decompose very rapidly.
[ترجمه ترگمان]برخی از مواد معدنی حتی پس از اینکه در معرض هوازدگی طولانی مدت قرار دارند، بیشتر یا کم تر تغییر می کنند در حالی که بقیه به سرعت تجزیه می شوند
[ترجمه گوگل]بعضی از مواد معدنی، حتی پس از اینکه هوا در معرض طول عمر قرار گرفتند، بیشتر و یا کمتر تغییر می کنند، در حالی که دیگران بسیار سریع تجزیه می شوند

12. But three properties do remain unaltered by inversion.
[ترجمه ترگمان]اما سه ویژگی با معکوس کردن بدون تغییر باقی می مانند
[ترجمه گوگل]اما سه خصوصیت با تغییر دادن باقی می ماند

13. It revealed an inability to compromise which remained unaltered after the fall of the Government in August.
[ترجمه ترگمان]این مساله نشان دهنده ناتوانی در سازش است که پس از سقوط دولت در ماه اوت باقی مانده است
[ترجمه گوگل]این نشانگر ناتوانی در سازش است که بعد از سقوط دولت در ماه اوت باقی ماند

14. Hereinto, the Law of Dependent Origination presents unaltered"Buddhism spirit", and the corporate management comprises a changeable"Social changes" .
[ترجمه ترگمان]Hereinto، قانون of وابسته، \"روح بودایی\" را تغییر می دهد و مدیریت شرکت شامل تغییرات اجتماعی \"قابل تغییر\" می باشد
[ترجمه گوگل]در اینجا، قانون وابستگی اخلاق، روح بی نظیری را ارائه می دهد، و مدیریت شرکت شامل تغییرات قابل تغییر است

15. Unaltered folk cultures no longer exist in industrialized countries such as the United States and Canada.
[ترجمه ترگمان]در کشورهای صنعتی مانند ایالات متحده و کانادا، فرهنگ های سنتی دیگر در کشورهای صنعتی وجود ندارد
[ترجمه گوگل]فرهنگ های قومی ناگزیر در کشورهای صنعتی مانند ایالات متحده و کانادا دیگر وجود ندارد

پیشنهاد کاربران

دست نخورده


کلمات دیگر: